مهمترین دلیل علاقه به تک فرزندی عدم مسئولیت پذیری زوج‌ها است

اغلب  کارشناسان معتقد هستند، رواج تک فرزندی در خانواده و به دنبال آن در جامعه، آسیبهای پنهان و آشکاری از خود برجای خواهد گذاشت. از این رو آنها  خانواده ها را تشویق به داشتن فرزندان بیشتر می‌کنند.البته گاهی به دلایل گوناگون از جمله وضعیت مادی خانواده ،سن بالای والدین ،عدم تفاهم زوجین و….خانواده‌ها قادر به پذیرش فرزند بیشتر نبوده و شرایط آنها به گونه‌ای ایجاب می‌کند که تنها یک فرزند داشته باشند. در این شرایط نحوه تربیت والدین باید به گونه‌ای باشد که کمترین آسیبی به لحاظ روحی روانی به کودک وارد نشود و او  بتواند در سطح جامعه به راحتی با اشخاص دیگر تعامل داشته باشد.

دکتر پروانه صفایی مقدم، روان‌شناس بالینی در این باره می گوید: امروزه در جامعه ما متأسفانه اغلب افراد ترجیح می‌دهند تنها یک فرزند داشته باشند. البته این امر به دلایل گوناگون از جمله به دلیل بار اقتصادی خانواده یا به دلیل  اشتغال والدین وعدم  توانایی در نگهداری فرزند دوم اتفاق میفتد. البته دلایل بیشماری برای این انتخاب وجود دارد لیکن در شرایط طبیعی  این کار  به لحاظ روان‌شناسی پذیرفته نیست.  روان شناسان معتقد هستند کودکان تک فرزند اغلب با کفایت بار نمی‌آیند و والدین آنها  به جهت اینکه یک فرزند دارند  اغلب دچار اضطراب خاصی می‌شوند و زمانیکه برای فرزندشان مشکلی پیش می‌آید تمام اعضای خانواده اعم از مادربزرگ و پدربزرگ، نگران شده  و سعی می‌کنند مشکل فرزند را حل کنند از این رو این کودک نمی‌تواند اعتماد به نفس لازم داشته باشد وبا هر مسأله کوچکی دچار تزلزل  شده  و نگرانی غیر طبیعی این افراد را در مورد خود جذب میکند.

این پژوهشگر بالینی در ادامه افزود: فرزندان تک در خانواده اغلب به لحاظ شخصیتی با دیگر بچه ها متفاوت هستند. این کودکان معمولا ترجیح می‌دهند تنها باشند زیرا اغلب تمام زمانی که در منزل هستند محبت والدین را به خود اختصاص داده‌اند و این محبت با فرد دیگری  تقسیم نشده است. برای همین در بیرون از منزل و در محیط مدرسه گمان می‌کنند تمام توجه باید به سمت آنها باشد. این کودکان بیشتر دچار نگرانی می‌شوند و تمایل به بروز رفتارهایی دارند که بیشتر جلب توجه کند. معمولا آنها دچار وابستگی شدیدی  به مادر می‌شوند وزمانیکه باید به مدرسه بروند نمی‌توانند از او جدا شوند.آنها اغلب در مهدکودک نمی‌توانند از خود دفاع کنند و سازگاری با جمع برای آنها مشکل است.

 صفایی مقدم در پاسخ به این پرسش که چه رفتاری از سوی والدین با تک فرزندها مناسب است تاکید می کند: همیشه نمی‌توان تک فرزندی را منع کرد و در جامعه کنونی ما اکثریت افراد با تک فرزندی موافق هستند.  منتهی آنچه مهم است ایجاد شرایط مناسبی است که فرزند باکفایت بار بیاید.  گاهی مواقع والدین برای کودک شرایط آزمایشگاهی فراهم می‌کنند به گونه ای که قصد دارند یک موجود آزمایشگاهی بوجود بیاورند که از تمام مشکلات و موانع  به دور باشد. طبیعتا زمانیکه این کار صورت می‌گیرد فرزند در مواجهه با کوچکترین مشکل به شدت آسیب می‌بیند. کودک بهتر است در معرض آسیب هم قرار بگیرد و خود برخی مشکلات را تجربه کند. بطورمثال والدینی که کودک خود را از بازی با کودکی که دست بزن دارد دور نگه می‌دارند دچار اشتباه شده اند . زیرا شیوه صحیح این است که خود کودک یاد بگیرد چگونه با کودکان دیگر تعامل کند. این تصور که کودک تک است و اصلا نباید دچار ناکامی شود به شدت غلط و اشتباه است.تجربه ناکامی باعث بیشتر شدن سعی و تلاش ،انگیزه بیشتر برای کسب مهارتهای زندگی  و رویارویی بهتر با مشکلات می‌شود.

 اینکه کودک را بهترین مدرسه غیر انتفاعی بگذاریم و بهترین شرایط مادی را برایش فراهم کنیم به طوریکه گمان کند تافته جدابافته است به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود. ایجاد شرایط نرمال بهترین کار است .از طرفی  میانجیگری والدین در دعواهای کودک با سایرین کار صحیحی نیست چرا که همیشه  والدین  همراه او نیستند و شرایطی پیش می‌آید که او تنها باید با مشکلات روبرو شود.

بهتر است که ما یا از تولد تک فرزند خودداری کنیم یا در صورتی که شرایط ایجاب می‌کند برای تربیت او وقت کافی اختصاص بدهیم.

این روان شناس بالینی در خصوص اینکه در چه مواردی تک فرزندی توصیه می‌شود عنوان کرد: همیشه تک فرزندی بد نیست و گاهی توصیه می‌شود. اولین مورد زمانی است که پدر و مادر از نظر رفتاری با هم تفاهم ندارند. زمانیکه ناسازگاریهای زیاد وجود دارد دخیل کردن فرزند دیگر در زندگی اشتباه است.مسأله دیگر زمانی است که به لحاظ شرایط نامناسب اقتصادی قادر به تربیت و نگهداری فرزند دیگر نباشیم چرا که در چنین شرایطی میزان آسیب پذیری فرزند بیشتر خواهد شد. گاهی اوقات مادر یا پدر دچار بیماری خاصی است که درصورت بچه دار شدن زندگی آنها  با خطر مواجه می‌شود بطورمثال مادرهایی که ناراحتی قلبی و یا تیروئیدی دارند. برخی مواقع  سن پدر و مادر بالا است و امکان بارداری دوم نیست . در این شرایط بهتر است یک فرزند داشته باشیم ولی اگر این موارد وجود ندارد داشتن دو فرزند مناسب تر است.متأسفانه گاه دلیل تک فرزندی عدم مسئولیت پذیری زوج‌ها است و اینکه بیشتر به فکر آسایش خود هستند.البته این موضوع بیشتر شامل نسل جدید است و در دهه پنجاه و ماقبل آن این مسائل دیده نمی‌شود.

وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار سیناپرس که عواقب تک فرزندی در جامعه چیست گفت: این افراد معمولا میزان سازگاری کمتری در اجتماع دارند و کمتر می‌توانند جمع رابپذیرند. اغلب این تفکر وجود دارد که شخص افسرده در جمع افراد شاد، روحیه بهتری می‌گیرد در حالیکه در مورد این افراد این موضوع صدق نمی‌کند و اینها بیشتر آزار می‌بینند و ترجیح می‌دهند تنها باشند تا آرامش خود را حفظ کنند. حضور پدر و مادر به این افراد احساس امنیت می‌دهد و از این رو در جامعه و محیط های کاری نمی‌توانند موفق باشند و قطعا جامعه ای که اعضای آن دارای این خصوصیات باشد نمی‌تواند جامعه کارامد و موفقی باشد.

وی در پایان تصریح کرد: برخورد والدین برای کاهش میزان وابستگی این کودکان به خود باید به گونه‌ای باشد که در طی روز علاوه بر تعامل با پدر و مادر با سایر افراد و کودکان همسال در تعامل باشند .  البته این نکته باید در نظر گرفته شود که  بخشی ازشخصیت کودک ما بر اساس رفتار والدین شکل می‌گیرد. والد علاوه بر مادر و پدر به افرادی که از کودک نگهداری می‌کنند اتلاق می شود. نوع نگرش و دید این افراد به زندگی بر شخصیت کودک اثر می‌گذارد.خصوصا در هفت سال اول زندگی این مسأله تأثیرگذار است. از این رو نگهداری کودک توسط پدربزرگ و مادربزرگ علی رغم اطمینان به آنها به دلیل تفاوت در دیدگاه تربیتی توصیه نمی‌شود. اگر نگهداری از کودک در محیط مهدکودک باشد به لحاظ تربیتی بهتر است. در سنین سه سالگی اگر کودکان به مهد سپرده شوند بهتر است زیرا علاوه بر استقلال عمل با کفایت تر بار می‌آیند و بهتر می‌توانند با همسن وسالهای خود تعامل و سازگاری کنند.اگر امکان سپردن کودک به مهد نیست بهتر است والدین ساعاتی از روز کودک را نزد همسالان خود ببرند تا کودک تعامل با همسالان را فرا بگیرد.

از طرف دیگر واگذاری کودک به مهد در سنین پایین باعث می‌شود وابستگی ناایمن در کودک ایجاد شود. از نظر روحی این کودکان نگران و مضطرب هستند . بنابراین بهتر است که ما یا از تولد تک فرزند خودداری کنیم یا در صورتی که شرایط ایجاب می‌کند برای تربیت او وقت کافی اختصاص بدهیم.

 

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا