شیزوفرنی یک بیماری فرگشتی
در واقع این اختلال در طول تاریخ ثبتشده انسان وجود داشته و علیرغم تاثیر چشمگیرش در کاهش تولید مثل توسط انتخاب طبیعی حذف نشده است. این مسئله معمایی را پیش روی دیرینه انسان شناسان قرار داده است. برا حل این معما یکی از راهها این است که بفهمیم منشاء این بیماری کجا است و از کجا با جنس بشر همراه بوده است.
برای فهم این مسئله دکتر اندرسون از سوئد به همراه همکارانش از کشورهای نروژ، آمریکا، بریتانیا و دانمارک به بررسی ژنوم نئاندرتالها پرداختند، تا بتوانند با مشخص کردن نقطه خاصی از ژنوم بتوانند نگاهی به خواستگاه فرگشتی این بیماری بیندازند. اندرسون میگوید:« برخی محققان فکر میکنند که شیزوفرنی تاثیر جانبی تنوع ژنی پیشرفتهای است که به برخی صفات انسانی مانند زبان و کسب مهارتهای پیچیده شناختی مرتبط است و احتمالا باعث افزایش شانس وقوع جنون در ما شده باشد».
برای کسب نتیجه بهتر آنها توالی ژنوم افراد دارای اختلال شیزوفرنی را برای تطابق با ژنوم نئاندرتال انتخاب کردند. نتیجه نشان داد ان نواحی خاص ژنوم که با بیماری شیزوفرنی مرتبط است بعد از جدا شدن تبار انسان و نئاندرتالها پدید آمده است. یعنی نواحی مورد نظر در نقاطی از ژنوم یافت شد که در نتیجه جدایش از نئاندرتالها پدید آمده است.
شیزوفرنی از ابتدای پیدایش انسان با ما بوده است و به دلیل گره خوردن با خصوصیات پیچیده شناختی در روند انتخاب طبیعی حذف نشده است
به این ترتیب نظریه بالا تقویت میشود؛ یعنی این بیماری به نوعی با مهارتهای زبانی و شناختی پیچیده در گونه ما یا Homo sapiens گره خورده است. در حقیقت میتوان گفت شیزوفرنی بهایی است که برخی از اعضای گونه انسان برای کسب این مهارتهای پیشرفته میپردازند و این بیماری همزاد و تاثیر جانبی این مهارتها است. به همین دلیل در روند انتخاب طبیعی حذف نشده است. یک دلیل دیگرش هم شاید بیان متفاوت ژنهایی باشد که در این عملکردهای شناختی موثر هستند و حذف این ژنها به معنای از دست دادن این عملکردهای شناختی است. در نتیجه در روند انتخاب طبیعی یک خصوصیت ویژه وموثر علیرغم مشکلاتش باقی مانده است. این اتفاقی است که در بسیاری از جانداران دیده میشود. مثلا شاخ پرپیچ وخم گوزنها علیرغم دردسرهای زیاد برای گوزنهای نر نقش موثری در جفت گزینی دارد و به همین دلیل نه تنها حذف نشده، بلکه پیچیدهتر هم شده است.
روانگسیختگی یا شیزوفرنی یک اختلال روانی است که مشخصهٔ آن ازکارافتادگی فرایندهای فکری و پاسخگویی عاطفی ضعیف است. این بیماری در بین همهٔ بیماریهای عمدهٔ روانشناختی از همه وخیمتر بوده و معمولاً خود را به صورت توهم شنیداری، توهمهای جنون آمیز یا عجیب و غریب، یا تکلم و تفکر آشفته نشان میدهد، و با اختلال در عملکرد اجتماعی یا شغلی قابل توجهی همراه است.
علی رنجبران
No tags for this post.