صنعت نشر به عنوان تولیدکننده دانش باید به سمت هوش مصنوعی حرکت کند

مهدی فیروزان در نشست رونمایی کتابهای ترجمه هوش مصنوعی گفت: صنعت نشر، به عنوان تولیدکننده دانش و معرفت، حتی پیش از حوزه پزشکی باید به سمت هوش مصنوعی حرکت کند.
به گزارش خبرگزاری سینا، نشست رونمایی از سه کتاب ترجمه شده با فناوری هوش مصنوعی در دفتر نشر هرمس برگزار شد، در این نشست مهدی فیروزان مدیرعامل شهر کتاب، مرتضی کاردر، مدیر نشر هرمس، و محمود قلیپور، سرویراستار کتابها حضور داشتند.
در ابتدای نشست مرتضی کاردر گفت: از روز گذشته که خبر استفاده از هوش مصنوعی در ترجمه کتابها منتشر شد، با واکنشهای گستردهای مواجه شدیم که عمدتاً انتقادی بودند و از این البته بابت خوشحالم. اما سوال اصلی اینجاست: دلیل این اقدام چیست و اگر قرار است چنین رویدادی رخ دهد، چه پیامدهایی خواهد داشت؟ اساساً، آیا این به معنای حذف تدریجی مترجمان انسانی است؟ وضعیت صنعت نشر در این شرایط چگونه خواهد بود و چه جایگاهی پیدا خواهد کرد؟ همچنین، اینکه حالا دقیقاً در چه مرحلهای قرار داریم و روند کار در آینده به چه شکل پیش خواهد رفت؟
وی افزود: آقای فیروزان هم امروز حضور دارند، در حالی که طبق برنامهریزی اولیه، قرار بود من و آقای قلی پور توضیحات بیشتری ارائه دهیم. اما از آنجا که ایشان در واقع محرک اصلی این اقدام بودهاند، توضیحات را شخصاً بیان خواهند کرد. در واقع، از زمانی که بحث هوش مصنوعی در ماههای اخیر مطرح شد، با توجه به تحولات اخیر و واکنش ناشران بزرگ جهانی، ایشان تأکید داشتند که باید در این حوزه اقدام پیشدستانه انجام دهیم.
کاردر ادامه داد: ایشان معتقدند که شهر کتاب و هرمس باید پیشگام این حرکت باشند، پیش از آنکه سایرین وارد این عرصه شوند. تأکید اصلی بر این بود که این اقدام یک حرکت آیندهنگرانه است، زیرا دیر یا زود تمام صنعت نشر، ترجمه و دنیای کتاب با این فناوری مواجه خواهند شد و ما باید زودتر این مسیر را آغاز کنیم، هرچند که چالشهای متعددی در پیش خواهیم داشت.
او با توضیح طبیعی بودن چنین واکنشهایی افزود: البته طبیعی است که بسیاری با تردید به این موضوع نگاه کنند، به ویژه در صنعتی مانند نشر که همواره به مترجمان نامدار و آثار ماندگار متکی بوده است. شاید اگر ناشری دیگر این اقدام را انجام میداد، واکنشها به این شدت نبود. اما حجم گسترده بازخوردها، از جمله صدها نظر انتقادی که من و شما دریافت کردهایم، نشاندهنده حساسیت این موضوع است. به همین دلیل، این جلسه ترتیب داده شده تا با شفافسازی، ابهامات را برطرف کنیم.
درگیری فعال با فناوری پیشبینی ما از آینده را دقیق میکند
مهدی فیروزان در ابتدای سخنانش گفت: خوشحالم که این واکنشها را شاهد هستیم، چرا که نشاندهنده دغدغه مترجمان و صاحبان آثار نسبت به آینده این صنعت است. این حساسیت برای ما در شهر کتاب بسیار انگیزهبخش بوده است، زیرا همواره نسبت به فناوریهای نوین توجه ویژهای داشتهایم.
وی افزود: نکتهای که برای ما همواره مورد تأکید بوده، این است که هر فناوری جدیدی در ابتدا با نیت خیر توسعه مییابد، اما در طول زمان ممکن است کاربردهای آن دگرگون شود. تا زمانی که ما بهصورت فعالانه درگیر این فناوری نشویم، نمیتوانیم پیشبینی دقیقی از آینده آن داشته باشیم. هوش مصنوعی امروزه به موضوعی فراگیر تبدیل شده و در تمامی محافل تخصصی و عمومی مورد بحث است. بهگونهای که حتی واژه «هوش مصنوعی» خود به یک ترند تبدیل شده و اخبار مرتبط با آن بسیار شگفتانگیز هستند. من شخصاً قضاوتی درباره خوب یا بد بودن این پدیده ندارم، زیرا هنوز جایگاه آن در ذهنم بهطور کامل روشن نیست.
او با اشاره به تاریخ فناوری گفت: اگر به تاریخ فناوری نگاه کنیم، از سال ۱۹۵۵ و پس از جنگ جهانی دوم که مفاهیمی مانند «یادگیری عمیق» و «هوش ماشینی» مطرح شد، شاهد تحولات گستردهای بودهایم. در طول تاریخ، حدود ۲۴ فناوری تحولآفرین ظهور کردهاند؛ از کشاورزی و آتش گرفته تا خط و زبان. زبان یکی از شگفتانگیزترین دستاوردهای بشر است. اما آیا هیچیک از این فناوریها مصون از سوءاستفاده بودهاند؟ کشاورزی، که میتوانست به رفع گرسنگی در آفریقا کمک کند، گاه به ابزاری برای تشدید فقر تبدیل شده است. یا انرژی هستهای که در ابتدا با اهداف صلحآمیز کشف شد، بعدها به سلاحی ویرانگر بدل گشت. کسانی که با علوم هستهای آشنا بودند، بهتدریج دریافتند که این فناوری چه خطراتی در پی دارد. به همین ترتیب، هرچه بیشتر با هوش مصنوعی آشنا شویم، بهتر میتوانیم پیامدهای آن را پیشبینی کنیم.
وی افزود: هوش مصنوعی هم تبعات اقتصادی دارد و هم پیامدهای فرهنگی. بنابراین، ضروری است که با آگاهی و مسئولیتپذیری به سمت این فناوری گام برداریم. بشر همواره خالق فناوری بوده است، اما در دوره معاصر، خود نیز به محصول این فناوریها تبدیل شده است. امروزه زندگی انسان به میزان قابل توجهی تحت تأثیر فناوری قرار گرفته است. این فناوری هرچند مفید است، اما آیا ممکن است در نقطهای از جهان توسط افراد سودجو به شیوهای مخرب مورد استفاده قرار گیرد؟ چه کسی میتواند چنین احتمالی را پیشبینی کند؟ تنها کسانی که در تیمهای تحقیقاتی فعال هستند و با این فناوری رشد میکنند، میتوانند چنین مخاطراتی را شناسایی نمایند.
با مصرفکننده بودن نمیتوانیم جهتدهی علمی داشته باشیم
فیروزان ادامه داد: در زبانشناسی اصل مهمی وجود دارد که اولین بار توسط آقای منصوری (با استناد به ویتگنشتاین) مطرح شد: «اگر میخواهید زبان مادری به ابزاری برای تولید علم تبدیل شود، باید واژگان آن زبان نیز از ظرفیت علمی برخوردار باشند.» به عبارت دیگر، تا زمانی که محتوای ذهنی ما متکی بر واژگان انگلیسی و لاتین باشد، نمیتوانیم پیشران علم باشیم و همواره مصرفکننده دانش تولیدشده توسط دیگران خواهیم بود. در حوزه هوش مصنوعی، تا زمانی که صرفاً مصرفکننده این فناوری باشیم، هیچگونه توانایی در جهتدهی به آن نخواهیم داشت. یکی از چالشهای اساسی هوش مصنوعی امروز، مسئله اخلاق است. پرسش کلیدی اینجاست: چه کسانی باید مبانی اخلاقی را در هوش مصنوعی تعریف کنند؟
او درباره آینده هوش مصنوعی و چالشهای پیش رو گفت: در حال حاضر توسعهدهندگان اصلی هوش مصنوعی، افرادی با پیشینه فرهنگی و اخلاقی خاص خود هستند. اما آیا این مبانی اخلاقی با ارزشهای فرهنگی ما سازگار است؟ آیا نباید پیش از هر چیز، درباره اصول اخلاقی حاکم بر هوش مصنوعی به توافق برسیم؟ این سوالی حیاتی است؛ ده سال دیگر، فرزندان ما در مواجهه با این فناوری، هویت ایرانی خود را چگونه حفظ خواهند کرد؟
مدیرعامل شهر کتاب افزود: نگرانی اصلی من و تمامی اعضای هیئت مدیره این است که تا زمانی که خودمان وارد میدان عمل نشویم و آستین همت را بالا نزنیم، نخواهیم توانست بر توسعه هوش مصنوعی تأثیرگذار باشیم. من همواره بر این باور بودهام که صنعت نشر، به عنوان تولیدکننده دانش و معرفت، حتی پیش از حوزه پزشکی باید به سمت هوش مصنوعی حرکت کند. چرا که هوش مصنوعی امروز به مرحلهای از پیشرفت رسیده که دیگر صرفاً دریافت و پردازش اطلاعات نیست، بلکه به قابلیت استنتاج و اندیشیدن دست یافته است.
او درباره تواناییهای هوش مصنوعی گفت: همانطور که دکارت میگفت: «میاندیشم، پس هستم»، امروز شاهد هوش مصنوعیهایی هستیم که به راستی میاندیشند. این سیستمها از مرحله ساده پردازش اطلاعات فراتر رفتهاند. نمونه بارز آن را در پیشرفتهای اخیر شاهد بودهایم، مانند برنامههای هوش مصنوعی که در هشت سال گذشته قهرمانان جهانی شطرنج مانند کاسپاروف را شکست دادهاند. این هوشهای مصنوعی با خودشان بازی کردهاند و به سطحی از توانایی رسیدهاند که ده برابر آنچه توسعهدهندگان برایشان برنامهریزی کرده بودند، ظرفیت یافتهاند. این همان «میاندیشم، پس هستم» در دنیای ماشینهاست. اما سوال اینجاست که این «هستم» تا چه حد است؟ این را هنوز به درستی نمیدانیم.
تمام تلاشمان وارد کردن هوش مصنوعی به اکوسیستم نشر است
اگر بخواهیم از منظر تکاملی به موضوع نگاه کنیم، هوش مصنوعی امروز در مرحلهای است که شاید بتوان آن را با نخستین مراحل پیدایش حیات مقایسه کرد. اینکه این فناوری چه نسبتی از هستی و اندیشه را در بر خواهد گرفت، هنوز به درستی مشخص نیست. اما آنچه مسلم است، این است که در آیندهای نزدیک—شاید حتی ظرف دو تا سه سال—هوش مصنوعی قادر خواهد بود هر آنچه را که بشر تا امروز در حوزههای اکتشاف، اختراع و خلاقیت انجام داده، بازتولید کند. تمام دستاوردهای تمدن بشری، از اختراعات علمی تا آثار ادبی و هنری، حاصل عقلانیت و هوش انسان بودهاند، اما اکنون این دادهها در اختیار ماشینهایی قرار گرفته که به سرعت در حال یادگیری و پردازش آنها هستند.
فیروزان در بخش دیگری از سخنانش گفت: آقای قلیپور میتوانند این موضوع را تأیید یا اصلاح کنند، امروز یک برنامهنویس با نوشتن تنها سیصد خط کد میتواند یک مدل زبانی بزرگ (LLM) را تنظیم کند که قابلیتهای شگفتانگیزی داشته باشد: تبدیل صوت به متن، متن به صوت، تحقیق خودکار، ویرایش پیشرفته، و حتی تقلید صدا از صدای من گرفته تا صدای مادربزرگم که برای کودکان قصه میگوید. این همان آرزویی بود که سالها در پی تحقق آن بودیم؛ آرزوی تبدیل روان گفتار به متن و متن به گفتار. اگرچه هنوز در زبان فارسی با چالشهایی مواجهیم، اما در زبان انگلیسی این فناوری به بلوغ رسیده است. تمام تلاش ما با وجود هزینهها، انتقادها و اصلاحات مداوم این است که این فناوری را به شکلی سامانیافته وارد اکوسیستم نشر کنیم. ممکن است امروز تنها برخی از مترجمان و مؤلفان از آن استفاده کنند، اما باید چراغ این حرکت روشن بماند و همه ذینفعان دور هم جمع شوند تا بتوانیم به تولید هوش مصنوعیِ متناسب با نیازهای خود بپردازیم.
چالشهای فعلی و چشمانداز آینده
فیروزان ادامه داد: همانطور که آقای قلیپور در گزارش خود اشاره خواهند کرد، هوش مصنوعی هنوز برای ترجمه فارسی بهینه نیست. اما نکته اینجاست: اگر امروز وارد این عرصه نشویم، فردا نخواهیم توانست آن را اصلاح کنیم. تا زمانی که به صورت عملی با این فناوری تعامل نکنیم، قادر نخواهیم بود آن را بر اساس ارزشهای انسانی، اصول اخلاقی و حتی منافع اقتصادی خود، به عنوان ناشر شکل دهیم. این فرآیند نیازمند مستندسازی، نظاممندسازی و بهکارگیری تجربیات ماست.
وی گفت: هوش مصنوعی میتواند خطرناک باشد، اگر کنترل آن را به دیگران بسپاریم. اما اگر خودمان در طراحی، آموزش و نظارت بر آن مشارکت کنیم، میتوانیم آن را به ابزاری برای پیشرفت تبدیل کنیم. کلید این مسئله در مشارکت فعال، یادگیری مستمر و اصلاح مداوم است.
ارائه جدیدترین و به روزترین آثار جهانی در حوزه هوش مصنوعی
مرتضی کاردر در توضیح اهداف برگزاری این جلسه گفت: هدف اصلی از تشکیل این جلسه، انتقال تجربیات یکساله ما در همکاری با ۱۰ تا ۱۵ مترجم بوده است. برخی از این مترجمان در ادامه راه با ما همراه نبودند، اما ما مصمم به پیشبرد این پروژه بودیم تا در حوزه ترجمه و به ویژه در مواجهه با هوش مصنوعی از سایر زبانها عقب نمانیم.
او با توضیح شیوه انتخاب کتاب در در طول این یک سال، افزود: توجه ما معطوف به کتابهای مرتبط با هوش مصنوعی است که در سطح جهانی ترجمه میشدند، برخی کتابها را خودمان جستجو و انتخاب میکردیم، برخی توسط مترجمان پیشنهاد میشد، برخی نیز با پیشنهاد مستقیم آقای فیروزان انتخاب شدند.
وی افزود: تاکنون در این حوزه موفق به انتشار کتاب «چشم خدایگان: تاریخ اجتماعی هوش مصنوعی» شدهایم که رویکردی انتقادی دارد. این کتاب نوشته متئو پاسکوئینی، فیلسوف جوان و چپگرای ایتالیایی است. یادم میآید زمانی که این کتاب را پیشنهاد دادیم، برخی دوستان این سوال را مطرح کردند که چرا در آغاز کار، کتابی با چنین رویکرد انتقادی را انتخاب میکنیم. در پاسخ به این پرسش، چند نکته را توضیح دادم، این کتاب با وجود رویکرد انتقادی، دیدگاههای نو و تازهای ارائه میدهد که در فضای هیجانزده فعلی نسبت به هوش مصنوعی در ایران و جهان، نگاه انتقادی میتواند مفید باشد. ما حتی با نویسنده کتاب نیز ارتباط برقرار کردیم و برنامهریزیهایی برای دعوت از ایشان به ایران داشتیم که متأسفانه به دلیل شرایط نمایشگاه محقق نشد. به اعتقاد بنده، ترجمه این کتاب یک وظیفه مهم محسوب میشود. زیرا آنچه تاکنون در حوزه هوش مصنوعی به فارسی منتشر شده است، عمدتاً آثار تکراری و فاقد نوآوری محتوایی بوده است. این کتابها معمولاً در همان مسیر کلی که جهان پیش میرود حرکت کردهاند، بدون آنکه دیدگاه جدید یا چالشبرانگیزی ارائه دهند.
او با بیان ویژگیهای کتابهای موجود افزود: در این راستا، ما چند پروژه مهم را در دست اجرا داریم، مجموعه کتابهای تاریخچه هوش مصنوعی، جلد دوم این مجموعه که تحولات هوش مصنوعی را از گذشته تا امروز بررسی میکند، به زودی پس از نمایشگاه کتاب منتشر خواهد شد. کتابهای ترجمهای در حوزه هوش مصنوعی با سه یا چهار رویکرد متفاوت. اهداف مورد نظر ما ارائه جدیدترین و بهروزترین آثار جهانی در این حوزه، تمرکز بر انتشار آثار با کیفیت از ناشران معتبر بینالمللی، عرضه آخرین یافتههای علمی در شاخههای مختلف هوش مصنوعی و پر کردن خلأ محتوایی موجود در بازار کتاب فارسی است.
تقویت پیکره زبان فارسی در حوزه هوش مصنوعی از مهمترین اهداف
کاردر ادامه داد: در این مجموعه، یک کتاب هماکنون عرضه شده و حدود ده عنوان دیگر نیز در مرحله انتشار قرار دارند که برخی از آنها طی روزهای آتی پس از انجام ویرایش نهایی منتشر خواهند شد. این تأخیر اندک عمدتاً به دلیل شرایط شلوغ نمایشگاه کتاب و نیاز به دقت بیشتر در مراحل پایانی آمادهسازی است.
کاردر با توضیح ویژگیهای کتابهای این مجموعه گفت: در این پروژه از هوش مصنوعی به عنوان ابزاری جدید و کارآمد استفاده شده است که امکانات ارزشمندی در اختیار ما قرار داده است. مهمترین اهدافی که مد نظر بود تقویت پیکره زبان فارسی در حوزه هوش مصنوعی، ایجاد زیرساخت زبانی مناسب برای توسعه این فناوری و بهبود کیفیت ترجمهها با استفاده از ابزارهای نوین است.
او با مقایسه روند رشد هوش مصنوعی با فضای وب فارسی ادامه داد: این روند را میتوان با تحول زبان فارسی در فضای وب مقایسه کرد. اگر به یاد بیآوریم که ۱۵-۲۰ سال پیش، پیکره زبان فارسی برای جستجوهای اینترنتی چقدر محدود بود و امروز میبینیم که چقدر غنی و توسعهیافته شده است، میتوان امیدوار بود که در حوزه هوش مصنوعی نیز شاهد چنین پیشرفتی باشیم.
کاردر در پایان سخنانش افزود این پروژه به رشد و توسعه زبان تخصصی فارسی کمک کند، دسترسی به آخرین دانش روز جهان را تسهیل نماید و الگویی برای استفاده مسئولانه از فناوریهای نوین در صنعت نشر باشد. همچنین درباره نتایج به دست آمده بر این موارد تاکید کرد که هوش مصنوعی باید در نقش یاری رسان مترجم عمل کند و برای استفاده از آن باید از مشارکت مترجمان باتجربه و حرفهای بهره ببریم.
ترجمه ماشینی فاقد حس انسانی است
سپس محمود قلیپور سرویراستار کتابها به بیان توضیحاتی پرداخت و بعد از مقدمهای درباره ورود به این پروژه گفت: من هنوز با هوش مصنوعی کنار نیامدهام! یعنی هوش مصنوعی امروزه برای ترجمه به فارسی به درد نمیخورد و در واقع سرعت مرا کم کرد.
او ادامه داد: به عنوان کسی که نگاه آکادمیک به موضوع دارد، باید تأکید کنم که مبحث ماشینهای ترجمه، حافظه ترجمه و هوش مصنوعی در ترجمه، زاده «مطالعات ترجمه» است نه علوم کامپیوتر، و پیشرفتهای اولیه در این حوزه توسط متخصصان ترجمه صورت گرفته است. در محیطهای آکادمیک جهانی، استفاده از ابزارهای ترجمه نه تنها ناپسند نیست، بلکه مورد تشویق قرار میگیرد. اما مشکل اینجاست که در عمل شاهد هستیم توسعه این فناوریها بیشتر توسط مهندسان کامپیوتر پیش میرود و نیازهای واقعی مترجمان حرفهای کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛ خروجی سیستمها هم اغلب از استانداردهای حرفهای ترجمه فاصله دارد.
او سخنش را با نقل قولی از تیموتی هانت ادامه داد: «رایانهها هرگز جایگزین مترجمان نخواهند شد، اما مترجمانی که از رایانه استفاده میکنند قطعاً جایگزین آنهایی میشوند که از این فناوری بهره نمیبرند.» این گزاره هوشمندانه در زمان خود به استفاده از ابزارهای سادهای مانند فرهنگهای لغت اشاره داشت، اما امروز در مواجهه با فناوریهای پیشرفتهتر معنای عمیقتری یافته است. در تصمیمگیری برای ورود به این پروژه، به چند اصل کلیدی معتقد بودم که نقش مترجم در طول تاریخ ثابت نبوده و همواره در حال تحول است، این تحول به معنای حذف مترجم نیست، بلکه بازتعریف نقش اوست. مترجم به عنوان انسان متفکر، دارای حوزهای منحصر به فرد است.
او با اشاره به ماهیت غیرقابل تقلید ترجمه انسانی افزود: روح ترجمه عنصری است که در دانشگاهها کمتر به آن پرداخته میشود، اگرچه زبانشناسی و جامعهشناسی زبان تا حدی این حوزه را پوشش میدهند اما ماهیت آن مانند اخلاق در علم، فراتر از دستیابی کامل علمی است.
وی سپس با بیان محدودیت ترجمه ماشینی ادامه داد: این نوع ترجمه فاقد این بعد انسانی و معنوی است و قادر به درک ظرافتهای فرهنگی و ارتباطی نیست. ترجمه ماشینی فاقد آن «حس انسانی» است که مترجم خبره به متن تزریق میکند. ترجمه فقط انتقال واژگان نیست، بلکه انتقال «روح متن» است، از طرف دیگر زبان فارسی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که ترجمه ماشینی را با مشکل مواجه میکند؛ ما در زبان فارسی امکان خلق معانی متنوع با یک مجموعه ثابت از کلمات و انعطافپذیری بالا در ساختار جملات و ظرفیت بالای ایجاد ابهامات ادبی و معنایی خلاقانه را داریم. در مقایسه با زبانهایی مانند انگلیسی یا فرانسه فارسی از نظر دستوری کمتر قابل تسخیر توسط الگوریتمهاست، ساختارهای دستوری انعطافپذیرتر و پیچیدهتری دارد؛ در حالی که سیستمهای ترجمه ماشینی برای زبانهای با ساختار ثابت طراحی شدهاند.
در این پروژه مفتون هوش مصنوعی نبودیم
او در ادامه به شیوه عملکرد سیستمهای هوش مصنوعی پرداخت و گفت: این سیستمها ابتدا به پیکرههای رسمی مراجعه میکنند، وقتی پاسخ را نمییابند، به منابع اینترنتی غیررسمی رجوع میکنند که شامل وبلاگها و نوشتههای شخصی و متون غیراستاندارد مراجعه میکند که دیتا و دادههای غلطی است. آمار خطا در این منابع بسیار بالاست، هم خطاهای ویرایشی و هم اشتباهات املایی.
