نوروز سوگوار مشهد
ایران در شرایطی وارد سال جدید 1291 شده بود که زیاده خواهی روسها، سال قبلش را به کام ایرانیان تلخ کرده بود. سه سال قبل از این تاریخ، محمد علی شاه، از سلطنت خلع شده بود اما هنوز کابوس حضور دوبارهاش در ایران، شب و روز ایرانیان را یکی کرده بود. شاه سابق حتی یکبار هم در این فاصله لشکرکشی نافرجام و بی حاصلی به ایران کرده بود. از طرفی جامعه ایرانی که سعی میکرد از نهال نوپای مشروطه پاسداری کند، مسیر پر سنگلاخی را پیشِ رو داشت. در جهت اصلاح امور، مورگان شوستر استخدام شده بود تا سر و سامانی به اوضاع ایران آشفته آن روزها بدهد و همین، یکی از بهانههای حضور روسها در کشور بود. داستان از این قرار بود که روس تزاری در ابتدای آبان ماه سال 1390 به دولت ایران اولتیماتوم داد. مورگان شوستر آمریکایی که چند ماهی بود مسئولیت امور مالی ایران را به دست گرفته بود، دستور توقیف اموال شعاع السلطنه به جرم عدم پرداخت مالیات را صادر کرد. هنگامی که ژاندارم ها به فرمان شوستر به محل باغ شعاع السلطنه رفتند با مقاومت قزاق های روس مواجه شدند و روس ها نیز به بهانه اینکه املاک شعاع السلطنه در گرو بانک روس است از واگذاری آن خودداری کردند و در همین جا خشم روس ها از حضور شوستر در ایران آغاز شد. مدتی پس از ماجرای باغ شعاع السلطنه، دولت روسیه توسط وزیر مختار خود در تهران، اخطار داد که چنانچه ظرف مدت 48 ساعت دولت ایران نسبت به پیشنهادهای روسیه ترتیب اثر ندهد، تمام روابط خود را با دولت ایران قطع خواهد کرد و هر نوع اقدامی که برای حفظ منافع خود لازم بداند، انجام میدهد. کمی بعد، روابط سیاسی دو کشور قطع شد و 4 هزار نیروی نظامی روس از طریق قفقاز وارد خاک ایران شدند. ایران در مقابل شرایط پیشنهاد شده روس ها کوتاه آمد، اما این پایان ماجرا نبود و بار دیگر روس ها اولتیماتوم جدیدی تعیین کرده و تهدید کردند که اگر شرایط مطرح شده پذیرفته نشود، قشون روس به مناطق مرکزی ایران حمله خواهند کرد. آنها خواستار اخراج شوستر از ايران و نيز استخدام اتباع خارجي با اجازه دُوَل روس و انگليس شدند. مجلس با این شرایط تحقیر آمیز مخالفت کرد. این شرایط باعث شد تا ایران شرایط روسیه را بپذیرد و مجلس دوم منحل و اولتیماتوم مورد پذیرش قرار گرفت. مورگان شوستر هم ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد. خیلی ها مخالف رفتن شوستر از ایران بودند. عارف قزوینی شعر مشهور« ننگ آن خانه که مهمان ز سر خوان برود…» را در همان روزها سرود ولی بی فایده بود. شوستر رفت اما این موضوع نیز سبب نشد که جنایات روس ها پایان یابد. آنان به درگیری های خود ادامه دادند و در ماه محرم، تبریز را به خاک و خون کشیدند و در عاشورا، ثقه الاسلام تبریزی را به دار آویختند.
ایران در چنین شرایطی به نوروز 1391 رسید اما هر روز خبرهای سیاه و تلخ تری به گوش می رسید. قشون روس که در دی ماه سال قبل و پس از حمایت قاطع مردم مشهد از پایداری مجلس در مقابل اولتیماتوم دو گانه، به مشهد نیز وارد شده بودند مترصد گرفتن زهر چشمی از مردم این دیار شدند و عاقبت در نهم فروردین1291، شد آنچه نباید میشد. کمی قبلتر از از این تاریخ، يكي از دست نشاندگان دولت روس در مشهد به نام يوسف هراتي به تحريك روسها، شورشي ساختگی در مشهد به پا كرده بود. قواي روس نيز به بهانهي اين كه جانِ اتباع آنها در خطر است به شهر مقدس مشهد وارد شده بودند. سپس با بیرحمی و بی احترامی تمام، حرم مطهر امام رضا(ع) را در روز نهم فروردين 1291ش (نهم ربيعالثاني 1330ق برابر با 29 مارس 1912م) به توپ بستند و جنايتي ديگر آفريدند. در اثر شليك توپخانه، به سَردَرها و گلدستههاي حرم رضوي، خسارات فراواني وارد آمد و عدهي بسياري از مردم مشهد در اين تهاجم وحشيانه كشته و مجروح شدند.
مهرداد نصرتی
No tags for this post.