برنامهریزی برای رفاه
مجله Economist در جدیدترین شماره خود به این مسئله پرداخته است.
در منطقه آسیا- اقیانوس آرام، حدود 85 درصد کسبوکارها خانوادگی است و تخمین زده میشود که این نوع تجارت حدود یکسوم کل تولید ناخالص داخلی را ایجاد میکند؛ با وجود این، امروز با چالشهای گستردهای مواجه هستند. در آسیای جنوب شرقی، کسبوکارهای خانوادگی به ویژه در نسل اول و دوم، جوانتر هستند. در مقایسه با آن، در آسیای جنوبی مشاغل خانوادگی قدیمیتری یافت میشوند و جزو نسل چهارم و پنجم هستند. محققان بر این باورند که هر چه شهرها، کسبوکارهای خانوادگی قدیمیتری داشته باشند، احتمال وجود سیستمی ساختاری در آنها برای همکاری جانشینی مدیریت و خانواده بیشتر است.
یکی از محققان که روی سنتهای چینی تحقیق میکند، معتقد است که بسیاری از کارخانهها در این کشور وکالتنامه و وصیتنامه مکتوب ندارند. بهعنوانمثال، در سنت چینیها، اولین پسری که به دنیا میآید بدون هیچ قید و شرطی جانشین است. اما نسلهای بعدی، تحت تأثیر تحصیلات بالاتر و تفکر غربی که بر آنها مسلط شده، با روشهای برنامهریزی سنتی به مخالفت بر خواستند.
تغییرات سریع
نسلهای گذشته باید بیاموزند که چگونه از سنتهای قدیمی دستبردارند و به نسلهای بعدی هم اجازه دهند که کسبوکارها را بهصورت حرفهای ادامه دهند. «برنامه جانشینپروری» بهعنوان یک چالش مطرح است اما انتقال تصدیگری و تصمیمگیری از اهمیت بالاتری برخوردار است. سرعت تغییر فناوریهای جدید بزرگترین چالشی است که 39 درصد کسبوکارهای خانوادگی با آن دست و پنجه نرم میکنند؛ همچنین 34 درصد با ضعف اقتصاد داخلی و 34 درصد نیز با مقررات دولتی مواجهاند.
دنیا به سرعت نسبت به اختلالات فناوری، جهانیشدن و یکپارچگی صنعت در حال تغییر است. فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی و علم رباتیک هم بهخودیخود چالش بزرگی به شمار میروند. در واکنش به این تغییرات، بسیاری از کارخانهداران اعلام کردهاند که کارخانه آنها در حال سازگاری با مدلهای جدید کسبوکارهای جدید است.
شاخص آمادگی کسبوکارهای خانوادگی برای آینده
محققان در بررسیهایی که انجام دادند، از مدیران کسبوکارهای خانوادگی خواستند تا آمادگی یا اطمینان خود را در چهار گروه مردم، محیط، فرآیندها و فناوری، بین یک تا 10 نمره دهند. پاسخهای بین یک تا 4 آمادگی پایین، نمرات بین 5 تا 7 آمادگی متوسط و نمرات 8 تا 10 آمادگی بالای آنها را نشان میداد. شاخص آمادگی کسبوکارهای خانوادگی برای آینده حاکی از آن است که مدیران، اطمینان و آمادگی بالایی دارند. میانگین نمرات بهدستآمده از این چهار گروه، عددی حدود 8.03 از 10 را نشان داد. بالاترین آمادگی آنها در گروه فرآیندها بود و بعد از آن به ترتیب مردم، فناوری و محیط قرار داشت.
به طور متوسط، آسیای جنوبی در مقایسه به آسیای جنوب شرقی در ارزیابیها نمرات بالاتری کسب کرد اما تفاوتهای قابل ملاحظهای بین کشورها وجود داشت. مدیران هندی، نسبت به این چهار گروه، بیشترین مثبتاندیشی را داشتند و در مقایسه با دیگر کشورها، آمادگی و اطمینان بالاتری در مواجهه با تغییرات داشتند. کسبوکارهای خانوادگی در هندوستان در آینده بسیار مصمم هستند. آنها نسبت به محیط که اطمینان بیشتری برای کار به آنها میدهد، نگرانی خاصی ندارند.
حدود دو سوم مدیران شرکتکننده در این مطالعات نسبت به تغییر در زمینه فناوریهای روز از قبیل تجزیه و تجلی اطلاعات، اتوماسیون و محاسبات ابری اعلام آمادگی کردند. آمادگی فناورانه از آنجایی برای کشورها و کارخانهها حائز اهمیت است که آنها را با اختلالات بالقوه در حوزههایی چون هوش مصنوعی مواجه میکند. در مطالعات اخیر، 4200 نفر بین سنین 15 تا 25 سال در 6 کشور آسیایی با این نظریه موافقت کردند که رباتها در آینده جایگزین انسانها خواهند شد.
در گذشته، کسبوکارهای منطقه توانستند با ترازنامههای بزرگ به رشد خود کمک کنند. اما در دهه اخیر، اختلالی در این میان رخ داد و نسلهای جوانتر این تفاوت را تشخیص میدادند. حدود سه چهارم مدیران در واکنش نسبت به آن، به عرضه تولیدات و خدمات جدید طی سه سال آینده میپردازند.
تکرار موفقیت
بر کسی پوشیده نیست که کارخانههای چندملیتی بزرگ برای اقتصاد محلی مفید هستند اما این مسئله در کشورها مختلف، متفاوت است؛ به طوری که سهم آنها از اقتصاد آن کشور فرق میکند. تحقیقات انجام شده در هندوستان نشان میدهد که عملکرد کسبوکارهای خانوادگی با کسبوکارهای غیر خانوادگی سازگاری ندارند؛ در نتیجه برای اینکه همچنان رقیب باقی بمانند باید تلاش بیشتری کنند.
مقابله با چالشهای آینده با مشارکت
کسبوکارهای خانوادگی در آسیا بهمنظور بالا بردن رشد، از فرصت مشارکت استفاده میکنند و به شرکتها و کارخانههای دیگر تبدیل میشوند. ازآنجاییکه کسبوکارهای خانوادگی درازمدت را مدنظر دارند، تمایل به مشارکت با دیگر کسبوکارهای خانوادگی دارند. حدود 35 درصد شرکتهای بزرگ خانگی و 34 درصد شرکتهای بزرگ خارجی، گزینههای دوم و سومی هستند که به گسترش بازارهای جدید کمک میکنند.
بعضی کسبوکارهای خانوادگی با برندهایی چون P&G مشارکت میکنند به طوری که این شرکتهای بزرگ ایدهها و دیدگاههای جدیدی دارند که به ورود کسبوکارهای خانوادگی به کشورهای دیگر و گسترش کار آنها کمک میکنند.
نتیجهگیری
چنانچه کسبوکارهای خانوادگی به دنبال فرصتهای طلایی برای رشد هستند، باید ساختار مدیریتی خود را تغییر دهند، بخش حرفهای را گسترش دهند و برنامه جانشینپروری را شفافسازی کنند. کسبوکارهای خانوادگی درصورتیکه خلاقیتی در این مسیر نداشته باشند، برای نسل جدید حرف تازهای برای گفتن ندارند و این در دنیای امروز به معنای فناوری است. اگرچه بررسیهای امروز بیانگر آن است که کسبوکارهای خانوادگی از شکلگیری فناوریهای نوین مطلعاند، همچنان باید دید که آیا آنها از مزیت آن برای بالاتر بردن سطح حرفهای گری خود بهره میبرند؟
آنچه در نسل بعدی شاهد خواهیم بود، مدیریت شرکتها و کارخانهها به شکلی متفاوت خواهد بود. ازآنجاییکه نسل قدیمی، به نمودارهای سازمانی دسترسی ندارد، نسل جدید ساختارهای بیشتری داشته و از فناوریهایی چون هوش مصنوعی و جهانیسازی برای همگام شدن با فناوری استفاده میکنند.
مترجم: ندا اظهری
No tags for this post.