فرسودگی شغلی و نیاز به تحول سازمانی؛
چرا نسل Z با محیط کار مشکل دارد؟

این روزها بسیار از نسلی میشنویم که تازه وارد بازار کار شده و حرف و حدیثهای زیادی درباره آن ها وجود دارد. باید پذیرفت در دنیای پساکرونایی، نسلZ یا متولدین ( ۱۹۹۷تا ۲۰۱۲) با ورود به بازار کار، با چالشهای بیسابقهای روبرو شدهاند.
به گزارش خبرگزاری سیناپرس، ورود نسلZ به بازار کار در سراسر جهان با چالشهای متعددی همراه بوده که نه تنها رفاه این نسل را تهدید میکند، بلکه ساختارهای سنتی سازمانی را نیز زیر سوال میبرد. تحقیقات اخیر نشان میدهد این نسل بالاترین سطوح فرسودگی شغلی را تجربه کرده و زیر فشار استرسهای اقتصادی، اجتماعی و فناورانه در حال شکستن است.
بر اساس گزارش دیلویت در سال ۲۰۲۵، پنجاه و دو درصد از اعضای نسل Z در محیط کار احساس فرسودگی میکنند که این رقم نسبت به سال ۲۰۲۲ افزایش یافته است. در این گزارش، با تلفیق شواهد علمی از مطالعات ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵، به بررسی چالشهای این نسل، مشکلات کارفرمایان و راهحلهای عملی میپردازیم.
در ابتدا باید اذعان داشت که دنیای این نسل با نسلهای قبلی تفاوت داشته و نسل Z اولویتهای متفاوتی مانند تعادل کار-زندگی، توسعه حرفهای و سلامت روانی را مهم محسوب میکند که اغلب با ساختارهای سنتی بازار کار همخوانی ندارد.
نتایج یک مطالعه که در سال ۲۰۲۵ در مجله The Conversation منتشر شد، نشان میدهد که این نسل بالاترین سطوح فرسودگی را ثبت کرده، با علائمی مانند خستگی شدید، بدبینی نسبت به کار و کاهش حس موفقیت شخصی همراه شده و مشکلاتی را دارد که معمولا در نسلهای قبلی کمتر دیده میشود.
نتایج یک نظرسنجی از ۲۰۰۰ بزرگسال در ایالات متحده آمریکا نشان داد یکچهارم افراد نسل Z پیش از ۳۰ سالگی دچار فرسودگی کاری میشوند، در حالی که در بریتانیا، ۸۰ درصد نسل Z پس از همهگیری کووید-۱۹ علائم فرسودگی گزارش کردهاند. پژوهشی جهانی در ۱۱ کشور با بیش از ۱۳۰۰۰ کارمند نیز تأیید میکند که ۸۳ درصد نسل Z احساس فرسودگی میکنند در حالی که این رقم در نسلهای قبلی حداکثر ۷۵ درصد گزارش شده است.
دلایل این آسیبپذیری متعدد و نیازمند بررسی دقیق است. باید توجه داشت که بسیاری از این جوانان در دوران همهگیری وارد بازار کار شدند، جایی که انزوای اجتماعی و دورکاری، یادگیری غیررسمی از همکاران را مختل کرد. فشارهای اقتصادی مانند نابرابری درآمدی، هزینههای بالای مسکن و مشاغل موقت نیز نقش کلیدی در این مساله دارند. پاولینا چرنوا (Pavlina Tcherneva) پژوهشگر و اقتصاددان، این وضعیت را «مرگ قرارداد اجتماعی» مینامند، جایی که تحصیل دانشگاهی دیگر تضمینکننده شغل پایدار نیست. علاوه بر این، ورود هوش مصنوعی ساختار بازار کار را تغییر داده است.
آن کووال اسمیت (Ann Kowal Smith) در گزارشی که امسال در مجله فوربس منتشر شد، مینویسد که نسل Z اولین نسلی است که با «معماری جدید کار» روبرو است: برنامههای ترکیبی که ارتباطات انسانی و اجتماعی را تکهتکه میکند و خودکارسازی که معنا را از کار میگیرد.
