چگونه از افسردگی بعد از طلاق دوری کنیم؟
الهه خرازیان در گفتگو با خبرگزاری سیناپرس، اظهار کرد: با توجه به مطالعات جامعه شناختی طلاق فرآیندی است که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد و به این معنا که طلاق صد در صد اتفاق نمی افتد و تنها این موضوع به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسائل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می ماند.
وی با بیان اینکه متاسفانه افسردگی رایج ترین بحران بعد از طلاق محسوب می شود، تصریح کرد: افسردگی در این دوران بسیار شایع بوده چرا که افراد نمی توانند چه وضعیتی در انتظار آنهاست و برای آنها ابهام به وجود می آید.
خرازیان خاطرنشان کرد: در مجموع دوران پس از طلاق، خشم، تاسف، عشق و نفرت در هم می آمیزد و ممکن است گاهی اوقات، افراد احساس راحتی کند چرا که فرد به این باور می رسد که دیگر فشارها و دخالت ها تمام شده است و این در حالیست که ترس از آینده ای نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می برد.
این مشاوره و روانشناس بالینی با بیان اینکه در این دوران، افراد با یادآوری مکرر گذشته و بررسی رابطه ازهم گسیخته خود، ممکن است دچار اختلال تمرکز شوند، تاکید کرد: این افراد در این دوره از زندگی خود، نمی توانند به هیچ چیز به طور طبیعی فکر کنند.
وی با اشاره به اینکه طلاق می تواند، استرس مضاعفی را برای افراد ایجاد کند، یادآور شد: در کنار افسردگی حاصل از این اتفاق، افراد دچار اضطراب می شوند، اضطرابی که بعد از طلاق شکل می گیرد و بسته به نوع شخصیت افراد می تواند باعث بروز مشکلات روانی یا ناراحتی های جسمانی مثل مشکلات قلبی و عروقی، بیماریهای ریوی، ناراحتی های گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر شود.
خرازیان گفت: مردان نیز همانند زنان بعد از طلاق دچار مشکلات بسیاری میشوند، مشكلاتي كه بي توجهي به آن مي تواند آنها را با آسيبهاي جدي جسمي و روحي مواجه كند.
وی با بیان اینکه افسردگی به طور معمول با غم و اندوه شناخته می شود، اما علائم جسمانی و روانی بسیاری دارد، بیان کرد: از دست دادن اشتها، از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که فرد در گذشته از آن ها لذت می برده است، مشکل پرخواب یا بی خوابی، تحریک پذیری، خستگی، گریه های مداوم و بی دلیل، مشکل در تمرکز، احساس ناامیدی و بدبینی و در نهایت فکر به خودکشی یا اقدام به آن از علائم جسمانی و روانی افسردگی محسوب می شود.
این روانشناس بالینی گفت: اگر فردی به افسردگی بعد از طلاق مبتلا شد باید به خود اجازه دهد تا در غم شکست خودرن رابطه اش سوگواری کند، شاید از داشتن چنین احساسات شدید و غیرقابل تحملی بترسید یا نگران باشید که مبادا تا ابد در این شرایط تاریک و غمبار بمانید، در حالیکه سوگواری برای التیام یافتن امری ضروری است.
وی ادامه داد: درد ناشی از این غم و اندوه، همان چیزی است که کمک میکند تا رابطه قبلیتان را پشت سر بگذارید و زندگی را ادامه دهید، هر چقدر هم که غم و اندوهتان شدید باشد، مطمئن باشید که تا ابد دوام نخواهد داشت.
این مشاوره با تاکید بر اینکه فردی که از همسرش جدا شده، نباید با احساساتش جنگ داشته باشد، گفت: دست و پنجه نرم کردن با احساسات متضادی مانند خشم، نفرت، ناراحتی، رهایی، ترس و گیجی کاملاً طبیعی بوده و مهم این است که بتوانید این احساسات را بشناسید و درک کنید.
خرازیان گفت: درست است که تحمل این احساسات اغلب دردناک است، اما تلاش برای سرکوب کردن یا نادیده گرفتن آنها فقط باعث میشود که مدت بیشتری برای شکست ازدواجتان اندوهگین باشید.
وی بر صحبت کرد در مورد احساسات با دیگران تاکید کرد و افزود: حتی اگر برایتان سخت است که درباره احساسات خود با دیگران حرف بزنید و اگر بدانید که اطرافیانتان از احساساتتان آگاهی دارند، احساس نمیکنید که در تحمل این درد و رنج تنها ماندهاید و همدردی و حمایت دیگران کمک میکند تا زودتر بر افسردگی بعد از طلاق غلبه کنید، نوشتن خاطرات و در انتها پاره کردن یا صندلی خالی روبه روتان فرض کنید و با فرد مورد نظر صحبت کنید نیز راه خوبی برای تخلیه احساسات است.
وی اضافه کرد: پذیرش و ادامه دادن زندگی هدف نهایی است، بنابراین فردی که از همسرش جدا شده باید بداند که فقط یک رابطه پایان یافته دارد، بنابراین بیان کردن احساسات به نوعی باعث میشود که احساس رهایی و آزادی کنید، اما به خاطر داشته باشید که خودتان را در این احساسات منفی غرق نکنید یا به طور دائم در حال تجزیه و تحلیل موقعیت باشید.
خرازیان یادآور شد: گیر کردن در باتلاق احساسات آزاردهندهای مانند سرزنش، خشم و نفرت تنها انرژی فرد را تحلیل میبرد و از التیام یافتن زخمها و پشت سر گذاشتن گذشته جلوگیری میکند، بنابراین فرد باید یادآوری کند که هنوز آینده روشنی پیش رو داشته و باید به خود دلگرمی دهد و برای خود معناهای جدید بسازد و در نهایت جایگزین آرزوهای قبلی کند.
وی با بیان اینکه فرد باید به خود گویی هایی که با خود دارد، توجه کند، تصریح کرد: در اغلب موارد افراد خودشان را سرزنش می کنند در حالیکه یک راه فوقالعاده برای تغییر دادن این خودگوییها این است که شروع به صدا کردن اسم کند. لازم نیست که اسم همسر سابقتان یا وکیلش را صدا کنید، خودتان را با اسمهایی مثبت و روحیه دهنده مورد خطاب قرار دهید.
وی گفت: غم و غصه بعد از طلاق ممکن است برای برخی از افراد غیرقابل تحمل و فلج کننده باشد، اما بعد از مدتی به مرور زمان این ناراحتی کمرنگ میشود و به این ترتیب غم و اندوه اندک اندک کمتر میشود و فرد دوباره به زندگی برمیگردد در حالیکه اگر زمان زیادی گذشته و هنوز درگیر ناراحتی بعد از طلاق هستید و فکر میکنید زندگیتان به پایان رسیده، ممکن است دچار افسردگی شدهاید.
خرازیان با تاکید بر اینکه افراد بعد از طلاق باید روابط خود را با اطرافیان بیشتر کنند واز گوشهگیری پرهیز کنند، اضافه کرد: معاشرت کردن با دیگران آخرین چیزی است که فرد میخواهد، اما واقعیت این است که اجتماعی بودن به مقابله با احساسات منفی و مدیریت آنها کمک میکند، بنابراین توصیه می شود با افرادی وقت بگذرانند که گوش شنوایی دارند و در عین حال میخواهند که وضعیت روحی و ذهنی فرد را تغییر دهند.
این مشاوره بر وقت گذرانی و ارتباط بیشتر با دوستان تاکید کرد و گفت: افراد بعد از طلاق باید سبک زندگی خود را تغییر دهند به عنوان مثال هر روز ورزش کنند و تغذیه سالم داشته باشند همچنین به اندازه کافی به خواب خود اهمیت دهند و یک برنامه منظم شبانه برای آرامش ذهن و بدن داشته باشد.
وی در پایان گفت: اگر فردی احساس افسردگی بعد از امر طلاق داشته باشد بهتر است از روانشناس کمک بگیرد و به گروه های حمایتی از جمله خانواده و دوستان بپیوندد.
گزارش: زهرا فرامرزدوست