سواد سلامت ضامن سلامتی جامعه
سواد سلامت چیست؟
سواد سلامت به مجموعهای از دانستهها و آگاهیها گفته میشود که برای تمام افراد جامعه، از یک شهروند عادی گرفته تا یک متخصص در این حوزه، ضروری است. این مجموعه آگاهیها کمک میکنند تا تکتک افراد جامعه و در نهایت کل یک جامعه زندگی سالمتری را تجربه کنند.
زندگی سالمتر با در اختیار داشتن سواد سلامت به ارتقاء کیفیت زندگی منجر میشود. به این معنی که با حفظ بیشتر سلامتی بر اساس اطلاعات درست، میتوان از امکانات و لذتهای بیشتری در زمان طولانیتر بهره برد و کیفیت بالاتری از زندگی را تجربه کرد.
جنبه مهم دیگر بهکارگیری سواد سلامت، صرفه اقتصادی است. بیماریها و آسیبهای جسمی و روانی با تحمیل هزینههای درمانی، فرد و در نهایت جامعه را تحت فشار اقتصادی قرار میدهد. در صورتی که با در اختیار داشتن سواد سلامت و بهکارگیری آن میتوان تا حد زیادی از بروز بیماریهایی که علاوه بر رنج، هزینه هم برای فرد ایجاد میکنند جلوگیری کرد و یا آنها را به تعویق انداخت.
تصور عمومی از دارا بودن سواد سلامت این است که باید علائم تمام بیماریها را شناخت و با بروز آنها در بدن به پزشک متخصص آن بیماری مراجعه کرد. این تصور هم درست است و هم نادرست. بخش درست آن این است که به هرحال این دانستهها نیز بخشی از سواد سلامت محسوب میشوند، اما بخش نادرست آن به این مسئله برمیگردد که این اطلاعات، تمام سواد سلامت را تشکیل نمیدهند. بخش مهم و اصلی سواد سلامت به این موضوع اشاره دارد که «چگونه زندگی کنیم که سالمتر بمانیم؟»
استانداردهای سواد سلامت چیست؟
دانستههای مربوط به داشتن زندگی سالمتر به عنوان بخش اصلی سواد سلامت که درواقع به سبک زندگی افراد مربوط میشود نیز به نوبه خود دو بخش دارد. بخشی که کنترل پارامترهای آن در اختیار فرد قرار دارد و بخش دیگری که فرد در هدایت آن نقشی ندارد.
بخش اول شامل دانستههایی است در رابطه با رژیم غذایی سالم، پرهیز از موادغذایی فرآوریشده و فستفودها، مصرف کمتر مواد قندی و چربی، کاهش مصرف نمک، داشتن تحرک کافی و ورزش، حفظ تناسب اندام و مواردی از این دست که کنترل آنها در اختیار فرد است.
بخش دوم اما آگاهیها و اطلاعاتی است که درواقع باید در اختیار تولیدکنندگان موادغذایی و مسئولین مدیریتی جامعه قرار بگیرد و شهروندان عادی کنترلی بر اداره این امور ندارند. دانستههایی در زمینه تولید سالمتر و بهداشتیتر محصولات غذایی، وجود نظارت دقیق و کافی بر روند تولید محصولات، اندیشیدن تمهیداتی در جهت رفع آلودگی هوای کلانشهرها، سالمسازی آب مصرفی، فرهنگسازی و ارائه آموزش کافی به شهروندان و مواردی از این قبیل.
اینها تنها نمونههایی از استانداردهای سواد سلامت هستند که به شکل فردی و اجتماعی باید مدنظر قرار گیرند تا سطح سلامت یک جامعه ارتقاء پیدا کند.
گول تبلیغات بیاساس را نخورید!
نکته حائز اهمیت در این میان این است که بسیاری از اطلاعات جعلی و عوامفریب تحت عنوان سواد سلامت این روزها در شبکه های اجتماعی و فضاهای ارتباطی غیررسمی دست به دست میچرخد و مردم را گمراه میکند. نمونه متداول و بارز آن توصیههایی است که هر روزه درخصوص پیشگیری از عوارض آلودگی هوا با آن مواجه میشویم و در اغلب موارد فاقد مرجعیت و وجاهت علمی است. چراکه یک توصیه بهداشتی و سلامتی زمانی معتبر است که حاصل چندین پژوهش معتبر علمی باشد با نتایج تکرارپذیر. در غیر اینصورت قابا استناد نیست و متأسفانه حجم بالایی از اطلاعاتی که این روزها با عنوان سواد سلامت رد و بدل میشوند، عملاً بیمعنی و نادرستاند. اینجا است که نقش رسانهها مهم و حیاتی میشود. رسانههایی که وظیفه آنها این است که بدون توجه به واقعیت، به گسترش اینگونه شایعات عوامپسند در حوزه سلامت دامن نزنند و استانداردهای علمی سواد سلامت را به درستی تعریف و ترویج کنند.
باید به خاطر داشت که سلامتی و پارامترهای مؤثر بر سلامتی بخش مهمی از علم پزشکی هستند و نتیجه دانستههایی هستند که از پژوهشهای مدون به دست میآیند. بنابراین تنها استانداردهای معتبر و قابل استنادی هستند که قابلیت توصیه و ترویج دارند.
درخصوص ارتباط سواد سلامت و پیشگیری از سرطان بخوانید.
No tags for this post.