سایبورگ‌ها متولد می‌شوند

این وسیله «پروتز اندام ماژولار» یا به اختصار MPL نامیده شده است و در سال 2014 در آزمایشگاه فیزیک کاربردی دانشگاه جان هاپکینز آزمایش شدند، تکنولوژیی که برای دههها در این آزمایشگاه روی آن کار شده بود. در حالی که پیش از این بسیاری از بیماران از یک عضو رباتیک که توسط مغز کنترل میشود بهره میبردند، این نخستین بار بود که دو عضو به صورت همزمان و هماهنگ روی بدن یک انسان نصب و توسط مغز کنترل شدند.

 

برای استفاده از این دستها لازم بود تا باو برای ترمیم عضلات وسیستم عصبی یک جراحی را تحمل کند. هدف از جراحی افزایش اعصابی بودکه قبلا برای کنترل دست و عضلات سینهای به کار میرفت، جایی که سیگنالهای الکتریکی از طریق کابل به بازوهای جدید متصل میشوند. «آلبرت چی» جراج آسیبها در دانشگاه جان هاپکینز میگوید:« به طور نسبی این یک فرآیند جدید جراحی بود که هدفش بازیابی اعصابی بود که زمانی دست را کنترل میکردند».او ادامه میدهد:« با اتصال مجدد اعصاب موجود ما میتوانیم برای افرادی که بازوی بالائیشان قطع شده است استفاده از دست پروتزی و کنترل آن را ممکن کنیم. این کار از طریق اراده به کاری که میخواهند انجام دهند، درست شبیه یک دست واقعی انجام خواهد شد». با این حال کنترل دستهای رباتیک به آسانی که به نظر میرسد نیست. باو مجبور بود تن به یک تمرین سنگین برای استفاده از این دستها بدهد که شامل استفاده از نرمافزار اختصاصی نوشته شده در جان هاپکینز بود. این نرمافزار نه تنها به او یاد میداد که از دستها در یک مدل مجازی استفاده کند، بلکه یک نرمافزار شناسایی الگوی مغزی را به وسیله تنظیمات مجدد برای افکار باو کاربردی میکرد. این دستها هنوز تنها در آزمایشگاه قابل استفاده هستند اما تیم تحقیقاتی میگوید به زودی میتوان آنها را در بازار دید. این تنها یک نمونه از کاربردهای این تکنولوژی برای کمک به افرادی است که یک عضوشان را از دست دادهاند.

فرآیند کلی در این تکنولوژیها خواندن وترجمه امواج مغزی است که برای حرکت در مغز تولید میشوند. سپس این امواج به وسیله یک برنامه کامپیوتری به پالس الکتریکی تبدیل میشوند که معمولا عضلات به آنها به حرکت در میآیند. در دستهای رباتیک این پالسها باید مجداد به فرامین حرکتی ترجمه شوند تا شخص قادر به حرکت دادن دستهایش باشد.  مفهوم استفاده از اعضای رباتیک قابل کنترل در انسان یا سایبورگ که مخفف ارگانیسمهای سایبرنتیک است، در سال 1960 توسط «مانفرد کلینز» و «ناتان اس کلاین» ابداع شد. مانفرد کلاينز و ناتان کلاین این مفهوم را در یک مقاله در مورد مزایای استفاده از سیستم‌های خود تنظیم انسان و ماشین در فضای بیرونی به کار بردند. شروع خلقت سایبورگ زمانی آغاز شد که تعامل انسان و رایانه پدید آمد. باید توجه داشت که مفهوم سایبورگ با مفاهیمی همچون «بیونیک» و «بیورباتیک» متفاوت است. بعد از آن بود که این مفهوم وارد ادبیات علمی و تخیلی شد و سایبورگها به عنوان فاز بعدی در تکامل انسان شناخته شدند، یعنی خلق موجوداتی به کمک تکنولوژی که ضعفهای ذاتی اعضای انسانیشان به وسیله اعضای جایگزین رباتیک برطرف شده است. اما آنچه امروز در این زمینه به کار میرود بسیار متفاوت از این ایده است و تنها برای کمک به افرادی توسعه داده است که به طور ذاتی و یا بر اثر حادثه عضوی را از دست دادهاند.

 

علی رنجبران

 

منبع:medscape

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا