زوجین آشفته دلبستگی اضطرابی و اجتنابی بیشتری را تجربه میکنند
رحیم بهرادفر دانشجو دکتری رشته مشاوره گرایش خانواده در رساله خود به "بررسی کارکردهای مختل ارتباطی در زوجین آشفته و غیر آشفته و مقایسه تأثیر زوج درمانی رفتاری یکپارچهنگر، زوج درمانی روایتی و زوج درمانی هیجان محور بر کارکردهای مختل ارتباطی زوجین آشفته" پرداخت.
این پژوهش در دو مرحله توصیفی (از نوع علّی_مقایسهای) و آزمایشی (نیمه_تجربی) با هدف مقایسه کارکردهای مختل ارتباطی زوجین آشفته و غیرآشفته در سه حیطه کارکردهای مختل هیجانی، شناختی و رفتاری (مرحله علّی_مقایسهای) و سپس مقایسه اثر بخشی سه رویکرد زوج درمانی هیجان مدار، زوج درمانی رفتاری یکپارچهنگر و زوج درمانی روایتی بر کارکردهای مختل ارتباطی زوجین آشفته انجام شد.
مطابق این تحقیقی در مرحله علّی_مقایسهای 308 زن و مرد متأهل با استفاده از مقیاس غربالگری MRDSS-R به دو گروه زوجین آشفته و غیرآشفته تقسیم میشوند و در متغیرهای سبکهای دلبستگی اضطرابی و اجتنابی (کارکردهای مختل هیجانی)، اسنادهای منفی ارتباطی (کارکردهای مختل شناختی)، شیوههای حل تعارض غیر سازنده (کارکردهای مختل رفتاری) و کیفیت زناشویی (کارکرد کلی ارتباطی) مورد مقایسه قرار گرفتند.
همچنین در مرحله آزمایشی (کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل) نیز، رویکردهای زوج درمانی روایتی (NCT)، هیجان محور (EFCT) و رفتاری یکپارچهنگر (IBCT) به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شد و 72 زوج در فرآیند نمونهگیری انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه آزمایشی NCT، EFCT، IBCT و کنترل (9 زوج در هر گروه) جایگزین و با استفاده از مقیاسهای QMI، ECR-S، RAM، ROCI-2، و MCMI-III در مراحل غربالگری، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند.
نتایج تحلیلهای آماری در مرحله علّی مقایسهای نشان داد که در کارکردهای مختل ارتباطی، بین زوجین آشفته و غیرآشفته تفاوت معنادار آماری وجود دارد. بدین صورت که زوجین آشفته در مقایسه با زوجین غیرآشفته، دلبستگی اضطرابی و اجتنابی بیشتری را تجربه میکردند، در رابطه زوجی خود از اِسنادهای ارتباطی منفی بیشتری استفاده میکردند، بیشتر از شیوههای غیرسازنده حل تعارض استفاده و در نهایت، سطح کیفیت زناشویی پایینتری را گزارش کردند.
همچنین بیشترین تفاوت در کارکردهای مختل شناختی مشاهده میشود. در مرحله آزمایشی نیز، نتایج تحلیلهای آماری نشان میدهد که در مرحله پس آزمون رویکردهای NCT و IBCT موجب بهبودی معنادار کیفیت زناشویی و کارکردهای مختل رفتاری میشود و رویکرد EFCT موجب بهبودی کیفیت زناشویی، کارکردهای مختل هیجانی و شناختی شد.
در مرحله پیگیری تأثیر معنادار رویکردهای NCT و IBCT بر کیفیت زناشویی و کارکردهای مختل رفتاری پایدار نبود، ولی بهبودی در گروه EFCT همچنان در کیفیت زناشویی، کارکردهای مختل هیجانی و شناختی به صورت معنادار پایدار بود (به جز دلبستگی اجتنابی) و همچنین این رویکرد باعث بهبودی معنادار کارکردهای مختل رفتاری در این مرحله میشود.
با توجه به یافتههای مرحله علّی_مقایسهای، بین زوجین آشفته و غیرآشفته ایرانی در کارکردهای مختل ارتباطی، تفاوت معنادار آماری وجود دارد و بیشترین تفاوت نیز در کارکردهای مختل شناختی مشاهده میشود.
میتوان نتیجه گرفت که برنامههای آموزشی، پیشگیرانه و درمانی در این زمینه باید تأکید عمدهای بر تغییر نگرشها و شناختهای زوجین داشته باشند.
نتایج مرحله آزمایشی نشان میدهد که رویکرد EFCT در مقایسه با رویکردهای IBCT و NCT دارای گستره اثربخشی بیشتر و پایدارتری بر کیفیت زناشویی و کارکردهای مختل هیجانی، شناختی و رفتاری زوجین آشفته است.
بنابراین استفاده از این رویکرد در درمان زوجین آشفته ایرانی در موقعیتهای بالینی توصیه میشود. نتایج تفصیلی به دست آمده و مضامین آموزشی و درمانی حاصل از این پژوهش به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
به گزارش ایسنا؛ این رساله با راهنمایی دکتر رضوان السادات جزایری و دکتر فاطمه بهرامی در دانشگاه اصفهان دفاع شد.
No tags for this post.