هویت شهری، کلید گمشده شهرهای ایرانی

شهرها را میتوان خانه اصلی تمام ساکنان آن محسوب کرد و در این صورت یک شهر نیـز با توجه به مجموعهای از ترکیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیطهای شناختهشده آن توسط انسان، دارای هویتی خاصی است كه باعث میشود آن شهر را از سایر شهرها متمایز و متفاوت سازد. این هویت خاص به جمعیت ساكن در آن شهر معنا میبخشد و معرف اصطلاح هویت شهری میشود.
در هویت شهری؛ هویت هر دوره را ویژگیها و امتیازات آن دوره نسبت به دوره پیش مشخص میسازد که بهاینترتیب وجه اشتراکات و تمایزات شهرها باهم مطرح میشود. در حقیقت صفات هویتی شهر بر پایه صفات هویتی طبیعی، مصنوعی و انسانی آن شهر مستقر است.
اتصال تاریخی به گذشته، سادهترین راهحلی است كه میتوان آن را در زمینه هویت شهری در نظر گرفت. البته باید توجه داشت که صرفاً استفاده از فرمهای تاریخی نمیتواند بازگوكننده جنبههای مختلف هویتی در شهر باشد و فقط بخشی از شناخت هویت شهری را بر عهده دارد.
طبق نظریه هارولد پروشانسكی (proshansky) هویت مكانی بخشی از زیرساخت هویت فردی انسان و حاصل شناختهای عمومی وی درباره جهان فیزیكی است كه در آن زندگی میکند.
یکی از مشکلاتی که امروزه گریبان گیر شهرها و بهویژه کشورهای درحالتوسعه شده، ایجاد محیطهایی مصنوعی و تهی از هویت انسانی است. درواقع کمتوجهی بـه ابعـاد و عوامل هویتبخش در شهرهای جدید، چنین محیطهایی مصنوعی و تهی از هویت انسانی را به وجود آورده است که نتیجه حاصل از آن، پایین بودن احساس تعلق مكانی، همبستگی و مشاركت اجتماعی، كاهش انگیزه ساكنان آن شهر برای ادامه سكونت و تأثیر در عدم تحقق اهداف جمعیتی خواهد بود.
بنابراین شناخت مؤلفههای هویتبخش در شهرهای قدیمی و همچنین پیدا کردن چنین مؤلفههایی در شهرهای جدید و تحلیل رابطه بـین فاكتورهای هویت شهری و میـزان تعلق مكانی شهروندان و شناخت نقاط ضعف و قوت شهرها میتواند بسیاری از مشكلات ناشی از مسئله بیهویتی اینگونه شهرها را حل کند.
شناخت هویت شهری و مؤلفههای تأثیرگذار آن به مدیران، برنامهریزان شهری و مسوولان کمک میکند تا تصمیمات درستی در ساخت یا گسترش شهر بگیرند که در آن صورت صفات هویتی آن مطلوب و قابل درک باشد.
یکی از نکات قابل توجه این است که شهر؛ بدون عامل انسانی مفهوم ندارد؛ بنابراین زمانی که از شهر و هویت شهری سخن به میان میآید، صحبت از تعاملات انسانی نیز دیده میشود. این ارتباط هویت شهری با هویت انسانی باعث میشود که بحث تاریخچه شهر نیز مطرح شود. شهر فاقد حافظه تاریخی یا تاریخچه از هویت شهری نیز محروم است.
هویت شهری و آثار تاریخی
نگاه جدید به شهر، محیطهای انسانساخت و هویت آن باعث میشود، مرزهای علوم اجتماعی در این محدوده نیز گسترده شده و نقش هویت بهعنوان یكی از مهمترین عوامل ادراک شهر در شناخت مردم از آن شهر برجسته شود.
اتصال تاریخی به گذشته، سادهترین راهحلی است كه میتوان آن را در این زمینه در نظر گرفت. البته باید توجه داشت که صرفاً استفاده از فرمهای تاریخی نمیتواند بازگوكننده جنبههای مختلف هویتی در شهر باشد و فقط بخشی از بار سنگین شناخت هویت شهری را بر عهده دارد.
بناها و بافتهای تاریخی و فرهنگی شهرها آثــار گرانبهایی در به نمایش گذاشتن فرهنگ، دانـش معماری و شهرسازی بومی بهحساب میآیند که جزئی از هویت اجتماعی هـر شهر و کشوری تلقی میشوند؛ بنابراین با مدیریت ترویج و احیای الگوی بافتهای تاریخی شهرها میتوان به مدیریت درست بخشی از منابع فرهنگی با هدف گسترش روابـط معنوی و ذهنی و همچنین هویت بخشی بــه زندگی شهری دست پیدا کرد.
پس از آثار باستانی و تاریخی، هنر ازجمله عناصر قابلتوجه در هویت شهری، است که طراحان شهری از طریق آن بحث زیباییشناسی شهری را مطرح میکند. معماری شهری نیز با همین بحث هنری شکل میگیرد. درواقع خلق و ساخت آثاری که بافرهنگ و هویت آن شهر مطابقت داشته باشد، برای نمایش و معرفی آن شهر بسیار مهم است.
امروزه رشد شهرنشینی و توسعه ساختوسازهای شهری، تبعات منفی مختلف و خاص خود را ایجاد کرده كه یكی از مهمترین آنها، تغییر چهره شهرها و درنتیجه تغییر هویت شهری آنهاست.
هویت بخشی به شهرهای جدید
با توجه به توضیحاتی که ارائه شد، شهرهای قدیمی و کهن که نمونه آن در کشور ما بسیار است، از هویت تاریخی خاص خود برخوردار هستند و این هویت در شناخت و معرفی آنها کمک میکند، درحالیکه شهرهای جدید برای كسب هویت شهری بـه زمـان احتیاج دارند. برای شکلگیری و سرعت بخشیدن به ایـن فرایند، باید به دنبال عوامل و مؤلفههای مـؤثر در این زمینه گشت.
برای به دست آوردن این هویت میتوان از شناخت بستر جغرافیایی كه شهر در آن احداث میشود، شروع کرد. بهطور طبیعی مكان و مقر شهر جدید، دارای ویژگیهای طبیعی خاصی است كه میتواند بخشی از هویت آن شهر را به تصویر بكشـد.
ویژگیهای طبیعی ازجمله نـوع اقلیم، کوهها، رودها، دریاچهها، پوشش خاص گیاهی و گونههای ویژه جانوری میتواند بهعنوان نماد اصلی یک شهر معرفی شود و بخشی از عناصر اصلی هویت شهری را بر عهده گیرد و از آن طریق به شناخت هویت آن شـهر و سـاكنین آن کمک کند.
بر اساس ویژگیهای كالبدی و نقـش كاركردی، نماها و فضاهای شهری میتوانند بهعنوان ارکان هویتبخش شهرهای جدید مطرح شوند. البته بهکارگیری چنین نمادهایی بهعنوان هویت شهری باید بافرهنگ و اعتقادات ساكنان آن شهر هماهنگ و متناسب باشد. در حقیقت نمادها و نشانهها، وسیلههای بالقوه برای آسان کردن شناخت هویت شهری هستند.
در ایران برای ایجاد هویت و فرهنگ مشترک در شهرهای جدید میتوان روی نمادها، آیینها و مراسمی كـه در فرهنگ اسلامی و ایرانی مردم آن منطقه وجود دارد، تأكید كرد. جشنها، آیینهای مذهبی یا ملی، برگزاری مسابقات، گردهماییهای محلی، منطقهای و ملی، نمایشهای خیابانی، عزاداریها ازجمله رویدادهایی هستند كه در حافظه تاریخی شهر میماند، هویت آن شهر را ایجاد میکند.
علاوه بر این موارد، تقویت فعالیتهای ویژه و بومی منطقه، صنایعدستی و گردشگری آن میتواند از عوامل و ابعاد هویت شهری بهحساب آید.
امروزه بحران هویت شهری بهطور کاملاً جدی در شهرهای کشورمان، احساس میشود. اگر دقت کنیم میبینیم، درگذشته شهرها و فضاهای شهری از استقلال و هویت ویژهای برای خود برخوردار بودند که فقدان آن در شهرهای جدید کاملاً حس میشود. اغلب شهرهای مدرن ایرانی جز مجموعهای از ساختمانهای بلند، خیابانها، ادارات و پارکهای شبیه به هم نیست که باعث میشود، تعلقخاطر به این شهرها بهمرور کمتر و کمتر شود.
نادیده گرفتن هویت شهری در مبحث شهرسازی و معماری این مسئله را ایجاد کرده و بر گسترش آن دامن میزند. در حقیقت اگر با این دید در بسیاری از شهرهای فعلی کشورمان قدم بزنیم، بهاستثنای برخی موارد خاص مانند محله تاریخی فهادان در یزد و بخشهایی از اصفهان و یا … شاهد بافت شهری یکسان و مشابهی هستیم که هیچ نشانهای از تاریخ، فرهنگ و هویت ایرانی و حتی اسلامی ما ندارد.
حل این موضوع تنها درگرو تلاش دولتها و وضع قوانین نیست و همکاری همهجانبه مردم و ساکنین شهرها را نیز طلب میکند که در وهله نخست باید با هویت شهری خود آشنا شده و در ادامه نگاه منفی نسبت به بافتهای تاریخی شهرها تغییر کرده و به آنها بهعنوان بافت فرسوده نگریسته نشود.
رویکردی که در بسیاری از کشورهای اروپائی موردتوجه قرار داشته و بهطور موفقیتآمیزی اجراشده است. به همین دلیل در بسیاری از شهرهای جهان مانند وین، شاهد حضور زیبا و مستحکم نمای ساختمانهای مختلفی از قرن هجدهم و نوزدهم میلادی هستیم که در پس آنها سازههایی مدرن قرار دارند. برای رسیدن به این مهم، نهتنها قوانین و نوع نگاه مسئولین دولتی و شهرداریها به بافتهای تاریخی و توسعه آنها باید تغییر کند، بلکه نگاه مردم و آگاهی آنها نسبت به هویت تاریخی شهرها نیز باید اصلاحشده و بهنوعی آنها را با گذشته خود آشتی داد.
درنهایت باید دانست، رسیدن به خودآگاهی هویتی و ایجاد علاقه در بین مردم یک شهر نسبت به داشتههای بومی خود از طریق قوانین سلبی و با قوه قهریه امکانپذیر نبوده و تنها نتیجه عکس میدهد بلکه از طرق آموزش و فرهنگسازی تدریجی میتوان این ذهنیت را ایجاد کرد.
دکتر احسان محمدحسینی – باستانشناس
No tags for this post.