جریان روشنفکری در ایران، معلول متولد شد

به گزارش سیناپرس اصفهان، مهدی شاه نوروزی دکترای مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی در گفت و گو با خبرنگار این خبرگزاری اظهار داشت: ما در ایران چهار موج یا چهار دوره روشنفکری داریم که اولین موج یا جریان روشنفکری برگرفته از جریانات غربی در دوره فتحعلی شاه قاجار است و توسط اشخاصی مثل میرزا ابوالحسن شیرازی و میرزا ملکم خان این جریان پیگیری شد.

شاه نورزی اضافه کرد: توسعه صنعت و فناوری به این جریان کمک شایانی کرد البته قابل ذکر است که اگر جریان روشنفکری مبنای عقل گرایی داشت اما میرزا مکلم خان جریان کاملاً تقلید گرایی از غرب را دنبال می‌کرد چون وی رشد یافته در خارج از کشور بود و اعتقاد داشت که سبک زندگی در ایران باید بر اساس تفکر حاکم در غرب باشد به همین دلیل است که جریان روشنفکری در ایران از اساس، معلول متولد شد.

وی ادامه داد: دومین دوره روشنفکری این جریان که بعد از جنگ جهانی دوم بر می‌گردد و بر پایه دیدگاه‌های آقای کارل مارکس و جنبش کارگری استوار بود، آثار آن در ایران نمایان شد و موجب تشکیل حزب توده شد.
 این استاد دانشگاه یادآور شد: جریان چپ گرا که بر اساس اندیشه کارل مارکس و تفکرات سوسیالیستی است که حزب توده و کمونیسم‌های ایران جزو این تفکرات بودند.

وی افزود: برخی از جریانات حزب توده یا چپ گرا در مقابل جریان راست گرای غرب موضع گیری کردند اما یک ریشه مشترک بین آنها وجود داشت آن هم مخالفت با جریان اسلام گرایی و دین بود و معتقد بودند جریان اسلام گرایی مانع رشد تعالی و پیشرفت می‌شود پس هم جریان اول و هم دوم با دین مخالف بودند.

شاه نوروزی با اعلام اینکه سومین موج یا دوره مربوط به روشنفکران ملی گرا بود، گفت: در این موج دوباره عقل گرایی مورد توجه بود و جبهه ملی در ایران شکل گرفت و افرادی مثل مهندس بازرگان سحابی جزو کسانی بودند که ظاهر اسلامی خود را حفظ کردند و احکام و مناسک اسلامی را انجام می‌دادند اما از دین فقط برداشت‌های علمی و عقلی می‌کردند و در تفسیر قرآن کریم تفسیر مادی داشتند زیرا انسان و محاسبات مادی در اولویت قرار می‌گیرد. این گروه یا در این جریان تفکرات ناسیونالیستی یا ملی گرایی را تقویت می‌کردند این دوره با جریان ناسیونالیستی در غرب هم زمان بود.

وی افزود: موج چهارم یا دوره چهارم جریان روشنفکری دینی است که در این جریان شخصیت‌ها معتقد به جریان اسلامی وجود داشتند و معتقد بودند هم با مدرنیته و پیشرفت در دنیا زندگی کرد و هم می‌شود جایگاه دین و مذهب را حفظ کرد مهندس بازرگان را جزو این جریان می‌دانند و کتاب‌هایی در این زمینه نوشته است اما شخصیت‌های منصوب به این جریان شامل دکتر شریعتی اسد آبادی هستند که پیوند بین دین و مدرنیته را قبول داشتند.

دکترای مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی اذعان داشت: همه این چهار جریان در کنار جریان روحانیت و متدینین قرار داشت مثلاً افراد معتقد به جریان روشنفکری دینی گاهای روحانیت را زیر سؤال می‌بردند مانند علی شریعتی که علامه‌مجلسی را زیر سؤال برد.

وی خاطرنشان کرد: در واقع برخی از این جریانات با جریان روحانیت همراه و همگام می‌شوند در برخی موارد و گاهی مقابل یکدیگر بودند اما اتفاقی که افتاد و توانست همه این نگرش‌ها و جریانات را در کنار هم جمع کند و در سیطره خود داشته باشد جریان انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بود که باعث شد تا حدودی این جریانات با جریان انقلاب همراهی کند همه این جریانات در تحولات فرهنگی در ایران بسیار نقش داشتند.

گزارش: امیر امین الرعایا
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا