تقلب های پژوهشی، اعتماد به دانشمندان را خدشه دار می کند
دکتر ریچارد اسمیت (Richard Smith) از سال 1991 تا 2004، دبیر نشریه معتبر «ژورنال پزشکی بریتانیا» (BMJ) بود. وی یکی از پایه گذاران کمیته اخلاق نشر است و کتابی با عنوان «مشکلات در ژورنال های پزشکی» (Trouble with Medical Journals) را نیز نگاشته است.
دکتر اسمیت در مصاحبه ای با مجله نیوساینتیست، به بررسی پدیده تقلب پژوهشی و اقداماتی که باید برای توقف آن صورت گیرد می پردازد.
چرا تقلب و رفتارهای خلاف اخلاق در حوزه پژوهش باید جرم شناخته شود؟
حدود سی سال است که در حوزه پژوهش فعال هستم و با مشکلاتی از این دست روبرو بوده ام. در این مدت متاسفانه به این نتیجه رسیده ام که تقلب در حوزه پژوهش باید به سه دلیل جرم شناخته شود. نخست این که در بسیاری از موارد، برخی نهادها و سازمانها، مبلغی را به عنوان هزینه پژوهش در اختیار محققان قرار می دهند و به همین دلیل است که سوء استفاده از آن باید نوعی کلاهبرداری محسوب شود. دوم اینکه هر کشوری دارای یک سیستم قضایی است که می تواند شواهدی را جمع آوری و در زمینه جرم قضاوت کند، اما متاسفانه دانشگاه ها از این توانایی برخوردار نیستند. سرانجام اینکه سال ها است مشخص شده که بدنه علمی کشورها نمی تواند به تنهایی از پس مبارزه با سوء استفاده و تقلب در پژوهش های علمی شود.
چگونه می توان اشتباهات غیرعمدی را از تقلب عمدی در پژوهش تشخیص داد؟
خیلی کار دشواری است. شکی نیست که نباید هر اشتباه سهوی را به حساب یک جرم گذاشت. نکته دیگر این که، همان طور که سایر قوانین معمول در گذر زمان تکامل یافته اند، پیگیری تقلب های علمی و یا شیوه های تشخیص آن از اشتباهات سهوی می تواند در گذر زمان کامل تر شود. با این حال می دانیم که فرآیند معمول داوری در ژورنالها نمی تواند همه تقلب های صورت گرفته را آشکار سازد. اگر داوران یک ژورنال تشخیص دهند که یک تحقیق نادرست یا غیرممکن است، با پیشفرض درستکار بودن محقق، آن را به حساب اشتباه سهوی او می گذارند. حتی گاهی می توان با اطلاعات آماری متوجه تقلب شد، زیرا برای دستیابی به نتیجه مورد نظر، باید اعداد را به شکلی مشخص دستکاری کنید. با این حال در بیشتر موارد، یک نفر متوجه وجود مشکلی در تحقیق می شود و به این ترتیب بررسی بیشتر هم ساختگی بودن تحقیق را آشکار می سازد.
همان طور که سایر قوانین معمول در گذر زمان تکامل یافته اند، پیگیری تقلب های علمی و یا شیوه های تشخیص آن از اشتباهات سهوی می تواند در گذر زمان کامل تر شود.
آیا با نمونه هایی برخورد داشته اید که فکر می کنید پژوهشگر آن باید تحت تعقیب قرار گیرد؟
بله. نمونه هایی را شاهد بودم که فردی آگاهانه و از روی عمد، نتایجی را به عنوان تحقیق ارائه کرده بود. برای نمونه چند سال پیش پژوهشگری با نام «مالکوم پیرس» (Malcom Pearce) دو مقاله را در نشریهBritish Journal of Obstetrics and Gynecology منتشر کرد.
در یکی از این مقالات او به تشریح آزمایش موفق خود در بازگرداندن بارداری خارج رحمی به داخل رحم پرداخته بود و در دومی هم درباره درمان سقط جنین مکرر در یک بیمار توضیحاتی داده بود. بررسی های بیشتر نشان داد که اصلاً چنین بیماری وجود نداشته و هیچ مدرکی دال بر انجام این موفقیت ها هم موجود نبود. این کارها را نمی توان به حساب یک اشتباه صادقانه گذاشت. فکر می کنم هر کسی متوجه عمق فاجعه در این گونه تقلب ها شد.
آیا تقلب در زمینه پژوهشی می تواند به ایجاد مشکلات اجتماعی هم بیانجامد؟
اول اینکه این رویه به از دست رفتن اعتماد به بدنه علمی و پژوهشی می انجامد. نمونه بارز این مساله را باید در مقاله تقلبی منتشر شده در نشریه LancetThe دانست که توسط «اندرو ویکفیلد» (Andrew Wakefield) نوشته شده بود. او در این مقاله نوشته بود که واکسن MMR (واکسن سه گانه سرخک-سرخجه-اوریون) موجب بروز اوتیسم می شود. همین امر موجب امتناع والدین از واکسیناسیون کودکان در یک دوره زمانی شد و آمار واکسیناسیون در این زمینه کاهش چشمگیری یافت. این مساله بعدها به شیوه ناگهانی بیماری هایی نظیر سرخک انجامید. البته بعدها این ادعا در همان نشریه تکذیب شد.
اقداماتی این چنینی موجب از بین رفتن اعتبار خود پژوهشگر می شود. آیا این تنبیه برای او کافی نیست؟
نمونه های زیادی وجود دارد که یک پژوهشگر پس از افشا شدن تقلبی که مرتکب شده، همچنان به کار خود ادامه داده است. من بر این باورم که باید معیارهای لازم برای حضور در حوزه پژوهشی را بالا برد. کسانی که مرتکب تقلب علمی می شوند شایسته اعتماد نیستند. بی توجهی به اطلاعاتی که با پژوهش شما سازگار نیست و یا از بین بردن این اطلاعات، کار دشواری نیست. با این حال، این کار غیرانسانی شمرده می شود. اما یک دانشمند با اخلاق از اینکه فرضیه اش با اطلاعات درست زیرسئوال رفته و باطل اعلام شود خوشحال هم خواهد شد.
مترجم: صالح سپهری فر
No tags for this post.