سیستمهای جهانی از کنترل خارجشدهاند
به نظر میرسد سیستم جهانی که ما بخشی از آن هستیم، از کنترل خارجشده است. سر تیتر اخبار در سراسر جهان به ما میگویند موضوعی در بسیاری از جوامع غلط و نادرست است. بسیاری از تحولاتی که امروزه در کشورهای مختلف و جوامع امروزی شاهد آن هستیم، بخشی از یک شبکه ارتباطی علت و معلولی است. در حال حاضر کل سیستم جهانی تحتفشار است و باید از ایجاد تعادل دوباره در این سیستم اطمینان حاصل کنیم. این ایجاد تعادل، امکانپذیر است و ما در ابتدا باید میزان نابرابری فعلی جهانی را در نظر بگیریم. چهار دلیل وجود دارد که چرا سیستم فعلی کنترل خارجشده است.
تنها ویژگی جهان ما، پیچیده بودن آن نیست، بلکه دنیا با سرعت زیادی در حال تغییر است. با ظهور چهارمین انقلاب صنعتی شاهد حضور فناوریهای جدیدی ازجمله هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، وسایل نقلیه هوشمند، ویرایش ژنتیکی و … هستیم.
1- پیچیدگی بیسابقه سیستم جهانی
جای تعجب نیست که در دنیای هفت میلیارد و هفتصدمیلیوننفری ما، سیستم جهانی پیچیدهتر از هر زمان دیگر در تاریخ باشد. در سال 1945، زمانی که ساختار سیستم جهانی جاری شکل میگرفت، جمعیت جهان کمتر از یکسوم امروز بود. بهطور مشابه در مورد اقتصاد جهانی، پس از جنگ جهانی دوم، صادرات تنها 5 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میداد. امروز، این درصد تقریباً پنج برابر بیشتر است، این موضوع در حالی است که تولید ناخالص داخلی جهانی نیز نسبت به سالهای پایانی جنگ جهانی دوم، چند برابر شده است.
2- تغییرات سریع ناشی از انقلاب صنعتی چهارم
تنها ویژگی جهان ما، پیچیده بودن آن نیست، بلکه دنیا با سرعت زیادی در حال تغییر است. با ظهور چهارمین انقلاب صنعتی شاهد حضور فناوریهای جدیدی ازجمله هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، وسایل نقلیه هوشمند، ویرایش ژنتیکی و … هستیم. علاوه بر این، انقلاب چهارم صنعتی بهواسطه ریزتراشهها با سرعت بیشتری به نسبت انقلابهای قبلی حرکت کرده و سرعت محاسبات به طرز چشمگیری افزایشیافته و بسیاری از شرکتها و سازمانهای مستقر در سیلیکون ولی، شنژن (Shenzhen) و سایر مراکز مهم فناوری جهانی، خود را برای این تغییرات آماده کردهاند.
3- وجود یک مکانیسم مدیریتی قدیمی در حکومتهای جهان
سازوکار مدیریت حکومتهای جهان که در اواسط قرن بیستم ایجادشده است، در مواجهه با این جهان پیچیده و سریع، فاقد کارایی بوده و محکومبه شکست است. سازمان ملل متحد درزمانی ایجاد شد که جمهوری خلق چین بهعنوان یک قدرت اقتصادی پیشرو در جهان هنوز وجود نداشت. توافق واشنگتن در مورد چگونگی دستیابی به توسعه اقتصادی دیگر در دنیای امروز فاقد کاربرد است و تاکنون، هیچ سازمان بینالمللی برآورد واقعی از اندازه اقتصاد دیجیتال را تخمین نزده است.
4- شورشها و قیامهای مردمی در کشورهای مختلف جهان
امروزه شاهد آن هستیم که حتی دولتهای مستقل قادر به همگام شدن با سرعت تغییرات فنّاورانه نبوده و شورشهای مختلفی در گوشه و کنار جهان رخ میدهد. برخی گروهها، خشم خود را نسبت به سازمانهای فراملیتی مانند اتحادیه اروپا متمرکز کرده و گروه دیگری این خشم و نفرت را به سمت بیگانگان و کشورهای خارجی هدایت میکنند. در برخی مناطق دنیا هم شاهد این هستیم که مردم علیه شرایط کشور خود و علیه حکومت خودشان قیام میکنند. اصلیترین دلیل این قیامها، اعتراض به سیستم سیاسی و اقتصادی و یا به دلیل عدم توانایی تولید دستاوردهای گسترده و عدم رسیدگی به تغییرات است. تقریباً همه این موارد دارای یک نقطه مشترک هستند: معترضین میخواهند کنترل سیستمی را که از دسترس خارجشده، بر عهده بگیرند.
شرایطی که در سطور بالا ذکر شد، وضعیت جهان امروز ما است. سیستم جهانی مجموعهای پیچیده از سیستمهای تابعه و وابسته به یکدیگر دارد و در حال حاضر بسیاری از این زیرسیستمها از حد متعادل موردنیاز، برخوردار نیستند که این موضوع موجب پدیدار شدن یک ترکیب خطرناک و مخرب برای آینده را به وجود آورده است. در حقیقت سیستم جهانی ما از پنج زیرمجموعه تشکیلشده است که عبارتاند از: سیستم زیستمحیطی؛ سیستم اقتصادی؛ سیستم فنآوری، سیستم اجتماعی و نظام سیاسی. ما برای متعادل کردن سیستم جهانی، باید این زیرمجموعهها را مدیریت کرده و به حالت تعادل برگردانیم.
زیرسیستم زیستمحیطی
مسلماً محیطزیست را میتوان مهمترین عضو از پنج زیرمجموعه شکلدهنده سیستم جهانی محسوب کرد. بدون یک سیستم اکولوژیکی جهانی متعادل، هیچکدام از دیگر عوامل ذکرشده، قادر به فعالیت نیستند. سازمان ملل متحد در مورد تغییرات هشدار داده است که ما تنها 12 سال برای جلوگیری از فاجعه جهانی تغییر آبوهوا زمان در اختیارداریم. درواقع اگر میانگین دمای جهان دو درجه افزایش پیدا کند، دیگر امکان جلوگیری از پیامدهای آن غیرممکن خواهد بود.
درعینحال؛ گرمایش جهانی تنها یک جنبه از تأثیرات انسان بر محیطزیست است. بهعنوانمثال، اقیانوسها با انبوهی از زبالههای پلاستیکی مواجه هستند و از سوی دیگر بسیاری از گونههای جانوری به دلیل فعالیتهای انسانی در معرض انقراض قرار دارند. این موارد منجر به ارائه این عقیده شده است که ما باید درباره نحوه تعامل خود با طبیعت بهطورجدی تجدیدنظر کنیم.
زیرسیستم اقتصادی
صندوق بینالمللی پول در ماه ژانویه یکبار دیگر پیشبینی کرد رشد اقتصادی جهانی در سال 2019 3.5٪ کاهش خواهد داشت. کریستین لاگارد، مدیرکل صندوق بینالمللی پول، هشدار داد که اقتصاد جهانی بهآرامی و با سرعت کمی در حال رشد است و بهطور همزمان خطرات در حال افزایش هستند. این کاهش درزمانی اتفاق میافتد که میزان بدهی شرکتها تقریباً دو برابر سال 2007 ثبتشده است. دهد. بدهیهای دولت محلی در چین بهطور چشمگیری افزایشیافته و اروپا هنوز از بحران قبلی خود خارج نشده است. بدیهی است که ما با وقوع رکود اقتصادی بعدی، قدرت مانور کمی خواهیم داشت. در سیستم اقتصادی پیچیده جهانی، بهطورقطع؛ محدودیتهای تجاری پیامدهای ناخواسته و منفی خواهد داشت.
زیرسیستم فناوری
در حال حاضر فناوریهای ارتباطی نقش مهمی را در سیستم جهانی ما ایفا میکند، نتایج یک گزارش بینالمللی در سال 2019 نشان داد که در کنار تغییرات اقلیمی و حوادث شدید آبوهوایی، یکی از بزرگترین دلایل اصلی نگرانی، حملات سایبری و تخریب زیرساختهای فناوری اطلاعات و شبکهها است.
این تهدید سایبری فقط به این معنی است که فناوریهای پیشرفته بهطور فزایندهای در حال تأثیرگذاری در جهان ما هستند و ما هنوز شیوههایی مقابله با آنها را بهخوبی نیاموختهایم. فناوریهایی مانند هوش مصنوعی بهمنزله یک کوه یخ شناور در آب هستند که تنها قله آن دیدهشده و بخش بزرگی از این فناوری هنوز برای انسان ناشناخته است. موضوع مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، چالشهای فزاینده هوش مصنوعی است. به این موارد باید فناوریهای دیگری همچون اینترنت اشیا را اضافه کرد.
زیرسیستم اجتماعی
تقریباً به دلیل پیشرفت فنّاورانه ناشی از انقلاب صنعتی چهارم که منجر به قدرت گیری شرکتهای بزرگ فناوری شد، ما بار دیگر در جامعه و اقتصاد، شاهد قانون «همهچیز از آن برندگان است»، هستیم. شورش جلیقه زردها در فرانسه و خیزشهای اجتماعی متعددی در مناطق مختلف جهان ازجمله برزیل، فیلیپین و هندوستان، همگی نشاندهنده بر هم خوردن تعادل در زیرساختهای اجتماعی است که نیازمند توجه و تغییر نگرش جهانی نسبت به پدیدههای اجتماعی است.
سیستم سیاست جهانی
امروزه از جهان دوقطبی پیش از سال 1990 میلادی، تنها یک قطب یعنی ایالاتمتحده آمریکا باقیمانده است. امروزه میتوان ادعا کرد که قدرت یکهتازی ایالاتمتحده بهعنوان قدرت سیاسی برتر و سرمایهداری بازار جهانی به مفهوم اقتصادی پیشرو، به پایان رسیده است. دنیای جدید، به شکل چندقطبی و چندزبانه شکلگرفته که این شرایط بهنوبه خود بسیار متزلزل و شکننده است.
ترجمه: احسان محمدحسینی
منبع: weforum
No tags for this post.