توسعه علم سلول درمانی نیازمند حمایت خیرین است

وی در سال 1382 برای اولین بار سلول‌های بنیادی جنینی انسانی و موشی را در ایران تولید کرده و در سال 1387 به همراه همکارانش موفق به تولید سلول های بنیادی پرتوان القایی انسانی و موشی شده است. این فعالیت‌ها، او و همکارانش را قادر ساخت تا شاخه‌های مختلف پزشکی بازساختی را در ایران پایه گذاری و پیگیری کند.

زمینه‌های پژوهشی وی پیرامون ارتقا تحقیقات ترجمانی و پزشکی بازساختی از دیدگاه سلول های بنیادی، زیست شناسی تکوینی و مهندسی با الهام از طبیعت برای مطالعات مهندسی بافت و سلول است.

او در کارآزمایی‌های بالینی متعدد و پیوند سلول‌های بنیادی بافتی مشارکت داشته است و همچنین در زمینه توسعه تولید صنعتی سلول ها فعالیت می کنند. از وی بیش از 350 مقاله علمی بین المللی و چهار کتاب به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است. استاد بهاروند تاکنون موفق به کسب 30 جایزه ملی و بین المللی شده است.

از جمله افتخارات این استاد برجسته دریافت جایزه بین المللی یونسکو در حوزه علوم زیستی در سال 2014 به واسطه تحقیقات ایشان روی سلول های بنیادی و کاربرد آن در پزشکی بازساختی در راستای بهبود کیفیت زندگی انسان ها است.

همچنین وی در سال 2017 میلادی به عنوان یکی از 20 فرد تاثیرگذار سلول های بنیادی از سوی سایت معتبر Niche The در سطح جهان معرفی شده است.

این دانشمند برجسته سلول‌های بنیادی، موفق به دریافت برنده جایزه سال 2019 فرهنگستان علوم جهان Twas در رشته زیست شناسی شده است. جوایز سالانه TWAS در 9 حوزه علوم کشاورزی، زیست شناسی، شیمی، علوم زمین، نجوم و علوم فضایی، علوم مهندسی، ریاضیات، علوم پزشکی، فیزیک و علوم اجتماعی اعطا می شود. این جایزه به دلیل خدمات ارزنده در تولید و نگهداری سلول های بنیادی، ارایه مفاهیم جامعی از پرتوانی و تمایز این سلول ها به سلول های عصبی، قلبی، کبدی به این دانشمند برجسته ایرانی تعلق گرفته است. این نخستین بار است که در حوزه زیست شناسی یک دانشمند ایرانی موفق به دریافت این جایزه می شود؛ این جایزه در نوامبر 2019 طی مراسمی در گردهمایی عمومی فرهنگستان علوم جهان اهدا خواهد شد.

در ادامه گفتگوی ما با دکتر حسین بهاروند، رییس پژوهشکده زیست شناسی و فناوری سلول های بنیادی پژوهشگاه رویان را بخوانید:

هم اکنون جایگاه علمی ایران در حوزه سلول درمانی را نسبت به سایر کشورها چگونه مقایسه می‌کنید؟

خوشبختانه نام ایران در نقشه‌ای که اکنون جهان در رابطه با سلول درمانی رسم کرده،  به خوبی درخشیده است. این مساله برای همه افتخار محسوب می شود. ایران یک زمانی خوب این کار را شروع کرد اما اکنون برای ادامه فعالیتش محدودیت دارد. یکی از این محدودیت ها، مقررات و آیین نامه هایی است که باید از سوی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی تنظیم و ابلاغ شود. تحریم ها و شرایط اقتصادی نیز از دیگر مسایل و مشکلات کشور است و گرنه تمام زیرساخت های این علم در ایران وجود دارد. اگر در این حوزه سرمایه گذاری بشود، کشور به راحتی می توانند به این قضیه وارد شود و در سطح جهانی دانش را تبدیل به ثروت کند.

یادمان باشد هر کدام از ما به اندازه سهم خودمان باید باعث رشد دیگران باشیم. یادمان باشد هرچیزی که در این کشور به آن رسیده ایم و خیلی چیزهایی که داریم حاصل این کشور است. این را هم بدانیم که ما هستیم که کشورمان را می‌سازیم و می توانیم آن را آباد یا ویران کنیم.

این حوزه نیاز به سرمایه گذاری زیادی دارد. هم اکنون به دلیل اینکه تورم در کشورمان زیاد است، سرمایه گذاران چندان علاقمند برای ورود به این حوزه نیستند زیرا برگشت سرمایه در این حوزه بسیار طولانی مدت است. طبق گزارش ساینس، بودجه ژاپن برای کاربردی کردن سلول های درمانی طی سال های پیشین بیش از بودجه هوا فضای آن کشور بوده است. یکی دیگر از مشکلات این حوزه، ارتباط برقرار کردن بین رشته های مختلف است. سلول درمانی یک علم بین رشته است.

رشته ای که باید زیست شناسان، پزشکان، مهندسان و … با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشند. متاسفانه اکنون زیست شناسان و مهندسان در وزارت علوم و پزشکان در وزارت بهداشت هستند. این مساله باعث شده تا برقراری ارتباط بین متخصصان این علم بین رشته ای به سختی پیش برود. از سوی دیگر وزارت بهداشت به دلیل اجرای برخی طرح ها بدهکار است، در نتیجه نمی تواند چنین سرمایه گذاری را انجام دهد. هرچند معاون پژوهشی وزارت بهداشت سرمایه گذاری خوبی در زمینه کرده است. اگر چنین سرمایه گذاری نمی کرد همین دستاوردهای اکنون را هم نداشتیم. معاونت علمی ریاست جمهوری نیز اکنون با فعالیت ستاد سلول های بنیادی، بزرگترین نهاد پشتیبان ما است. یکی از پشتیبان کننده های این حوزه نیزمی توانند خیرین باشند.

در واقع ورود خیرین به این حوزه می تواند یک نوع وقف علمی محسوب شود؟

بله همینطور است. یک زمانی هرکسی در کتابخانه نیشابور، کتاب می خواند به او پول می دادند. کشور باید پر از کتابخانه و قرائت خانه شبانه روزی بشود. این مساله خیلی به رشد علمی کشور کمک می کند.  یکی از آرزوهای من این است که یک روزی از لحاظ مالی بتوانم برای کشور کتابخانه و قرائت خانه شبانه روزی بسازم.

تاکنون پژوهشگاه رویان چه دستاوردهایی کسب کرده است؟

یکی از دستاوردهای بزرگ ما احداث دو شرکت بزرگ است. من معتقدم تقسیم بندی علوم به علوم پایه و کاربردی اساسا اشتباه است. به غیر از علم چیزی وجود ندارد. اگر علم داشته باشیم، کاربرد علم داریم. همیشه از علم کاربرد زایده می شود. منتها تفکر جدایی علوم به علوم پایه و کاربردی غلط است.

ما در پژوهشگاه رویان این فرهنگ را تغییر داده‌ایم. در پژوهشگاه رویان قسمت هایی وجود دارد که کارشان تولید علم و ترجمان علم است. هرگاه علم ترجمه شود ( تا سطح کارآزمایی بالینی این کار انجام می شود تا معلوم گردد چگونه سلول به جانور یا انسان پیوند داده شود) و به کاربرد برسد، باید به مرکز زیست و خدمات تخصصی برود. به همین منظور ما پژوهشکده سلول های بنیادی مرکز خدمات سلول درمانی رویان را راه اندازی کرد. از سوی دیگر سلول را نمی توان در پژوهشکده تولید کرد باید مکانی وجود داشته باشد که سلول با استانداردهای وزارت بهداشت ساخته شود به همین منظور ما کارخانه سلول ( سل تک فارمد) را راه اندازی کردیم.

یکی دیگر از کارهای دیگر این پژوهشگاه، ساخت شرکت بن یاخته رویان است. شرکت دیگری با این عنوان وجود دارد که حدود 100 هزار بند ناف خون را ذخیره می کند که برای بعضی از کودکان سرطانی استفاده می شود. بنابراین ما اکنون شرکت های مولد را ایجاد کرده ایم. همه مراکز سلول درمانی این پژوهشگاه یک ویترین هستند که تنها برای تعداد محدودی از بیمار استفاده می شوند اما در آینده نزدیک کارهای زیادی می توان در زمینه های مختلف انجام داد.

رمز موفقیت شما به عنوان کسی که سال ها در این زمینه به کسب علم پرداخته اید و دستاوردهای درخشانی در این زمینه کسب کرده اید، چیست؟

به نظر من هر گونه پیشرفتی که در آن سلامت جسم و روح حفظ بشود موفقیت است. موفقیت فقط مختص عده ای خاص نیست. آن معلمی که سبک خاص برای تدریس بچه های ابتدایی  دارد و آموزش بهتری منتقل می کند نیز موفق است. پدر کارگری که با حداقل درآمد سبب حرکت فرزندانش شده است و فرزندانش در محیط سالم رشد می کنند هم موفق است. مادر من که چند فرزند بزرگ کرده است که همه شان تحصیلات عالی دارند هم موفق است. اگرچه فردی استاد دانشگاه  یا ثروتمند باشد اما فرزندانی تربیت کند که در راه درستی به لحاظ اجتماعی هدایت نشده باشند، آدم موفقی نیست.

همانطور که بهشت را به بهانه می‌دهند نه به بهانه، موفقیت نیز حاصل یک بها (نه بهانه) است بنابراین فرد برای رسیدن به موفقیت باید تلاش و سختی های زیادی را تحمل کند. راه موفقیت مانند ضربان قلب، حرکات نوسانی دارد. اگر حرکات نوسانی قلب صاف شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ هر لحظه زندگی پر تلاطم است. پستی و بلندی، شادی و غم دارد. ما باید بپذیریم راه طولانی برای رسیدن به هدف مان در پیش رو داریم بنابراین باید صبر داشته باشیم. غیر ازصبر و تلاش باید تعامل داشته باشیم. از همه مهمتر باید از خداوند متعال بخواهیم. خداوند در هنگام آفرینش انسان به او علم اندکی عطا کرد. اکنون همه به دنبال آن اندک علم دوندگی داریم. تصور هم می کنیم که پیشرفت کرده ایم. هر کسی به مقداری از آن علم بهره می برد.

ما باید از خداوند بخواهیم به ما علم بیشتری بدهد. خداوند فرموده از من بخواهید تا به شما ببخشم. ما باید به این مسایل خیلی دقت کنیم. کاری کنیم که علم مان، عمرمان، مال مان، زندگی مان برکت داشته باشد. هر کسی باید راه خودش را پیدا کند. یکی برای برکت زندگی اش صلوات می‌فرستد. دیگری با وضو کار می کند و فرد دیگر مراقب اموالش است. من معلم هم باید مراقبت کنم. یک ساعت که تدریس می‌کنم، حرفی نزنم که وقت 40 نفر را بگیرم. همه اینها مشمئز کننده است، به طوری که خداوند می فرماید« وای بر کم فروشان». همه کارها بر اساس میزان نیست که ترازو بگذارند. برای من استاد و دانش آموز هم این مساله صدق می کند، پس باید از فرصت‌های زندگی مان به نحو احسن استفاده کنیم.

توصیه شما به دانشجویان علاقمند این حوزه که دوست دارند راه شما را ادامه بدهند، چیست؟

بزرگترین معلم انسان ها طبیعت است. تکامل تمام جانداران تدریجی است. این مساله در بین انسان ها نیز صادق است. کسب موفقیت تدریجی است. یک روزه کسی نمی تواند ره صد ساله را طی کند. هیچ راه میانبری هم وجود ندارد. به عنوان مثال اگر کسی می‌خواهد زبان یاد بگیرد، باید تدریجی فرا بگیرد. یادگیری زبان تنها در 4 جلسه امکان پذیر نیست.

تکامل حاصل چالش است. چالش وقتی به وجود می آید خیلی از گونه ها از بین می روند. تعدادی باقی می مانند که توانایی خاصی داشته باشند که بتوانند زنده بمانند و گسترش پیدا کنند تا گونه های جدیدی به وجود آید. گاهی ما در شرایط سختی قرار می گیریم. خیلی از شرکت ها از بین می روند. شرکت های جدیدی تاسیس می شوند. پس من محقق باید در نظر داشته باشم اگر روزی نتوانم ابتکار عمل داشته باشم باید از بین بروم. ممکن است یک گونه جدید یا محقق جدیدی به وجود بیاید. ممکن است یک نفر ابتکار به خرج دهد که محقق و همکار من باشد، او باقی بماند و من از بین بروم. من توصیه می کنم دانشجویان هیچ وقت کنجکاوی شان را از دست ندهند.

یادمان باشد هر کدام از ما به اندازه سهم خودمان باید باعث رشد دیگران باشیم. یادمان باشد هرچیزی که در این کشور به آن رسیده ایم و خیلی چیزهایی که داریم حاصل این کشور است. این را هم بدانیم که ما هستیم که کشورمان را می‌سازیم و می توانیم آن را آباد یا ویران کنیم. خداوند می فرماید سرنوشت هیچ امتی تغییر نمی کند مگر اینکه خودشان بخواهند بنابراین سعی کنیم هر کدام مان هرچقدر که می توانیم سبب بالا نگه داشتن پرچم کشورمان باشیم. علم مان باید سبب کاهش درد و ایجاد امید بشود.

 

گفت و گو: فرزانه صدقی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا