چه کسانی تیشه به ریشه مدارس طبیعت زدند؟

یافته ها حکایت از آن دارد که تغییر در شیوه نگرش افراد به مقوله محیط زیست، فرهنگ سازی و تغییر سبک زندگی آنها مقوله ای است که نیاز به آموزش دارد. منظور از آموزش در این مدارس، آموزشی هوشمندانه است که بر ویژگی‌های فرهنگی و تنوع زیستی هر اکوسیستمی تاکید داشته و در راستای توجه به حفاظت و نگهداری از محیط زیست فرهنگ سازی کند.

با توجه به این موضوع، توجه به مدارس محیط زیستی به این دلیل که نسل جدیدی از شهروندان را تربیت و زمینه رشد اصولی آنها را در اجتماع مهیا می کند، در دستور کار کشورهای پیشرفته قرار گرفته است.

خروجی این مدارس، شهروندانی محیط زیستی هستند که به واسطه مجهز بودن به سواد محیط زیستی به عنوان شهروند هوشمند در عصر حاضر مطرح می شوند.

با توجه به این رویکرد، طی سال های گذشته، سازمان محیط زیست ایران با همکاری وزرات آموزش و پرورش به ایجاد مدارس جامع محیط زیستی اقدام کرد که البته همواره با چالش هایی همراه بود.

سال 93بود که اولین مدرسه طبیعت کشورمان در مشهد افتتاح شد. پس از آن، سازمان حفاظت محیط زیست با هدف گسترش این مدارس صد میلیون تومان وام با بازپرداخت ۶۰ ماهه و سود چهار درصد پرداخت می‌کرد. شدت استقبال از این طرح به حدی بود که تعداد مدارس طبیعت در کشور در طول ۵ سال به بیش از ۷۰ مدرسه رسید.

اما، بنا به دلایلی به یکباره ورق برگشت و وزارت آموزش و پرورش طی بیانیه ای اعلام کرد که هیچ مکانی به نام مدارس طبیعت حق ندارد بدون مجوز این وزارتخانه به فعالیتش ادامه دهد.

پس از آن نیز رئیس سازمان محیط زیست با بیان اینکه مدارس طبیعت برای ادامه فعالیت خود از هیچ حمایتی بهره‌مند نیستند، گفت: این مدارس غیرقانونی بودند و هیچ مجوز رسمی نداشتند.

این در حالی است که دست اندرکاران راه اندازی طبیعت ادعا می کنند که تأسیس این مدارس براساس تفاهمنامهای با آموزش و پرورش آغاز شد.

چرا چنین جنگ پنهانی در طبیعت ایران وجود دارد؟

یک فعال محیط زیست در گفتگو با سیناپرس در این رابطه گفت: در حالی آموزش و پرورش ادعا می کند که فعالیت مدارس طبیعت با ساز و کار این وزارتخانه همخوانی ندارد که در بند ۱۴ منشور ۱۵ مادهای که مقام معظم رهبری در آستانه ۵ ساله ششم منتشر کردند، بر حرکت دولت به سمت ارائه آموزش‌های جذاب محیط زیستی تاکید می کند.

محمد درویش با بیان اینکه این یک نیاز جدی است که کشور در حوزه حفاظت از محیط زیست با آن مواجه است، تصریح کرد: نمی دانم چرا چنین جنگ پنهانی در طبیعت ایران وجود دارد؟

وی ادامه داد: ما ایرانیان با در نظر گرفتن سرانه جمعیت و میران خشکی های موجود در کشورمان بالاترین میزان کشتار در طبیعت را داریم. حجم بالای تخریب جنگل ها، حیوان آزاری و شکارهای غیرقانونی نشاندهنده آن است که باید در این حوزه کار کنیم.

درویش تصریح کرد: وقتی می گوییم باید در این حوزه کار کنیم یعنی باید آموزش ها و کار فرهنگی را از کودکی افراد شروع کنیم. اما متاسفانه علیرغم فعالیت های خوبی که در این راستا در جریان بود با تغییرات نیروی انسانی در سازمان حفاظت از محیط زیست، رئیس این سازمان اعلام کرد با این همه مشکلاتی که در محیط ‌زیست وجود دارد، این کار‌ها بچه بازی است و آن را به آموزش و پرورش بسپارید.

مدیرکل سابق دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌ زیست خاطرنشان کرد: این در حالیست که مرکز پژوهش‌های مجلس نیز به این موضوع ورود پیدا کرده و تاکید کرد که طبق قانون، مسوولیت مدارس طبیعت بر عهده سازمان محیط ‌زیست است.

وی با اشاره به اینکه از سوی دیگر هم وزارت آموزش و پرورش گمان می‌کرد که مدارس طبیعت، رقیب دیگر مدارس هستند، تاکید کرد: این در حالیست که این فعالیت ها هیچ ربطی به آموزش و پرورش ندارد. حتی عنوان کردیم که اگر حساسیتی روی اسم مدارس وجود دارد می توان هر نام دیگری بر روی این فعالیت گذاشت.

درویش با بیان اینکه مدارس طبیعت به هیچ وجه قصد آموزش مباحث درسی را نداشتند گفت: فعالیت مدارس طبیعت تداخلی با سرفصل های دروس آموزش و پرورش نداشت و قرار بود در قالب این فعالیت ها تنها به دانش‌آموزان نحوه حفاظت از محیط زیست و ارتباط صحیح برقرارکردن با آن تعلیم داده شود.

این فعال محیط زیست ادامه داد: اما متاسفانه مافیای قدرتمندی که با تخریب طبیعت منتفع می شوند، با ارائه اطلاعات غلط به مدیران ناآگاه، آن‌ها را نگران کرده و در نهایت تیشه به ریشه مدارس طبیعت زدند.

وی با تاکید بر اینکه ما باید نسلی را پرورش دهیم که عاشق سرزمینش باشد، گفت: نسلی که عاشق سرزمینش است زبالههای خود را در طبیعت رها نمی کند. در کنار لاشه خونآلود حیوانی زبان بسته به دوربین لبخند نمی زند. جنگلها و مراتع را به آتش نمی کشد.

درویش عنوان کرد: در نظر انسان هوشمندی که مجهز به سواد محیط زیستی است هیچ گیاهی علف هرز و هیچ موجود زنده ای زیانکار نیست. چنین فردی مطالبهگر و مانع و مزاحم طبیعتستیزانی است که نانشان در تخریب طبیعت است.

در هرصورت، مشکل این مدارس هر چه که بود قطعا قابل حل بود. بنابراین، مسوولان مربوطه و دست اندرکاران می توانستند با همفکری، هم افزایی و البته کمی دلسوزی مشکلاتی که به فعالیت های این مدارس وارد بود را در قالب بخشنامه یا دستورالعملی رفع کنند نه اینکه صورت مسئله را پاک کرده و مدارس را تعطیل کنند.

گزارش: هانیه حقیقی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا