تحول در پادکست‌سازی/4
حقوق صدا در عصر پادکست‌های هوش مصنوعی

 

 

استفاده از صداهای شبیه افراد مشهور در پادکست‌های تولیدشده با هوش مصنوعی، مرز نازکی میان نوآوری و نقض حقوق مالکیت فکری و شخصیت است—جایی که قانون و اخلاق هنوز نمی‌دانند باید کجا متوقف شوند. در  پرونده «تحول در پادکست‌سازی» چت‌جی‌پی‌تی بررسی می‌کند: قانون چه می‌گوید، سازوکارهای حفاظتی کدامند و مرز میان خلاقیت مجاز و تخلف تند کجاست؟

 

تابعیت قانون از صدا؟ واقعیت یا توهم؟

به گزارش خبرگزاری سینا، در دنیای پادکست‌های هوش مصنوعی، صدای انسان به‌صورت مصنوعی بازتولید می‌شود—صدایی گاهی شبیه افراد مشهور، صداهای آشنا و الهام‌بخش. اما آیا این تقلید، قانونی است؟ چطور صدای کسی می‌تواند بدون اجازه‌اش در اپیزودی جعلی بازتولید شود؟ مواردی مانند استفاده بدون مجوز از صدای جورج کارلین یا کلون صدای مجری علیه‌افراط‌گرای سیاسی، روشن می‌سازند که فناوری چقدر می‌تواند در حوزه حقوق و اخلاق پیچیده و خطرناک باشد.

حق نشر یا copyright معمولاً صدا را در برنمی‌گیرد، زیرا صدا به‌طور مستقل «در یک رسانه اثبات‌شده» ثبت نمی‌شود. به‌عنوان مثال، در پرونده مشهور Midler vs. Ford، دادگاه اعلام کرد صدای یک شخص – حتی اگر منحصر‌به‌فرد باشد – از شمول حق نشر خارج است.

برای حفاظت از صدا، باید به مفاهیم «حق شخصیت (right of publicity)» یا قوانین عمومی‌تر مانند حقوق خصوصی یا ‘passing off’ متوسل شد، جایی که فرد می‌تواند ادعا کند استفاده جعلی از صدای او به‌گونه‌ای بوده که می‌تواند مخاطب را گمراه کند.

 

 

 بیشتر بخوانید:

هوش مصنوعی؛ شنونده را بهتر از خودش می‌شناسد

صدای مصنوعی و راویان دیجیتال

 

 

در برخی قلمروهای قانونی، قوانین نوینی برای این مسئله طراحی شده‌اند، از جمله در ایالات متحده: قانون ELVIS در تنسی که اولین قانونی‌ست که صدای هنرمند را به‌طور صریح محافظت می‌کند و استفاده از آن بدون رضایت را جرم می‌داند . در دانمارک نیز برنامه‌ریزی‌هایی برای اعطای حقوق مالکیت به صدا و چهره افراد در جریان است.

 

آیین‌نامه‌های عملی و تهدیدهای واقعی در پروژه‌های پادکست

نمونه‌ای حقیقی، پادکستی است که با هوش مصنوعی صدای جورج کارلین را شبیه‌سازی کرده بود. این اپیزود، بدون رضایت خانواده‌اش، منتشر شد که منجر به شکایت و در نهایت توافق شد—توقف پخش برنامه و تعهد به عدم استفاده مجدد بدون اجازه.

در مثال دیگری، صدای یک مجری زن توسط گروه‌های افراطی برای پخش پیام‌های ضد مذهبی استفاده شد. وی نه تنها غافلگیر شد، بلکه از نبود قوانین شفاف درباره مالکیت صدا و امنیت صوتی انتقاد کرد.

از سوی دیگر، برخی از هنرمندان مانند ملانیا ترامپ خودشان با هوش مصنوعی کتاب صوتی با صدای مشابه خودشان منتشر کردند—اما با رضایت کامل و هشدار درباره کاربردهای خطرناک این فناوری.

 

فناوری پاسخ‌گو: واترمارک‌ها و مبارزه با جعل صدا

پیشرفت زیرساخت‌های فنی نیز در این زمینه فعال شده‌اند. فناوری‌هایی مانند WaveVerify ارائه شده‌اند که امکان درج واترمارک‌های صوتی (اودیو) را برای شناسه‌گذاری و جلوگیری از سوءاستفاده در فایل‌های صوتی فراهم می‌کنند؛ در شرایطی که میزان کلاهبرداری با صدای جعلی بیش از ۱۳۰۰٪ در سال اخیر افزایش یافته، این تکنولوژی ضرورت یافته است.

این ابزارها می‌توانند امکان تشخیص جعلی از واقعی را فراهم کنند و در راستای شفافیت یا اثبات مالکیت، کاربردی حیاتی داشته باشند.

 

قاب خلاقیت یا تله فجایع؟ قانون، فراتر از نوآوری

فناوری تولید صدا با هوش مصنوعی فرصتی خارق‌العاده برای خلق محتواست؛ اما این ابزار می‌تواند به‌سرعت به ابزار سوءاستفاده بدل شود—به‌ویژه وقتی از صدای افراد بدون رضایتشان استفاده می‌شود.

حقوق کنونی درباره صدا در بسیاری از کشورها ناکافی است، اما قوانین نوظهور مانند ELVIS Act و ابتکارات دانمارکی نشان می‌دهند که جهت‌گیری تغییر آغاز شده است. در کنار آن، فناوری‌هایی مانند واترمارک صوتی (WaveVerify) کمک می‌کنند تا مرز میان خلاقیت مجاز و جعلِ نقض‌کننده‌ی حقوق بهتر شناخته شود.

آینده‌ی پادکست هوش مصنوعی مستلزم قانونی منطبق بر فن، اخلاقی روشن و فناوری تأییدیست؛ در این فضا، ایجاد تعادلی دقیق میان نوآوری و احترام به مالکیت فردی، ضروری است.

 

*این گزارش برگرفته از توضیحات ارائه‌شده توسط ChatGPT است.

*تصویر این گزارش توسط هوش مصنوعی Copilot طراحی و اجرا شده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا