فلج مغزی یا CP یک اختلال تکاملی درزمینهٔ حرکتی و شیوع آن 2 تا 5/2 مورد در هزار تولد زنده است. آسیب واردشده به مغز در حال رشد میتواند زمینهساز ابتلا به فلج مغزی باشد که ممکن است در دوره جنینی، هنگام تولد یا حتی دو سال اول پس از تولد اتفاق افتد. در این بیماری نواحی حرکتی مغز آسیب میبیند که این آسیب به اختلال حرکتی و سفتی عضلات منجر خواهد شد. در چنین شرایطی باوجوداینکه ممکن است صدمه واردشده به مغز بهبود پیدا کند میتواند با اختلالات و پیامدهای دائمی همراه باشد. خونریزیهای زمان بارداری، خفگی زایمانی، چندقلویی و تولد نوزاد نارس ازجمله عواملی است که میتواند به بروز فلج مغزی در دوره جنینی منجر شود. ابتلا به این بیماری میتواند با اختلالات دیگری مانند تشنج، مشکلات کمتوانی ذهنی، انحراف چشم، اختلال دید و اختلال در شنوایی و یادگیری همراه باشد.
استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان فلج مغزی نخستین بار سال 1962 از سوی پزشکان لهستانی موردتوجه قرار گرفت. آنها قصد داشتند از سلولهای جفت و پرده آمنیون برای درمان این بیماری استفاده کنند. سال 2003 محققان دانشگاه جورجیای آمریکا در مقالهای نتایج بررسیها و مطالعات انجامشده درباره قابلیتهای سلولهای بنیادی برای درمان فلج مغزی را منتشر کردند. بهطورکلی تاکنون 17 کار آزمایی بالینی سلول درمانی برای فلج مغزی در سطح دنیا ثبتشده است. این کارآزماییها در کشورهای کره، مکزیک، آمریکا، هند، ایران و چین انجامشده که از مجموع آنها 7 کار آزمایی نهایی شده است. در هر یک از این کارآزماییها از سلولها و روشهای متفاوتی برای تزریق استفادهشده است. مطالعات و پژوهشهای انجامشده در این زمینه با پاسخهای موفقیتآمیزی همراه بوده است.
در کشور ما در این زمینه دو کار آزمایی بالینی در پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی انجامشده است. دکتر لیلا عرب، پژوهشگر و مجری طرحهای سلول درمانی بیماریهای مغز و اعصاب در پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی در گفتگو با سیناپرس با اشاره به تجربه محققان مرکز سلول درمانی پژوهشگاه رویان در حوزه سلول درمانی بیماران فلج مغزی میگوید: پیشازاین تصور میشد ما با همه سلولهای مغزی خود متولد میشویم و در طول زندگی در سلولهای مغزی تغییر و ترمیمی انجام نخواهد شد؛ اما بررسیها و مطالعات انجامشده در این زمینه نشان میدهد بافت مغزی یا به عبارتی سلولهای مغزی میتوانند مانند دیگر بافتهای بدن به کمک سلولهای بنیادی عصبی، سلولهای آسیبدیده را ترمیم کرده و سلولهای جدیدی را جایگزین سلولهای از بین رفته کنند. بر این اساس اگر آسیب ایجادشده در مغز گسترده نباشد، مکانیسمهای طبیعی و پیشبینیشده در بدن میتواند این آسیب را برطرف کرده و به ترمیم یا جایگزینی سلولهای از بین رفته منجر شود؛ اما در شرایطی که آسیب ایجادشده در مغز گسترده باشد میتوان از روشهایی برای ترمیم بافت مغز استفاده کرد که سادهترین این روشها تزریق سلولهای بنیادی است.
مدیر تولید شرکت سلتکفارمد میافزاید: محدودیتی که در این زمینه با آن مواجه میشویم این است که هنوز نتوانستهایم سلولهای بنیادی را شناسایی کنیم که بتوانند بهطور مستقیم سلولهای مغزی آسیبدیده را ترمیم کنند. درروش دیگری که برای ترمیم بافت مغز مطرح میشود میتوان مکانیسمهای ترمیمی بدن را به روشی غیرمستقیم فعال کرد. برای رسیدن به این هدف ابتدا باید عوامل تأثیرگذار در بروز آسیب را شناسایی کرد. بعضی سلولها میتوانند از طریق ترشحاتی که دارند سلولهای بنیادی موجود در بافت مغز را فعال و عروق خون رسان را ترمیم کنند.
این متخصص علوم اعصاب با اشاره به مطالعه بالینی انجامشده در پژوهشگاه رویان میگوید: در این کار آزمایی بالینی 11 کودک مبتلابه فلج مغزی شرکت کردند. این کار آزمایی باهدف فعالسازی مکانیسمهای ترمیمی مغز به روشی غیرمستقیم انجام شد. در این طرح از سلولهای بنیادی مغز استخوان برای درمان عوارض بیماری فلج مغزی استفاده شد. پس از بیهوشی کوتاهمدت سلولهای مغز استخوان از ناحیه لگن کودکان جمعآوری شد. در مرحله بعد با استفاده از شاخص CD133 سلولهای بنیادی از این سلولها جداسازی و درنهایت توسط گروهی از پزشکان بیمارستان شهدای تجریش تهران به سرپرستی دکتر زالی در داخل مایع نخاعی تزریق شد. نتایج بررسیها نشان داد از 11 کودک شرکتکننده در این کار آزمایی بالینی، 7 کودک علائم بهبودی نشان دادند که به کاهش سفتی عضلات بدن آنها منجر شد. علاوه بر این محدودیتهای جسمانی که این کودکان با آن مواجه بودند نیز تا حدودی برطرف شد. برای این گروه از کودکان بعد از گذشت 6 ماه باهدف سرعت بخشیدن به روند درمان، تزریق دوم انجام شد که در کاهش میزان انقباض عضلات پا و امکان قدم برداشتن این کودکان نقش بسیار مهمی داشت.
این پژوهشگر معتقد است برای اظهارنظر قطعی درباره این روش درمانی و اثرگذاری آن درروند درمان بیماران فلج مغزی لازم است تحقیقات گستردهتری روی تعداد بیشتری از بیماران انجام شود تا بتوان در آیندهای نهچندان دور به بیماران فلج مغزی خدمات سلول درمانی ارائه کرد. در مطالعه انجامشده در پژوهشگاه رویان در این روش درمانی عارضهای برای بیماران مشاهده نشد اما نبود عارضه جانبی در این گروه را نمیتوان بهمنزله عدم وجود هرگونه عارضه جانبی در نظر گرفت. از سوی دیگر باید در نظر داشت که 4 بیمار از مجموع 11 بیمار شرکتکننده در این طرح بالینی به درمان پاسخ ندادند و این نشان میدهد سلول درمانی نمیتواند بهمنزله درمان قطعی برای همه بیماران مبتلابه فلج مغزی باشد.
از استخراج تا تزریق سلولهای بنیادی
در کار آزمایی بالینی انجامشده در پژوهشگاه رویان درروند درمان بیماران مبتلابه فلج مغزی شرکتکننده در این طرح از سلولهای بنیادی با شاخص CD133 استفاده شد.
بیشتر بخوانید:
مجری این طرح در توضیح روند سلول درمانی برای بیماران شرکتکننده در این کار آزمایی بالینی میگوید: این سلولها میتوانند از طریق تقویت فرآیند تشکیل عروق و همچنین فعال کردن مکانیسمهای ترمیمی در بهبود علائم بیماران فلج مغزی اثرگذار باشند. در نخستین مرحله از فرآیند درمان پس از یک بیحسی یا بیهوشی ساده سلولهای بنیادی از مغز استخوان در ناحیه لگن جمعآوریشده و در یک کیسه خون به آزمایشگاه ارسال میشود. در آزمایشگاه با استفاده از دستگاه به کمک آنتیبادیهای متصل به نانو ذرات آهن و در میدان مغناطیسی، سلولهای واجد CD133 از دیگر سلولها جدا میشود. سلولهای جداشده بعد از انجام آزمونهای کنترل کیفی برای تزریق در بیماران ارسال میشود. این سلولها در بیمارستان و از طریق کانال نخاعی تزریق میشود. بیمار پس از گذشت 12 ساعت از تزریق از بیمارستان مرخص میشود. سلولهای تزریقشده در بدن بیمار، سلولهای عصبی را برای ترمیم تحریک میکند و بهعنوان پیش ساز سلول عروقی به ترمیم عروق آسیبدیده کمک خواهد کرد.
دکتر عرب درباره بهترین گزینه از میان انواع مختلف سلولهای بنیادی برای درمان فلج مغزی اینطور توضیح میدهد: یکی از مهمترین قابلیتهای سلولهای بنیادی توانایی تبدیل به سلولهای دیگر است. سلولهای بنیادی با استفاده از این توانایی به قسمتهای آسیبدیده رفته و در فرآیند ترمیم نقش مهمی ایفا میکنند. سلولهای بنیادی نارس یا چند توان میتوانند با استقرار در بافتهای بدن به ساختوساز سلول پرداخته و تومور ایجاد کنند؛ بنابراین بهتر است برای درمان بیماران از سلولهای بنیادی تمایزیافته استفاده شود که با چنین مخاطراتی برای بیمار همراه نباشند. سلولهایی که کمتر تمایزیافته باشند پس از ورود به بدن تکثیر میشوند بنابراین سلولهای بنیادی تمایزیافته برای سلول درمانی ارجح هستند و میتوانند خطرات احتمالی سلول درمانی را کاهش دهند. درزمینهٔ بیماریهای با منشأ عصبی تزریق سلولهای بنیادی پیش ساز یا عصبی بهترین گزینه برای درمان است. این سلولها از خود بافت عصبی جداسازی و استخراجشده و بهطور مستقیم در محل صدمهدیده تزریق میشوند؛ اما در حال حاضر از سلولهای بنیادی مزانشیمی درروند درمان بیماریهای عصبی استفاده میشود. سلولهای مزانشیمی از قابلیت تمایز به سلولهای دیگر برخوردار است و با توجه به اینکه در درمان سرطان خون از این سلولها استفاده میشود ازجمله منابع شناختهشدهتر در استخراج سلولهای بنیادی محسوب میشود. این سلولهای بنیادی را میتوان از مغز استخوان یا بند ناف استخراج کرد. تزریق سلولهای بنیادی عصبی یا پیش ساز روش جدیدی است که در درمان بیماریهای عصبی مطرحشده است و اکنون محققان آمریکایی در حال انجام تحقیقاتی در این زمینه هستند.
گفتگو: فرانک فراهانی
No tags for this post.