چرا سفر به مریخ چاره بحران زمین نیست؟
در سالهای اخیر دو مسیر بهظاهر متفاوت به هم گرهخورده است. از یکسو بحران گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی به مرحلهای رسیده که از پیشبینی رویدادها خارجشده و در مرحله مشاهده اثرات آن هستیم. به گفته برخی از کارشناسان و محققان حوزه تغییرات اقلیم امروز بشر با تعلل در اقدام برای مهار روند تغییرات اقلیم، از برخی از نقاط برگشتناپذیر این روند عبور کرده است. امروز دیگر صحبت از تلاش برای مهار کامل تغییرات اقلیم نیست. امروز درجایی قرارگرفتهایم که کارشناسان در تلاش هستند تا عزمی جهانی را برای کند کردن روند تغییرات و آمادهسازی ما برای مواجه با آثار این تغییر شکل دهند.
داستان دیگری بهطور همزمان در جریان است. رویای سفر به سیارههای دیگر و مسکونی کردن و مستعمرهسازی آنها که روشی قدیمی و شاید مسیری قطعی در چشم اندازه آینده بشریت باشد امروز به لطف ظهور شرکتهای خصوصی و موفقیتهای ابتدایی آنها و حضور چهرههای خبرساز و ایده پرداز موفقی چون ایلان ماسک و جف بائز و ریچارد برانسون و دیگران به رویایی در دسترس تبدیلشده است.
رشد این دو داستان در کنار هم باعث شده است برخی از چهرهها ایده نابودی قطعی زمین و ضرورت سفر به مریخ و مسکونی کردن آنجا برای زیستن آینده نوع بشر را مطرح کنند. برخی از شیفتگان ایدههای آیندهنگرانه نیز به این جو رویایی اکسیژن بیشتری از تخیل میدمند و حاصل این تلاقی گاهی به شکل خطرناکی خود را در رسانهها و افکار عمومی نشان میدهد.
برخی از مردم عادی که خبر چندانی از ماهیت پیچیدگیهای چنین سفر و مهاجرتی ندارند، بهمحض رسیدن صحبت بهضرورت حفظ زمین و محیطزیست ایده سفر به مریخ را مطرح میکنند و میگویند امیدی به زمین نیست و باید همه انرژی و سرمایه خود را برای آماده کردن و اجرایی کردن سفر و مسکونی کردن سیارهای دیگر به کار ببریم.
ظهور و ابراز وعدههای غیرواقعی و بازتاب خبری وسیع آنها مانند آنچه درباره پروژه مارس – وان رخ داد و سفر و مهاجرت به مریخ را پدیدهای در دسترس فناوری امروز معرفی میکرد، بر شدت این فضا افزوده است.
در مقابل این جریان بهطور طبیعی جریان دومی شکلگرفته است که برای دفاع از محیطزیست زمین شروع به تاختن بر ایدههای رشد فناوری و سفرهای فضایی و ایده نهایی مستعمرهسازی سیارههای منظومه شمسی میپردازد.
این ایده که سخنگویان پرقدرتی نیز پیداکرده است با بچهگانه خواندن ایده سفر به مریخ و متهم کردن همهکسانی که چنین رؤیایی را دنبال میکنند به تغییر اولویتها و فروختن رؤیا به مردم و خنثی کردن تلاشها برای مقابله با گرمایش زمین که بهطور طبیعی با دشواریهای فراوان و موانع زیادی نیز همراه است، بهجای اینکه راهی پیش روی آینده ما بگذارند مسیر را برای تخریب زمین، حداقل آنگونه که برای زیستن ما مناسب است، مهیا میکنند.
به نظر میرسد آنچه این مناظره و بحث و اختلاف را به وجود آورده باشد در اصل خطایی بنیادی در پاسخگویی به دو سوال متفاوت است. این مسیرها، یعنی تلاش برای توسعه فناوری فضایی و در آیندهای دور شاید، ساختن مهاجرنشینهایی روی سیارههای دیگر و تلاش برای محافظت از سیاره زمین قرار نیست که پاسخ دیگری را در دل خود داشته باشند. اشتباه آنجایی به وجود میآید که گاه ما راهحل چالشی دشوار را به مسیری دیگر ارجاع میدهیم.
در اینکه خطراتی که زمین را تهدید میکند و ایده تهدیداتی که آینده انسان روی زمین با توجه به کمبود منابع و افزایش جمعیت با آن مواج خواهد شد یکی از انگیزههای اصلی مطالعه و تحقیقاتی است که برای سفر به مریخ یا هر جای دیگر و مسکونی کردن آنها و یا ایده معدن کاری در فضا مورد استناد قرار میگیرد استدلال قابل دفاعی نیز هست اما باید توجه داشت این مسیر قرار نیست نه در کوتاهمدت و نه در میانمدت گره ای از مشکلات زمین باز کند.
از سوی دیگر حتی با فرض محقق شدن مهاجرنشینهایی در سیارههای دیگر – که تا امروز ما فاصلهای طولانی دارند – حفظ اقلیم زمین و جلوگیری از تخریب آن منتفی نمیشود. ما امروز حتی از هدایت کردن و مدیریت کردن تخلیه یک ساختمان در حال آتشسوزی یا خالی کردن صحنه یک جرم، یا باز کردن راه برای نیروهای امدادی در بروز حوادث ناتوانیم. چطور میخواهیم یک سیاره را و ساکنان آن را بهجایی دیگر – حتی با فرض وجود امکانات فناوری – منتقل کنیم؟
شاید بخشی از القای اشتباه این مشکل و ایجاد چنین فضا و مباحثهای به گردن ما رسانههای علم باشد که گاهی بدون در نظر گرفتن چارچوبهای بزرگ و قرار دادن موضوعات در چشمانداز منطقی خود به این ایده که این دو مسیر باهم تلاقی دارند یا تنها باید یکی را در پیش گرفت، مقصر باشیم.
آیندهای دور انسان از روی زمین پر خواهد گشود و شهرهایی را در میان آسمان پرستاره بنا خواهد کرد. حتی در آن روزگار دور زمین خانه مادری ما باقی خواهد ماند که حفظ و حراستش حتی اولویت بیشتری از امروز ما خواهد داشت.
–
پوریا ناظمی
No tags for this post.