پیوستن ایران به توافق پاریس رنگ و بوی سیاسی گرفت
در نهایت گرم شدن زمین منجر به نابودی ذخایر یخ قطب ها، ایجاد سیلاب ها و تغییرات آب و هوایی شدید، طوفان های مرگبار و حوادث زیست محیطی بسیاری خواهد شد که سرانجام آن، مهاجرت میلیون ها نفر از مناطق نا امن به مناطق امن جهان از نظر زیست محیطی است که مشکلات زیاد اجتماعی، اقتصادی و حتی جنگ های احتمالی را بر کشورها، تحمیل خواهد کرد.
در تاریخ 12 دسامبر 2015 در پاریس، قراردادی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و باز شدن گره ها برای اقدامات علیه تغییر اقلیم و همچنین سرمایه گذاری در جهت اقتصادی کم کربن، مقاوم، انعطاف پذیر و پایدار توسط 195 کشور مورد توافق قرار گرفت. هدف اصلی این توافق جهانی جلوگیری از افزایش دمای کره زمین در این قرن زیر 2 درجه سانتی گراد و همچنین ایجاد تلاش برای محدود کردن دما به افزایش آن به زیر 1.5 درجه سانتی گراد نسبت به سطح آن قبل از صنعتی شدن است. هدف بلندمدت توافق پاریس این است که دمای کره زمین تا پایان قرن به جای دو درجه، 1.5 درجه سانتیگراد افزایش یابد.
کشورهای جهان در نشست پاریس پذیرفتند که برای دستیابی به هدف بلندمدت پیمان پاریس، هر پنج سال هدف های مربوط به کاهش حجم آلایندگی صنایع خود را بازنگری و اصلاح کنند. بیش از 180 کشور جهان هدف های نخستین دوره کاهش آلایندگی خود را که باید تا سال 2020 محقق شود، ارایه کرده اند.
در حالی که انتظار می رود تنها کشورهای توسعه یافته، میزان آلایندگی خود را به گونه ای چشمگیر کاهش دهند، کشورهای در حال توسعه نیز تشویق شده اند تا متناسب با افزایش توانمندی هایشان، به تدریج برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای اقدام کنند؛ کشورهای درحال توسعه تا زمانی که به آن درجه از توانمندی برسند، تنها باید مراقبت کنند که همزمان با رشد اقتصادی، انتشار گازهای گلخانه ای را افزایش ندهند.
جایگاه جمهوری اسلامی ایران در توافق نامه پاریس
کاهش انتشار گازهای گلخانهای در ایران اما شامل دو بخش ۴ درصد غیر مشروط و ۸درصد مشروط است که به لغو تحریمها وابسته است. پوستن ایران به این توافقنامه مخالفان و موافقان بسیاری دارد. مخالفان توافقنامه معتقد هستند کاهش آلایندگی براساس توافقنامه پاریس «a» میلیارد دلار برای ایران هزینه دارد و باید این مبلغ به نحوی از طریق مجامع جهانی تامین شود. هزینهای که براساس تخمینی که برخی کارشناسان زدهاند آن را معادل ۵۲.۵ میلیارد دلار دانستهاند. این اما تنها هزینهای نیست که ایران با پیوستن به این توافقنامه باید بپردازد. به گفته برخی از کارشناسان در صورتی که ایران به این توافقنامه بپیوندد، تعهداتی بر کشور تحمیل میشود که عمل نکردن به آن جریمههایی در پی دارد. البته مجید شفیعپور، رییس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونها در سازمان حفاظت محیط زیست نظری دیگری دارد و میگوید: «هیچ اقدام تهدیدی یا تحریمی در توافقنامه پاریس پیشبینی نشده و توافقنامه پاریس یک سند تشویقی و تسهیلی است تا کشورهای عضو بهویژه کشورهای در حال توسعه یافته از مزایای انتقال و توسعه فناوری، دریافت منابع مالی و ظرفیتسازی نیروی انسانی لازم بهرهمند شوند.»
همین مناقشات یکی از دلایلی است که تاکنون حضور ایران در کنوانسیون پاریس را نهایی نکرده و مجلس شورای اسلامی پس از ایراد شورای نگهبان هنوز موضوع را در صحن مطرح نکرده است. شورای نگهبان با طرح این سوال که «آیا در این توافقنامه پیوستی وجود دارد یا نه؟ زیرا در توافقنامه پاریس ذکر شده بود که هر پیوستی به توافقنامه که با تصویب کنفرانس متعاهدین صورت خواهد گرفت در حکم الحاق به توافقنامه خواهد بود» پیوستن ایران به این معاهده را رد کرده و برای بار دوم به مجلس و کمیسیون کشاورزی ارجاع داده شده تا این کمیسیون مجدد بررسیهای لازم را انجام دهد و پاسخ سوال را بدهد. اگرچه تا به امروز خبری از رفع ایرادات شورای نگهبان از سوی مجلس در رسانهها به چشم نمیخورد، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و بیژن زنگنه، وزیر نفت در آستانه تشکیل اجلاس بیست و چهارم اعضای کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (24COP) در لهستان در ۱۲ الی ۲۴ آذر ماه سال ۱۳۹۷ نامهای به رییس جمهوری خواستار تسریع در روند پیوستن ایران به این توافقنامه شدهاند. ظریف در این نامه رییس جمهوری را به تبعات عدم پیوستن ایران به این توافق هشدار داده و از اهمیت ورود شورای امنیت به عنوان بالاترین نهاد امنیتی بینالمللی سازمان ملل متحد یک دهه اخیر به موضوع آب و هوا سخن گفته است.
اما از این نامه و نامه وزیر نفت درباره تسریع در روند قانونی پذیرش توافقنامه پاریس بوی سیاست به مشام میرسد. بویی که به اعتقاد فعالان محیطزیست به پایداری سرزمین منجر نمیشود چرا که همچنان محیط زیست در اولویت تصمیمگیری قرار ندارد.
ضرورت الحاق به توافقنامه پاریس از زبان مشاور انرژی سازمان محیط زیست
حسین خواجهپور، مشاور انرژی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه اختلاف نظرها در بحث الحاق ایران به توافقنامه پاریس به دلیل روشن نبودن مسایل فنی و حقوقی مربوط به حوزه انرژی است، گفت: متوسط جهانی سهم بخش انرژی در کل انتشار گازهای گلخانهای، ۷۵ درصد است. در حالیکه در ایران این سهم به ۸۳ درصد میرسد بنابراین ایران جزو ۱۱ کشور اول دنیا در تولید و انتشار گازهای گلخانهای است.
وی اظهار داشت: حتی مصرف انرژی در کشور ما نسبت به کشورهای نفتی همسایه مثل عراق و عربستان بیشتر و تا دو برابر برآورد میشود. این موضوع یک زنگ خطر به حساب میآید و ضروری میکند که نسبت به کاهش انتشار گازهای گلخانهای و کاهش شدت انرژی در ایران اقدام کنیم.
وی با تاکید بر اینکه تعهدات کشور ما برای کاهش گازهای گلخانهای در جریان توافقنامه پاریس تنها ۴ درصد و بسیار ناچیز است، گفت: قطعا این میزان کاهش انتشار گازهای گلخانهای تبعات مالی و امنیتی برای کشور ما ایجاد نمیکند و اگر بتوانیم قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی را اجرایی کنیم، قطعا میزان شدت مصرف انرژی بیشتر از تعهدات توافقنامه پاریس خواهد بود. اعمال قانون اصلاح الگوی مصرف تا ۴۰ درصد میزان انتشار گازهای گلخانهای را کاهش میدهد.
این کارشناس سازمان محیط زیست در مورد فواید الحاق ایران به توافقنامه پاریس در حوزه کاهش شدت انرژی گفت: اگر به توافقنامه پاریس ملحق شویم دانش فنی و سرمایهگذاریهای بینالمللی در زمینه کاهش مصرف انرژی، افزایش مییابد. همچنین میتوانیم از این طریق خود را در زمینه سازگاری با اثرات نامطلوب ناشی از تغییر اقلیم و گرمایش جهانی تقویت کنیم.
خواجهپور با بیان اینکه با توجه به آمارها میزان افزایش دما در ایران بیشتر از متوسط جهانی بوده است، گفت: بررسیها نشان میدهد که منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیشترین خسارتهای اقتصادی ناشی از گرمایش جهانی را متحمل میشود. افزایش ۴۰ درصدی بارانهای سیلزا، بروز خشکسالی، کاهش روانآبها، کاهش بارش و… از جمله عوارض ناشی از گرمایش جهانی است.
وی ادامه داد: دقت داشته باشید که این تبعات ناشی از یک درجه افزایش دما بوده و اگر روند کنونی ادامه یابد، دمای کره زمین تا ۴.۵ درجه دیگر بیشتر میشود که در این صورت قطعا سکونت در کره زمین غیر ممکن خواهد بود. مطالعات و مدلهای مختلف این موضوع را تایید میکند.
مشاور انرژی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه با اشاره به راهکارهای کاهش گازهای گلخانهای در ایران گفت: جمعآوری گاز فلر، کاهش نشت و اتلاف گاز، تبدیل سوخت نیروگاهها، تبدیل نیروگاههای گازی به سیکل ترکیبی و افزایش راندمان انرژی باعث کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای خواهد شد.
خواجهپور گفت: هزینه هر تن کاهش انتشار گاز دیاکسید کربن ۳۲۰ هزار تومان برآورد شده؛ این در حالی است که میزان سودآوری حاصل از کاهش هر تن دیاکسید کربن ۴۲۰ هزار تومان خواهد بود.
پیوستن ایران به این کنوانسیون موجب پایداری سرزمین نمیشود
یوسف فرهادی بابادی، فعال محیطزیست و عضو کمیپین زاگرس مهربان در پاسخ به این سوال که آیا نوشتن نامهای برای تسریع در پیوستن ایران به توافقنامهای محیطزیستی با هر هدفی میتواند امیدوارکننده باشد؟ گفت: موضوع قابل تامل این است که نه موضع وزیر نفت و نه موضع وزیر امورخارجه هیچ کدام از منظر محیطزیستی نیست بلکه آن چه اهمیت پیوستن ایران به این کنوانسیون را برای ایران مهم کرده است مباحث سیاسی و امنیتی موضوع است. چرا که عملا هر دوی آنها متولی مجموعهای هستند که به لحاظ ایدئولوژی حکم رانی؛ تعهد و التزامی عملی به رفع معضلات محیطزیستی ندارند. اگر نامه وزارت نفت در رابطه با کاهش گازهای گلخانهای بر اساس الزامات محیطزیستی است باید به این سوال پاسخ دهد که پتروشیمیهایی که به صورت قارچگونه بدون رعایت ملاحضات محیطزیستی در حال ساخته شدن هستند بر اساس کدام اصول و معیار محیطزیستی است؟ اگر ما واقعا میخواهیم به تعهدات محیطزیستی پایبند باشیم باید همه ضوابط زیست محیطی را در تمامی حوزهها از جمله نفت، صنعت، سد سازی و … بپذیریم و محیط زیست را به عنوان یک ارزش قبول کنیم، نه اینکه در شرایطی که تحت فشار بینالمللی قرار گرفتهایم مجبور به پذیرش آن باشیم. اما اگر قرار باشد بدون توجه به حفظ سرزمین به روند تخریبگرایانه محیطزیست و سرزمین ادامه دهیم بهتر است به این کنوانسیون نپیوندیم.
وی افزود: به نظر من پیوستن ایران به این کنوانسیون به پایداری سرزمین منجر نمیشود چرا که دو جریان هم در داخل و هم کشورهای مقابل نگاه سیاسی به محیط زیستی دارند و پوستن ایران به این کنوانسیون با اعتقاد به ملتزم بودن به قواعد محیطزیستی نخواهد بود، اگرچه پس از پیوستن به آن میتواند موجبات رعایت اصول محیطزیستی را فراهم کند. به اعتقاد ما به واسطه نگاه سیاسی ایران و سایر متعهدین به این معاهده ما به صداقت دو طرف در اجرای معاهده پاریس و موفقیت آن شک داریم.
No tags for this post.