قلیپور افزود: این را گفتم تا بگویم ما مفتون هوش مصنوعی نبودیم، ما با نگاهی نقادانه به این پروژه پرداختیم، نه با شیفتگی تکنولوژیک. هدف اصلی سنجش فاصله موجود بین ترجمه ماشینی و استانداردهای مطلوب بود و بررسی دقیق میزان کارایی و محدودیتهای سیستم.
او با اشاره به ترکیب تیم مترجمان که متشکل از مترجمان حرفهای با سابقه (۴ نفر)، دانشجویان نخبه مترجمی انگلیسی دانشگاه تهران (۴ نفر) و فارغالتحصیلان آموزشگاههای زبان (۲ نفر) بود گفت: روش کار ما مقایسهای و در سه مرحله بود، خروجی خام هوش مصنوعی، نسخه ویرایش شده توسط مترجم و نسخه نهایی پس از ویراستاری تخصصی. در این روند اختلافاتی حدود ۶۰-۷۰ درصد بین ترجمه ماشینی و انسانی در متون تخصصی وجود داشت مثل خطاهای مفهومی ۲۵ درصد، مشکلات ساختار جمله ۳۵ درصد و نقص در انتقال احساس و لحن ۴۰ درصد.
او با بیان اهداف کلیدی پروژه گفت: ما سه هدف کلیدی داشتیم، یکی تربیت مترجمان متعهد بود، پرورش نسل جدیدی از مترجمان که به زبان فارسی احترام میگذارند. دوم ارتقای کیفیت زبانی و توجه ویژه به انتخاب دقیق معادلها (مثلاً «اندیشه» به جای «ایده» در متون فلسفی) و سوم حفظ اصالت زبانی و مقابله با انحرافات زبانی ناشی از ترجمه ماشینی بود.
او با بیان چالشهای پیکره زبانی و مقایسه وضعیت منابع زبانی بین پیکرههای جهانی و پیکره فارسی، راهکارهایی برای بهبود این وضعیت، پیشنهاد کرد، از جمله پیوند صنعت و دانشگاه به وسیله خروج از فضای صرفاً آکادمیک و ایجاد ارتباط مؤثر با جامعه حرفهای و دریافت بازخوردهای عملی؛ توسعه پیکره زبانی به وسیله مشارکت نهادهای تخصصی مانند نشر هرمس و سرمایهگذاری بلندمدت و ایجاد استانداردهای ملی؛ برنامه آموزشی مستمر با ادامه جلسات نقد و بررسی و کارگاههای تخصصی و انتقال تجربیات مترجمان ارشد؛ و نظارت هوشمندانه با کنترل کیفیت چندلایه و ممیزی مستمر خروجیها و اصلاح سیستماتیک خطاها.
وی افزود: در حین انجام پروژه به نتایج غیرمنتظرهای هم دست یافتیم، مثل کشف ضعفهای هوش مصنوعی در حوزههای خاص. این سیستم در ترجمه متون فلسفی حدود ۷۵ درصد نیاز به اصلاح دارد، در متون تاریخی ۶۸ درصد نیاز به بازنویسی و متون ادبی بالای ۸۲ درصد نتوانسته انتقال صحیح حس داشته باشد.
او در ادامه گفت: ما معتقدیم این پروژه میتواند الگویی برای سایر ناشران شود، پایهای برای توسعه پیکره ملی زبان فارسی باشد و همچنین استانداردهای جدیدی در ترجمه ماشینی تعریف کند.
او در ادامه دستیافتههای این پروژه را اینطور طبقهبندی کرد که هوش مصنوعی یک ابزار توانمند اما ناکامل است، در مواجهه با پیچیدگیهای زبانی (به ویژه در متون ادبی و فلسفی) محدودیتهای جدی دارد و نیاز به نظارت و مداخله انسانی در ترجمههای حساس کاملاً محسوس است. او افزود من واقعاً فکر میکنم نویسنده و مترجم پیش از هر اکتیویست و دیدهبان فرهنگی پاسبان زبان به عنوان عنصر اصلی هویت ملی است و این برای ما واقعاً اهمیت داشت.