عدم مدیریت بحران آب، کشور را دچار ورشکستگی آبی کرده است
براساس آمار، میزان آبهای سطحی ایران طی پنج سال گذشته به زیر ۱۰۰ میلیاردمترمکعب رسیده که این وضعیت ناشی از کمبود بارشهاست.
گزارش ها حاکی از آن است که بر اساس پروتکلهای سازمان ملل متحد حق داریم که فقط از ۴۰ درصد آبهای تجدیدپذیر استفاده کنیم اما در حال ایران بالاترین مصرفکننده آبهای تجدیدپذیر در جهان است.
جالب این است که طی سه سال گذشته با وجود آگاهی به مشکل کمبود آب، مسیر گذشته طی شده است و از ۸۶ درصد مصرف آبهای تجدیدپذیر به ۱۱۰ درصد رسیدهایم.
این اعداد و ارقام با بررسی وضعیت خشکسالی کشور آن هم خشکسالی بلندمدت به طور کامل قابل اثبات است. بر اساس آخرین گفتههای صادق ضیائیان – رئیس مرکز ملی خشکسالی کشور – ۹۷ درصد مساحت ایران را خشکسالی درازمدت و انباشته در برگرفته است و همین موضوع، وضعیت وخیم ذخیره آبی کشور را در مناطق مختلف نشان میدهد.
تغییر اقلیم در ایران رخ داده است
از سوی دیگر، کمبود بارش پیدرپی و افزایش ۱.۵ درجهای دمای ایران پیامدهای روشن تغییر اقلیم است که بحران آب ایران را تشدید کرده است البته بخشی از بحران آب، ریشه در توسعه ناپایدار دارد که بیش از حد توان اقلیم منطقه بارگذاری شده است. از این رو طبق گفته کارشناسان، به جای مقابله یا مبارزه با اقلیم ایران، باید با آن سازگار شویم.
اگر نسبت میان «میزان مصرف آب» و «میزان آب موجود» را اندازهگیری کنیم و عدد به دستآمده از این شاخص بالای ۰.۴ باشد وارد تنش آبی میشویم و در صورتی که بالای ۰.۹ باشد به مرحله بحران آب میرسیم. نکته تاسفبار اینکه در بسیاری از مناطق کشور ما این عدد به نزدیک «یک» میرسد و حتی در شهرهایی مثل مشهد و اصفهان نسبت مصرف آب به میزان آب موجود از عدد یک هم بیشتر است. بهطور کلی در فلات مرکزی ایران از جمله استانهای اصفهان، کرمان، یزد، سمنان و خراسان عمده برداشتها از آبهای زیرزمینی است.
در حال حاضر بسیاری از کارشناسان در رابطه با وضعیت کنونی ایران از عبارت ورشکستگی آبی استفاده کرده و معتقدند مدیریت نکردن بحران آب، کشور را دچار ورشکستگی آبی کرده است. ورشکستگی آبی شرایطی است که بحران را دیده، لمس کرده و آثار ناشی از آن را متحمل شدهایم اما هیچ وقت کاری برای حل آن انجام ندادهایم. ورشکستگی، موقعیتی پیچیده است که در نتیجه بیتوجهی به بحران ایجاد میشود یعنی چرخه اقدامات اشتباه به قدری تکرار شده است که دیگر امکان هیچ بهبودی وجود ندارد.
از سوی دیگر کارشناسان، راه حلهایی از قبیل باورسازی ابرها و انتقال آب را به عنوان راهکار دائمی حل بحران آب رد میکنند و تاکید دارند که اول از همه سازگاری با اقلیم خشک و نیمه خشک ایران مورد توجه قرار گیرد و باید هر تصمیمی برای توسعه با محوریت همین موضوع باشد. در همین راستا از بارگذاری جدید در مناطق کمآب خودداری شود و حتی طرحهای توسعهای اجرا شده مورد بازبینی قرار گیرد. افزون بر این برخی اقتصاد آب را راهکار اساسی برای حل بحران آب مطرح میکنند.
منظور از اقتصاد آب، قیمتگذاری و وضع مالیات برای آب است که نوعی ابزار کنترلی برای مصرف آن ایجاد میکند و بهطور قطع باعث کاهش مصرف آب و حفظ ذخایر آبی کشور میشود. از سوی دیگر این روند باعث ایجاد درآمد برای دولت میشود و دولت حتما باید این سرمایه کسبشده را برای بهبود راندمان آب خرج کند.
No tags for this post.