چگونه علم را به برند تبدیل کنیم؟

برندینگ و تبدیل ایدهها، کالاها و خدمات به یک برند، ازجمله موارد جذاب و درعینحال دشوار و تا حدودی مرموز دنیای بازاریابی است که بسیاری از ما واقعاً نمیخواهیم به آن فکر کنیم. دلیل عدم علاقه به فکر کردن درباره برندینگ این است که معمولاً بیشتر افراد دوست ندارند که درباره خودشان بهعنوان بازاریاب فکر کنند. این موضوع اما در دنیای علم، متفاوت است و زمانی که بحث ارتباطات علمی به میان میآید، بازاریابی یک نیاز تماموقت و همیشگی است.
برند سازی موضوعی است که همواره باید در حال تغییر و تحول باشد و یک محصول برند شده، هرگز نمیتواند برای مدتی طولانی به یکشکل ثابت به حیات خود ادامه دهد. این موضوع منحصر به محصولات تجاری نبوده و دنیای علم را نیز در برمیگیرد.
دانشمندان و پژوهشگران در حال تلاش برای فروش ارزشهای علم به عموم مردم هستند. در حقیقت پژوهشگران همواره در حال تلاش برای متقاعد کردن مردم برای سرمایهگذاری در حوزههای مختلف علم بوده و تلاش میکنند تا به مردم اطلاع داده و آنها را از این مسئله آگاه کنند که علم بخش مهمی از زندگی آنها است.
تبدیل علم به برند، شبیه به بازاریابی نیست
در حقیقت، برند سازی را میتوان مفهومی ساده محسوب کرد. به بیان ساده، بندسازی همان چیزی است که مشتری در مورد محصول شما فکر میکند. اینکه چه احساسی نسبت به محصول شما داشته و چگونه با آن ارتباط برقرار میکند؟ چه تصویر ذهنی از محصول موردنظر ساخته و چه میزان ارزش برای آن قائل است؟ اینها همه شامل برند سازی شده و باید به این مسئله مهم هم اذعان داشت که برند سازی موضوعی است که همواره باید در حال تغییر و تحول باشد و یک محصول برند شده، هرگز نمیتواند برای مدتی طولانی به یکشکل ثابت به حیات خود ادامه دهد. این موضوع منحصر به محصولات تجاری نبوده و دنیای علم را نیز در بر میگیرد.
در تعریف علمی، برندینگ را میتوان ارتباط بین شرکت، محصول و خدمات از یکسو و مشتریان از سوی دیگر دانست. این رابطه درواقع نوع نگاه دو طرف را به یکدیگر تعیین کرده و مشخص میکند طرفین چگونه یکدیگر را مشاهده و ارزیابی میکنند. به همین دلیل است که شرکتها زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره نام تجاری خودکرده و همواره در رابطه با این موضوع نگران هستند. امروزه معادلات جهان تجارت با زمان گذشته تفاوت دارد و این برند است که نماینده آنها در بین مردم به شمار میرود. برند، نخستین چیزی است که عموم مردم پس از شنیدن نام شما به آن فکر میکنند. در بسیاری از مواقع نیز برند مهمترین و تنها تصور ذهنی ایجادشده از شما در ذهن مشتریانتان است. به همین دلیل باید توجه داشت زمانی که قرار است شما یک محصول علمی را به جامعه ارائه کنید، بندسازی و تعریف نوع برند، بسیار مهم است و پیش از هر چیز باید از خود بپرسیم که برند علمی چیست و چه تعریفی دارد؟ اگر صادقانه این مسئله را ارزیابی کنیم، برندهای علم همهجا حضور دارند.
بسیاری از مردم عادی فکر میکنند علم تنها در انحصار افراد میانسال و مسن با موهای خاکستری و سفیدی است که بر جایگاه بلند و مغرورانه خود و بهاصطلاح در برج عاج نشسته و تنها در دانشگاهها حضور دارند. تا اینجای موضوع، تصویر عامیانه از علم چندان جذاب نیست اما موضوع زمانی بدتر میشود که درمییابیم بسیاری از مردم عادی کار دانشمندان را فکر کردن در مورد اسرار عمیق و احتمالاً بیفایده جهان میدانند.
در ذهن بسیاری از طبقات جامعه، دانشمند کسی است که روپوش ویژه آزمایشگاه به تن کرده و مشغول ترکیب مواد شیمیائی و یا اختراع است و دائماً در حال حرف زدن با خودش بوده و به نوشتههایش رجوع میکند.
بعضی افراد فکر میکنند که علم موضوعی است که تنها افراد باهوش و نابغه با آن سروکار داشته و امکان اینکه فردی مانند کودک خودشان با موضوعات علمی سروکار داشته باشد، وجود ندارد.
بعضی افراد نیز فکر میکنند که علم با تقلب و بحث آمیختهشده و افراد درگیر با آن تنها تلاش میکنند به هر قیمتی نام خود را مطرح کنند. در نقطه مقابل، افرادی نیز وجود دارند که فکر میکنند، علم همان چیزی است که آنها میتوانند از آن برای دستیابی به خواستههای شخصیشان بهره ببرند.
همانطور که ملاحظه میکنید، برند سازی در علم تا حدی پیچیده بوده و دچار آشفتگی است. بسیاری از این موارد برای بسیاری از مردم بهنوعی تعریفشده است که هیچ ارتباطی با ارزشها، اهداف یا مقاصد واقعی علم ندارند. به همین دلیل ما باید تعریف خود را از بندسازی در علم، تغییر دهیم. برای برند سازی موفق در علم، در ابتدا باید ذهنیت جامعه را نسبت به علم و ماهیت علم؛ روشن کرده و نحوه نگرش مردم نسبت به علم و دانشمندان را مجدداً تعریف کنیم. در گام نخست برای ساخت یک برند از علم، ما باید نوع تفکر توده مردم درباره علم را بهدرستی مشخص و ترویج کرده و بهترین راه برای این کار، ارائه برندهای مناسب علمی است. درواقع بندسازی علمی و تغییر نگرش جامعه از علم به یکدیگر وابسته بوده و لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
در خاتمه به مراکز تولید علم توصیه میشود که اگر واقعاً میخواهید تصویر مردم جامعه از علم، تصویری درست بوده و به دانشمندان بهعنوان افرادی نجیب و قابلاحترام نگاه کنند، این موضوع کار دشواری نیست و در واقعیت شما باید با جامعه در ارتباط بوده و خود را از آنها جدا نکرده و به معنی واقعی و در عمل نجیب و محترم باشید.
ترجمه: احسان محمدحسینی
منبع: forbes
No tags for this post.