نتایج مطالعه دیگری نیز نشان داد عوامل داخلی مانند اضطراب شخص و مولفههای خارجی مانند فشارهای اقتصادی در ایجاد مشکلات شغلی برای نسل Z تاثر دارد. برای درک بهتر موضوع کافی است در نظر بگیرید آمارها نشان میدهد در کانادا، ۵۱ درصد نسل Z فرسودگی شغلی گزارش کردهاند، در حالی که این آمار در نسل ایکس (۳۲ درصد) و بومرها (۲۹ درصد) است.
در نهایت اما وابستگی به فناوری و تمایل به بازخورد فوری نیز چالشهای تطبیقی متعددی برای این نسل ایجاد میکند، که منجر به جابجایی مکرر شغلی (کمتر از ۱-۳ سال) و عدم تعهد بلندمدت میشود.
چالشهای کارفرمایان
ورود این نسل به بازار و رفتارها و انتظارات متفاوت آنها، باعث شده تا کارفرمایان نیز با مشکلات جدی مواجه شوند. سبکهای ارتباطی متفاوت این نسل ( ارتباط دیجیتال در مقابل روابط سنتی) و حس رهبری اقتدارگرا در آنها، امکان تعامل را کاهش میدهد.
گزارش سرامونت (Seramount) در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد ۷۲ درصد نسل Z حداقل یک علامت از فرسودگی شغلی دارند که این امر نرخ ترک خدمت را در بین آنها افزایش میدهد. این موضوع سبب شده حفظ استعدادها و نیروی کار برای کارفرمایان دشوار تر از قبل شود زیرا این نسل در محیط کار خود به دنبال انعطاف، رشد و انجام کارهای متفاوتی است و فقط حقوق نمی خواهد.
مطالعه DHR Global در سال ۲۰۲۴ گزارش میدهد جوانان ۲۱-۲۷ ساله با ۸۷ درصد خستگی، بالاترین سطوح فرسودگی و نارضایتی شغلی را در بازار کار دارند. در این میان کارفرمایان باید بدانند که ادغام نسل Z با نسلهای قبلی نیاز به سیاستهای جدید برای همکاری بیننسلی دارد، در غیر این صورت، سازمانها با کاهش بهرهوری روبرو میشوند. نیویورک تایمز در نوامبر ۲۰۲۵ هشدار میدهد که برای نسل Z و به ویژه برای زنان و افراد کمتر تحصیلکرده، کارکردن حتی افسردهکنندهتر از بیکاری شده است.
برای مقابله با این شرایط، ابتدا افراد نسل Z باید بدانند تنها نیستند. شکستن حس تنهایی با ارتباط واقعی با همکاران نکتهای کلیدی است. کنار گذاشتن باور «کار بیشتر مساوی است با کار بهتر» و تنظیم مرزها، مانند مسدود کردن زمان استراحت در تقویم، به ایجاد ارتباط بهتر کارفرما و این نسل کمک میکند. در این میان اما تغییرات اساسی باید از سوی سازمانها باشد.
در نهایت، اما باید پذیرفت نسل جدید دنیای کار، انعطاف، صبوری و توقعات کم نسلهای قبلی را نداشته و این چالشها فرصتی برای انسانیتر کردن محیط کار ایجاد میکند.
محققان معتقدند اگر سازمانها به هشدار نسل Z گوش دهند، نه تنها فرسودگی شغلی در سازمانها کاهش مییابد، بلکه بهرهوری برای همه نسلها افزایش خواهد یافت و این امر نیازمند اقدامی فوری است که در وهله نخست از طریق شناخت این نسل از سوی مقامات تصمیم گیر و سیاستگذاران کلان انجام شده و لازم است بدانیم این نسل تنها با نام Z به عنوان یکی از حروف الفبای لاتین شناخته میشود و با هیچ کسی ضدیت ندارد.
گزارش: فاطمه کردی





