نگاه هفته به مجلات علمی جهان

New Scientist: مجله مشهور علمی نیو ساینتیست در شماره اخیر خود به بررسی واقعیتها و مطالب غیرعلمی در رابطه با ساختار مغز زن و مرد پرداخته است. در حقیقت جنسیت تأثیر زیادی در نوع ساختار مغز انسان نداشته و مغز زن و مرد تقریباً بهطور یکسانی فعالیت میکند اما در این میان تفاوتهایی جزئی در مغز زنان و مردان وجود دارد. بیشتر افراد در سراسر دنیا فکر میکنند که زنان در مقایسه با مردان احساساتیتر بوده و در شرایط تصمیمگیری، کمتر منطقی هستند. پژوهشهای جدید یک گروه مطالعاتی که اعضای آن از کشورهای مختلفی هستند، نشان میدهد که این موضوع حقیقت نداشته و نتایج این مطالعات نشان میدهد اگرچه زنان در مسائل عاطفی و احساسی، آسیبپذیرتر از مردان هستند اما میزان تصمیمگیری منطقی و نوع واکنشهای منطقی هر دو گروه از زنان و مردان در سطحی تقریباً برابر قرار دارد. در این میان تنها موضوع قابلتوجه، این مسئله است که زنان باید احساسات خود را که منجر به بروز استرس میشود کنترل کرده و به خاطر داشته باشند این مسئله زمینهساز بیماریها و مشکلات قلبی است. از سوی دیگر مردم اغلب فکر میکنند که تفاوت جنسی بیولوژیکی فقط پس از بلوغ ایجاد میشود درحالیکه این مسئله از رحم مادر آغازشده و تا مرگ همراه فرد بوده و بین زن و مرد متفاوت است بنابراین روشهای درمانی یکسان نمیتواند هم برای نوزادان دختر و هم برای نوزاد پس مؤثر باشد. ما نیازمند پیشرفتهایی علمی در ارائه روشهای درمانی مؤثر برای هر گروه جنسی بهطور جداگانه هستیم. پژوهشگران اعلام کردند، پروتئینی در بدن انسان شناساییشده که باعث میشود زنان بتوانند بهتر در برابر آسیبهای مغزی مقاومت کنند. آمارها نشان میدهند، نوزادان پسر نسبت به عارضه آنسفالوپاتی ایسکمیک هیپوکسیک که یک نوع آسیب مغزی محسوب میشود، بیشتر از نوزادان دختر آسیبپذیر هستند. دانشمندان و محققان با آگاهی از این مسئله به بررسی علت آن پرداختند که چرا این تفاوت جنسیتی باعث تفاوت میزان آسیبهای مغزی میشود.
The Scientist: بیماری مالاریا و عوارض مرگبار آن برای قرنها است که انسان را درگیر خودکرده است و امروزه علیرغم پیشرفتهای بسیار زیاد انسان در علم پزشکی، هنوز بیماری مالاریا بهطور کامل مهار نشده است. مجله علمی مشهور The Scientist در شماره اخیر خود به بررسی این موضوع پرداخته است. مالاریا عامل مرگومیر سالانه نیم میلیون نفر در جهان است که بهطور عمده در کشورهای درحالتوسعه رخ میدهد. انگل مالاریا تحت یک چرخه زندگی پیچیده که نیازمند دو میزبان، یک پشه و یک پستاندار است، رشد میکند.
تاکنون بیشتر فعالیتهای مرتبط با مهار بیماری مالاریا بر محدود کردن انتقال عامل بیماریزا از طریق پشههای آنوفل بوده و در همین زمینه چندی پیش پژوهشگران کانادایی موفق به ترسیم نقشه ژنتیکی پشههای مالاریا از نوع آنوفل شدند تا از این طریق دریابند که دلیل انتقال بیماری مالاریا از طریق این پشه به انسان چیست.
بر اساس مطالعات این پژوهشگران، تنها پشههای دارای ژن آنوفل میتوانند بیماری مالاریا را به انسان منتقل کنند. در حقیقت این پژوهشها مشخص میکند که همه گونههای پشههای مالاریا قادر به انتقال این بیماری نیستند و تنها گروهی از آنها میتوانند انسان را مبتلا سازند. اگرچه تاکنون روشهای متفاوتی برای درمان مالاریا ارائهشده و کمابیش در اخبار شاهد انتشار اخباری مبنی برساخت واکسن این بیماری هستیم، اما متأسفانه باید اذعان داشت که هنوز دانش پزشکی قادر به مهار و درمان قطعی مالاریا نبوده و این بیماری همهساله در گوشه و کنار جهان و بهویژه مناطق مرطوب و گرمسیری، قربانیان زیادی میگیرد.
The engineer: مجله مشهور مهندس یا The engineer در شماره جدید خود به واکاوی هوش مصنوعی و کاربرد این فناوری در پزشکی پرداخته است. تاکنون همواره عرصه پزشکی انحصاراً در بین بیمار، پزشک و دستیاران پزشک قرار داشته است و پزشکان با معاینه بیمار و بررسی شرایط بالینی وی و در صورت لزوم انجام آزمایشهای مختلف، نوع بیماری را تشخیص داده و برای وی دارو تجویز میکردند. بهتازگی اما عرصه پزشکی شاهد حضور میهمانی جدید است که با عنوان هوش مصنوعی شناخته میشود.
در این فناوری، هوش مصنوعی به نشانهها و شرححال بیمار گوش کرده و برای وی یک چکلیست ویژه تهیه و سپس اقدام به شناسایی بیماری و ارائه دارو میکند. البته این تجویز و تشخیص بیماری باید پیش از اعمال، به تائید یک پزشک واقعی رسیده و سپس استفاده شود.
ازجمله ویژگیهای منحصربهفرد این سیستم هوش مصنوعی، قابلیت یادگیری و کسب تجربه است. در حقیقت این سیستم میتواند دانش پزشکی خود را بر اساس تجربیات پیشین ارتقا داده و بیماریهای مختلفی را تشخیص دهد. در این فناوری، از پایگاه دادههایی شامل دهها میلیون پرونده پزشکی استفادهشده است. داستان هوش مصنوعی و کاربرد آن در پزشکی بهنوعی پیش میرود که در آن شکستهای بزرگ بیش از موفقیتهای کوچک بوده و توجه به این شکستها نیز متعاقباً بیشتر است. البته باید توجه داشت که این دستاوردهای محدود و هرچند کوچک در این حوزه، قادر به پیشبرد هوش مصنوعی در پزشکی شده و علاوه بر تکرار نوآوریها به بهبود شرایط بیماران و تجربه مثبت آنها نیز کمک کند.
هوش مصنوعی شاهد برخی از پیشرفتهای اولیه خود درزمینهٔ مراقبتهای بهداشتی در ارزیابی خودکار و تشخیص از تصاویر پزشکی مانند ام آر آی، تصویربرداری سیتیاسکن و تصاویر آسیبشناختی بوده است. پیشرفت در فنّاوریهای تصویربرداری و افزایش شیوع بیماریهای مزمن و انواع سرطان باعث شده است تا استفاده از دادههای تصویری برای تشخیص زودهنگام بیماریها افزایش پیدا کند. الگوریتمهای تجزیهوتحلیل این تصاویر توسط هوش مصنوعی، نشاندهنده دقت قابلتوجهی است که از بهترین رادیولوژیستها نیز در تشخیص برخی سرطانها مانند سرطان پستان بهتر عمل میکند. علاوه بر این، در حوزه استفاده از هوش مصنوعی نتایج قابلتوجهی در پیشبینی خطر بیماریهای قلبی عروقی و بیماریهای مرتبط با کبد بهدستآمده است.
همانگونه که کمبود امکانات ارائهشده به بیماران در بیمارستانها میتواند مشکلاتی را ایجاد کند، ارائه خدمات بیمورد، غیر لازم و هزینهبر نیز امری ضروری است که با کمک هوش مصنوعی میتوان آن را مدیریت کرد. در حال حاضر، هوش مصنوعی در حال تبدیلشدن به یک ابزار جامع برای سامانههای بهداشتی بهمنظور درک چگونگی ارائه مطلوب مراقبتهای پزشکی به بیماران است.
هوش مصنوعی با ارائه راهحلهای مناسب و تجزیهوتحلیل دادهها میتواند دسترسی به مسیر ارائه درمان و خدمات بالینی استاندارد را تسهیل کند.
journal Scientific Reports: مجله گزارشهای علمی در شماره اخیر خود به بررسی روش تصویربرداری لیزر از پوسته صدفها برای مطالعه شرایط آبوهوایی و تغییرات اقلیمی گذشته پرداخته است. دانشمندان معتقدند که با توجه به تکنیک جدید مطالعه لیزر میتوان بهطور دقیقی شرایط آبوهوایی باستانی را بررسی کرد. دانشمندان همچنین با استفاده از این روش میتوانند بینش دقیقی را در مورد چگونگی شرایط آبوهوا در دورههای مختلف بر اساس رسوب سطح پوسته صدفها به دست آورند. روشهای سنتی و فعلی مورداستفاده برای تجزیه ژئوشیمیایی پوسته صدفها، زمانگیر و گران هستند، از سوی دیگر مقیاسی که به کمک آن میتوان سوابق آبوهوای باستانی را استخراج کرد نیز در روشهای سنتی بسیار محدود است.
در این مطالعات، دانشمندان برای اولین بار از روش تصویربرداری لیزری برای تجزیهوتحلیل پوستههای صدفها استفاده کردهاند. محققان و اعضای گروه تحقیقاتی با استفاده از روش LIBS یا طیفسنجی شکست ناشی از لیزر، به تجزیهوتحلیل پوسته صدفهای جمعآوریشده از نه سایت مختلف دریای مدیترانه پرداختند. روش جدید و جامع تصویربرداری اجازه میدهد تا دانشمندان رابطه دقیق بین درجه حرارت دریایی و ترکیب مواد معدنی حلقههای پوسته صدفها را شناسایی و مطالعه کنند. این پوستهها، یک بایگانی جالب برای مقایسه موارد مختلفی از دنیای گذشته هستند.
Nature Communications: مجله Nature Communications طی گزارشی به واکاوی یک موضوع قدیمی و جالبتوجه پرداخته است. در این مطالعات، دانشمندان به مطالعه دلیل انقراض دایناسورها پرداختند. بحث ظهور و نابودی دایناسورها در کره زمین که برای مدتی طولانی در سراسر این سیاره زندگی میکردند، یکی از مباحث عمده پژوهشهای دیرینه شناسان و جانور شناسان در سالهای گذشته بوده است. در این زمینه تاکنون نظریات و فرضیههای مختلفی ارائهشده و آثار و شواهد و دلایل متعددی نیز برای اثبات هر یک از این نظریات بیانشده است. در این میان برخی از مهمترین این فرضیهها عبارتاند از آغاز عصر یخبندان و برخورد شهابسنگ با زمین که به دلیل ایجاد تأثیرات مخرب خود، مسئول نابودی دایناسورها معرفیشدهاند. بر اساس شواهد و مدارک موجود، حدود 65 میلیون سال پیش بیش از 75 درصد از کلیه گیاهان و حیوانات در یک رویداد منحصربهفرد، منقرض شدند. برخی از محققان معتقدند که فورانهای آتشفشانی و مجموعهای از گازهای دیاکسید کربن در این دوره زمانی باعث اسیدی شدن اقیانوسها و نابودی بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری شده بود.
تحقیقات جدید نشان میدهد که دایناسورها در طول میلیونها سال زندگی روی کره زمین، با تغییرات اقلیمی طولانیمدت مواجه شده بودند و زندگی آنها تحت تأثیر این تغییرات قرار داشت. البته محققان بر این باورند که برخورد یک شهابسنگ در کنار فوران آتشفشانی، باعث ناپدید شدن قطعی دایناسورها از عرصه حیات شد. یافتههای پژوهشگران نشان میدهد که دایناسورها اگرچه حیوانات سازگاری بودند و با بسیاری از تغییرات اقلیمی تطبیق پیداکرده بودند، قادر به مقابله با تغییرات محیطی و نوسانات آبوهوایی که در طول چند میلیون سال از اواخر کرتاسه اتفاق افتاده بود نشده و این تغییرات در طول مقیاس زمانی طولانی، باعث نابودی دایناسورها در آخرین مراحل این دوره شده بود.
برای بررسی و مطالعه دقیقتر این نظریه، دانشمندان، نمونه رسوبات باقیمانده از دوره کرتاسه را برای به دست آوردن سطح اسیدیته دوران باستان موردبررسی قراردادند. یافتههای این مطالعات نشان میدهد اقیانوسهای جهان درنتیجه فوران آتشفشانها مختصری اسیدی شدهاند اما این سطح pH کاهشیافته قبل از انقراض انبوه موجودات خنثی بوده است. فورانهای آتشفشانی در پایان دوره کرتاسه، دیاکسید کربن زیادی در طول بازه زمانی وسیع منتشر کرد که بازگشت به حالت عادی آن نیازمند گذر زمان بود.
گزارش: احسان محمدحسینی
No tags for this post.
با سلام و احترام فراوان به مجوعه خوب سیناپرس، بررسی برترین مجلات علمی جهان عالی است و من به این بخش علاقه خاصی دارم در صورت امکان بحث را بیشتر بپردازدید و فایل مجلات را در صورت امان قرار دهید تا کسانی که علاقه مند هستند بیشتر مطالعه کنند. با تشکر