عاشورا؛ نماد ستیز و رویارویی حق و باطل

قدیمی ترین نمونه مشابه این مراسم که در حوزه فرهنگ سومری موجود بوده، در دوره های بعد جای خود را به نمایش های آیینی، نظیرمصیبت مهر و سوگ سیاوش داده است.
در این میان، سوگ یاد ایرانی سیاوش که در بستر فرهنگ عامه و حوزه وسیع جغرافیای آن روزگار گسترش یافت، به قدری در باور چندین هزار ساله مردم نقش بست که با ورود اسلام و تغییرات به وجود آمده نیز در قالبی نوین همچون مراسم آیینی عاشورا، به عنوان نماد ستیز و رویارویی حق و باطل، تا امروز به حیات خود ادامه داده است.
از آنجایی که در طول تاریخ ایران، همواره بین هنر و آداب معنوی مرتبط با مذهب ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ وجود داشته که اغلب نیز با بیانی نمادین به منصه ظهور رسیده، واقعه عاشورا نیز به عنوان یکی از موضوعات مهم موجود، با به کار گیری این بیان نمادین در قالب های گوناگون نظیر نمایش، موسیقی، شعر، نقاشی و انواع هنرهای دستی، پیام و مفاهیم مستتر در خود را بازگو کرده است.
این آیین به تَبع اختلافات اقلیمی و شرایط متفاوت جغرافیایی و فرهنگی موجود در کشور، نمودهای گوناگونی یافته و سبب پیدایش گونه های مختلف هنری شده است که متناسب و هماهنگ با اعتقادات مردم آن منطقه است .
علَم های عزاداری که با شکلی سروگونه و به عنوان نمادی از پیکر شهید، همواره یکی از شاخص ترین انواع این هنرها بوده اند و کماکان نیز در دسته های عزاداری حمل می شوند، از آثار فلزی به کار رفته در این مراسم هستند.
علم که به عنوان درفش و پرچم از دوران پیش از تاریخ در میان اقوام و ملت های گوناگون کاربرد داشته، در نهایت و پس از گذران فراز و نشیب هایی در تاریخ این سرزمین، حضور در جنگ ها و همچنین پذیرش تغییراتی از لحاظ شکل و کارکرد، در دوره صفوی و به دنبال رسمیت یافتن مذهب شیعه، عهده دار نقشی مذهبی نیز شد.
هرچندکه چگونگی کاربرد آنها در طی این مدت دچار دگرگونی هایی شده، ولی یکی از نکات حائزاهمیت در این میان، شکل کلی و نقوش تصویری به کار رفته در آنهاست که از دوره صفوی تا کنون و در این روند تاریخی متحول شده، به گونه ای که در هر دوره تاریخی ویژگی های بصری مختص خود را یافته است که به طور مشخص با یکدیگر قابل تمیز هستند.
از آنجایی که مراسم عزاداری ماه محرم به صورت سالانه در ایران برگزار می شود، با شناخت دقیق آثار هنری مرتبط با فرهنگ عاشورا و همچنین نقوش و صورت های هنری به کار رفته در این آثار از گذشته های دور تا کنون، می توان از ابتذال تصویری که ناشی از گذشت زمان و تکرار عناصر تصویری و روش های به کار گیری آن در خود این هنرها و نیز تبلیغات حال حاضر ایران می باشد ،جلوگیری کرد.
از این رو، پژوهشی تحت عنوان «بررسی نقش در عَلَم های مراسم عاشورا در ایران» سعی در معرفی عناصر بصری به کار رفته در علم های ایران و همچنین چگونگی به کارگیری آنها دارد.
این پژوهش، علم های چهار دوره تاریخی صفوی، قاجار، پهلوی و معاصر را مورد مطالعه قرار داده و به منظور شناخت روند تغییرات به وجود آمده در شکل و نقش علم های عزاداری از دوره صفوی تا کنون که هدف نهایی این پژوهش بوده، به مطالعه تطبیقی آثار این ادوار پرداخته است.
نتیجه حاکی از آن بوده که خطوط مواج و سیال اسلیمی و توازن بصری موجود در علم های صفوی، با گذشت زمان به شمایل های انسانی نقاشی شده با رویکرد غربی در دوره قاجار و پس از چندی پهلوی و در نهایت نیز علم های بدون ظرافتِ ساختاری و بصری کنونی رسیده است، که نشانگر تنزل کیفیت بصری موجود در این آثار، در طول زمان است.
بر اساس این گزارش، پژوهش مذکور توسط مروارید لطیف زاده از دانشکده هنرهای تجسمی دانشگاه هنر تهران تالیف شده است.





