ساماندهی شغلی فارغالتحصیلان پسادکتری الزامی است
اصلیترین وظیفه دانشگاه، آماده کردن محققان برای ایفای نقش درزمینهٔ هایی فراتر دانشگاهها است با این وصف، بیشتر محققان و پژوهشگرانی که در مقطع فوق دکترا فارغالتحصیل میشوند، آرزوی داشتن یک سمت علمی آکادمیک و دانشگاهی را داشته و البته اغلب آنها پس از پایان تحصیل و دریافت مدرک خود، در جایگاههای آکادمیک و غیر آکادمیک موجود در بخشهای دانشگاهی جذب میشوند.
باید توجه داشت که فارغالتحصیلان مقاطع دکتری و فوق دکتری در زمره سرمایههای ارزشمند انسانی هر جامعهای محسوب شده و مسئولان و برنامه ریزان آن کشور باید برنامهای دقیق برای استفاده از این سرمایه مهم داشته باشند.
به اعتقاد کارشناسان این حوزه، محققان باید در طول تحصیلات دانشگاهی، به توسعه حرفهای خود پرداخته و سعی در کسب سمت علمی آکادمیک داشته باشند. پژوهشگران از سوی مؤسسات و سازمانهای حمایتکننده، برای کمک به توسعه مهارتهای قابلانتقال و بررسی گزینههای شغلی نیاز به کمک دارند. معمولاً پژوهشگران دارای مدرک فوق دکترا افراد بسیار ماهری هستند که توانایی ایفای نقش در موفقیتهای اقتصادی را هم دارند.
متأسفانه زمانی که این افراد در مشاغل غیر آکادمیک به کار گرفته میشوند، احساس شکست و یاس کرده و با مشکلاتی از قبیل فقدان پیشرفت شغلی و هزینههای شخصی مانند جابجایی، اختلال در خانواده و عدم توانایی خرید ملک و … روبهرو میشوند. نادیده گرفتن ارزش گزینههای حرفهای فراتر از رشتههای دانشگاهی، محرک محققان برای این هزینههای شخصی و حرفهای است، درحالیکه طی این شرایط، جامعه گروهی از رهبران بالقوه و نخبگان خود را از دست میدهد.
این موضوع بسیار بااهمیت است که مهارتهای قابلانتقال و مهم این گروه از پژوهشگران و نخبگان جامعه شناساییشده و سازوکارهایی مشخص وجود داشته باشد که بر اساس آن بدانیم چگونه میتوان آنها را در نقشهای مختلف به کار گرفت.
موقعیتهای دانشگاهی عمدتاً مناسب افرادی است که برای کسب مهارتهای قابلانتقال از قبیل مدیریت پروژه، تفکر انتقادی، سازگاری، مهارتهای ارتباطی، کار گروهی، استقلال و رهبری مناسب باشند. این افراد معمولاً دارای سوابق انتشار مقالات، دریافت جایزههای مالی و تجربه آموزش هستند. این مهارتهای قابلانتقال، موفقیت در هر حرفهای چه دانشگاهی یا چه غیردانشگاهی را تائید میکند.
ابزارهایی مانند چارچوب توسعه که فعالیتهای علمی را با مهارتهای قابلانتقال مرتبط میکنند، میتواند بهصورت صریح در آموزش و ارزیابی برای حمایت از محققان پس از کسب مدرک و باهدف به رسمیت شناختن مهارتهای آنها و برنامهریزی برای توسعه حرفهای این افراد به کار گرفته شود.
در حال حاضر هیچ تصویر جامعی از اینکه پس از پایان فوق دکترا چه باید کرد، وجود ندارد. بااینحال فارغالتحصیلان این مقطع میتوانند طیف وسیعی از نقشها همچون تحقیق در بخش خصوصی را بر عهده داشته باشند. نقش خدمات حرفهای در آموزش عالی، نقش پررنگ در سیاست و مدیریت تحقیق، ارتباطات عمومی و ارتباطات علمی، نوشتن، انتشار و تدریس نمونههای دیگری از این نقشها هستند.
شواهد موجود نشان میدهند افرادی که بهطور هوشمند و آگاهانه به حرفههایی مرتبط با تخصص خود اما در حوزههای غیر از حرفههای دانشگاهی روی آوردند، بهسرعت در حال پیشرفت در حیطه و موقعیت سرپرستی و رهبری بوده و از رشتههای حرفهای خود بسیار راضی هستند.
در یک بررسی انجامشده در سال ۲۰۱۶ میلادی مشخص شد که ۷۸ درصد از فارغالتحصیلان فوق دکترایی که به کارهای دیگری غیر از حرفه دانشگاهی مشغول شدند، علاقهمند به انجام کارهای پژوهشی و دانشگاهی بوده و پس از مدتی تنها ۱۸ درصد آنها در همان حرفه غیر آکادمیک خود باقی ماندند. بهمنظور حمایت از توسعه حرفهای این گروه از محققان توصیه میشود که در این حوزه، ردیابی شغلی جامعی در نظر گرفته شود تا تصویر کاملتری از شغلهای پس از دانشگاه به فارغالتحصیلان مقطع فوق دکتری ارائهشده و آنها دیدگاه کاملتری از مشاغلی که توان انجاموظیفه در آنها رادارند، در اختیار داشته باشند.
بررسیها نشان میدهند، محققان ۲۰ درصد از زمان خود را صرف فعالیتهای مستقل خارج از مسئولیتهای فوری خود را بهمنظور توسعه استقلال حرفهای میکنند.
بههرحال باید توجه داشت که فارغالتحصیلان مقاطع دکتری و فوق دکتری در زمره سرمایههای ارزشمند انسانی هر جامعهای محسوب شده و مسئولان و برنامه ریزان آن کشور باید برنامهای دقیق برای استفاده از این سرمایه مهم داشته باشند.
ترجمه: احسان محمدحسینی
منبع: natureindex
No tags for this post.