درک روشنی از کاربرد علوم انسانی نداریم

دکتر فاضلی ،مدیریت گروه مردم نگاری را در وبگاه انسان شناسی و فرهنگ برعهده دارد .  وی همچنین با گروه انسان شناسی فرهنگی انجمن جامعه شناسی ایران و گروه مطالعات فرهنگی این انجمن همکاری دارد. فاضلی که دکترای خود را در مدرسه مطالعات شرقی و افریقایی دانشگاه لندن اخذ کرده ،نقش موثری در گسترش رشته مطالعات فرهنگی در ایران داشته و نوآوری های قابل توجهی در زمینه روش شناسی در این رشته به عمل آورده است.

نعمت الله فاضلی، متولد اراک در سال 1343 است. او «تحصیلات عمومی» خود را در اراک و تحصیلات دانشگاهی خود را در ایران و انگلستان انجام داده و دکترای خود را در رشته «انسان شناسی اجتماعی و فرهنگی» از دانشگاه لندن (مدرسه مطالعات شرق و آفریقا) در سال 2004 اخذ کرده است. دکتر فاضلی عضو هیأت علمی تمام وقت «دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی» و پژوهشگر وابسته «مدرسه مطالعات شرق و آفریقای» دانشگاه لندن (SOAS) و عضو هیأت علمی وابسته «دانشکده مطالعات جهان» دانشگاه تهران است.

او از سال 1370 فعالیت آموزشی خود در فضای دانشگاهی را به عنوان مربی در دانشگاه تربیت معلم تهران آغاز کرد. سپس در سال 1373 به دانشگاه علامه طباطبایی انتقال یافت.  از دکتر فاضلی تاکنون بیش از صد مقاله  به زبان های فارسی و انگلیسی منتشر  شده است.به بهانه تمامی خدمات ارزنده ایشان در حوزه علوم انسانی با وی به گفت و گو پرداختیم.

 

مشوق اصلی شما در انتخاب علوم انسانی چه کسی بوده است ؟

اینکه من در مسیر علوم انسانی قرار بگیرم در واقع در دو بخش صورت گفت، بخشی مربوط به مسیر زندگی ام بود . به این معنی که من هم مثل هرانسانی مسیر زندگی را تجریه کردم که با اقتضائات خانوادگی ،زادگاه و ….همراه بود و در موقعیتی قرار گرفتم که به طور طبیعی مرا به سمت و سوی خاصی هدایت می کرد.

 در روستایی در اراک متولد شدم . در سال 1359 در روستای ما دبیرستان افتتاح شده بود و علوم انسانی تنها رشته ای بود که در این دبیرستان تدریس میشد.در آن زمان به اجبار  به تحصیل در این رشته روی آوردم.درآن دوران این خواسته من نبود اما به دلیل این که تنها رشته ای بود که در روستای ما وجود داشت تحصیل در رشته علوم انسانی را ادامه دادم  و بعد ها متوجه شدم درست ترین و مناسب ترین انتخابی که ممکن بود رخ دهد تحصیل در رشته علوم انسانی برای من بوده است. گمان می کنم هر انسانی مجموعه ای از نیروهای ذاتی و مشخصی دارد . این مجموعه ساختارهای فیزیولوژیک و عصبی خاصی دارد که برای موارد خاصی طراحی شده  و تناسب پیدا کرده است.

به نظر شما خوشبختی و موفقیت چه مفهومی دارد ؟

مفهوم خوشخبختی یا موفقیت چیزی بیشتر از این نیست که فرد زندگی بیرونی اش را با ریتم استعدادهای درونی اش هماهنگ کند .این اتفاق برای من افتاد و این بخش اول زندگیم بود و تاپایان دوران تحصیل در مقطع لیسانس بر اساس اقتضائات محیطی زندگی تحصیلی ام گذشت.

اما از لیسانس به بعد در مقطع ارشد دانشگاه تهران مشغول به تحصیل در رشته مردم شناسی شدم. بعدها به دانشگاه لندن برای دکترا رفتم واز این به بعد بود که اینها دیگر انتخاب های من بودند  و عوامل گوناگون من را به این سمت می برد.

چه عواملی باعث شد تا در رشته علوم انسانی ادامه تحصیل بدهید؟

یکی از عوامل ،شرایط جامعه بود. جامعه ای که انقلاب کرده بود و نوعی انفجار آگاهی ها و مجموعه وسیعی از تغییرات و تحولات اجتماعی و زایش ها ورویش های انبوهی از ایده هاو مسئله های اجتماعی بود . این شرایط مناسب بود برای اینکه افرادی بتوانند در حوزه علوم انسانی واجتماعی علاقمند شوند و من گمان می کنم در دو، سه دهه اخیر انبوهی از محققان و نویسندگان فعال شدند تا بتوانند به جامعه ، فرهنگ و تاریخ امروز بیاندیشند  و آن را تحلیل کنند.

غالبا شرایط اجتماعی ما این امکان را فراهم کرد تا عده ای خودشان را درگیر و مشغول به شناخت و تحلیل اتفاق هایی که در جامعه می افتد، کنند.

علاوه بر این دوران توسعه تکنولوژی ارتباطی ،شهر نشینی ، توسعه صنعتی، مهاجرت ، تحولات عظیم اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی که رخ داد، باعث شد تا نوعی دانش اجتماعی و فرهنگی شکل بگیرد و گسترش پیدا کند .از سوی دیگر گسترش آموزش عالی در ایران عامل مهمی بود که افراد از روستا ، محیط های منزوی و دورافتاده جامعه به متن زندگی راه پیدا کنند . بنابراین گسترش آموزش و پرورش در وهله اول و بعداز آن گسترش دانشگاه ها و در نهایت گسترش رشته های علوم انسانی و اجتماعی عامل مهمی بود که افرادی مثل من به میدان علم کشیده شوند.

به نظر شما چرا حوزه علوم انسانی با کاربردهای فراوان، مهجور مانده است؟

واقعیت این است که علوم انسانی در ایران ناکارآمد و غیرکاربردی نیست بلکه ما درک روشنی از کارآمدی و کاربرد این علوم نداریم. بنابراین بهتر است بین نداشتن ادراک روشن از علوم انسانی در ایران و نداشتن کاربرد این علوم تفکیک قائل شد .

کاربرد علوم انسانی در ایران مانند کاربرد مهندسی و پزشکی نیست .ازآنجا که علوم پزشکی و مهندسی به صورت کالا و خدمات ملموس، قابل مشاهده است و در تجربه زندگی روزمره مردم قابل احساس است ما اغلب این تصور راداریم که علوم پزشکی و مهندسی کاربردی و مفید هستند و در مقایسه با آنها، علوم رشته های انسانی و اجتماعی ناکارآمد و غیر کاربردی است ؛ آن هم تنها به این دلیل که این علوم قابل لمس و نامحسوس اند . درحالی که ماهیت علوم انسانی  خاموش است. به این معنا که دستاوردها ونتایج آن به صورت رویه ها ، انگاره ها ، الگوها ، قواعد، مفاهیم و گزاره ها در زندگی اجتماعی مردم جاری هستند و این نوع قواعد از آنجایی که از جنس ناملموس هستند بیش از آنکه به طور مستقیم مانند کالا، شی یا امر مادی را تولید کنند به شیوه سازماندهی کالاها و انسان مربوط می شوند.

علوم انسانی و اجتماعی هم ناملموسند و هم ارزش مبادله ای آنها نسبت به علوم پزشکی و مهندسی ، نازلتر است. درایران معاصر ،علوم انسانی و اجتماعی اگر بیش از علوم پزشکی و مهندسی کارآمدی نداشته باشد قطعا کمتر نبوده و نیست ؛ البته ناگفته نماندکه این حرف های بنده به این معنا نیست که انتظارات از حداکثر ظرفیت های علوم انسانی برآورده شده است.منظور من این است که ما درک درستی از کارآمدی نداریم و با نوعی ارزیابی غیرعلمی رو به رو هستیم.

چه توصیه ای به دانشجویان این رشته دارید؟

باید بدانیم کل زندگیمان با کدها و شماره های زیادی مثل شماره ملی، شماره شناسنامه و ….. علامتگذاری شده اند، اینها خدماتی هستند که متخصصان آمار و برنامه ریزی در سازمان آب، برق، ثبت احوال و………درحال تولید، پشتیبانی و تنظیم هستند .کارشناسان و متخصصین رشته های مختلف علوم انسانی در تمام زندگی روزمره ما وجود دارند و می توان گفت تمام متخصصین علوم اجتماعی و انسانی کلینیک هایی به وسعت تمام زندگی حتی در زمان خواب ما دارند. اما از آنجایی که مانند اکسیژن پراکنده در محیط زندگی ما قراردارند وجود آنها را احساس نمی کنیم و قادر به دیدن این متخصصان با حداقل دستمزد و پاداش اجتماعی نیستیم .همچنین باید گفت اگر چه دانش اموختگان رشته هایی همچون ادبیات نتوانسته اند همتراز دانش آموختگان پزشکی کسب درآمد کنند،  اماتوانسته اند کمک خوبی کنند تا جامعه زبان مناسب برای ارتباط با دنیا را به دست آورد.

درنهایت دانشجویان و محققان  این رشته باید بدانند ،این متخصصان علوم انسانی هستند که جامعه را طراحی ، معماری ، نظارت و هدایت می کند و با نقش و وظیفه ای بزرگ رو به روهستد.

 

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا