حکمرانی پارکهای علم و فناوری: چالشهای سیاستی/6
مروری بر چالشهای حکمرانی پارکهای علم و فناوری در جهان

پارکهای علم و فناوری (Science and Technology Parks – STPs) بهعنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای توسعه اقتصاد دانشبنیان، بستری برای تسهیل پیوند میان دانشگاه، صنعت و دولت فراهم میآورند.
نازنین زهرا رستمی دانا: در عین حال، موفقیت و پایداری این نهادهای فناورانه، بیش از هر چیز در گرو ساختار حکمرانی آنهاست؛ ساختاری که باید بتواند بین بازیگران متکثر و منافع متضاد، تعادل برقرار سازد و نوآوری را در چارچوبهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی هدایت کند. اما حکمرانی در پارکهای علم و فناوری نه تنها پیچیده، بلکه پرچالش است؛ چالشهایی که در ادامه این یادداشت، بر اساس یافتههای دو منبع تخصصی و مستند بررسی میشود.
1-پیچیدگی در طراحی ساختار حکمرانی موثر
به گزارش سیناپرس، یکی از نخستین چالشهای حکمرانی پارکهای علم و فناوری، طراحی و پیادهسازی یک ساختار حکمرانی شفاف و کارآمد است. این ساختار باید توانایی مدیریت طیف گستردهای از وظایف، از جذب شرکتهای دانشبنیان و مدیریت زیرساختها گرفته تا ارائه خدمات مشاورهای و حمایت از نوآوری را داشته باشد. بر اساس «راهنمای مرجع سیاستگذاران آسیا و اقیانوسیه»، موفقیت در این زمینه نیازمند تعریف دقیق نقش ذینفعان کلیدی، طراحی مدل حکمرانی قابل انعطاف، و توانمندسازی نهاد مدیریتی با بهرهگیری از نیروی انسانی مجرب و دیدگاه استراتژیک است.
در تجربه پارک HIDS در برزیل نیز، این چالش بهوضوح دیده میشود.HIDS بهعنوان یک پارک نسل سوم، مدل حکمرانی خود را بر مبنای مشارکت چندسطحی و چندبازیگری (multi-actor, multi-level governance) طراحی کرده است که نمونهای از حرکت به سوی حکمرانی شبکهای است، اما اجرای چنین مدلهایی به نوبه خود با دشواریهایی همچون همراستا کردن منافع بازیگران متنوع و ایجاد سازوکارهای پاسخگویی مواجه است.
2-هماهنگی میان ذینفعان و ایجاد تعامل موثر
چالش بعدی، ایجاد ارتباط اثربخش میان بازیگران اصلی زیستبوم نوآوری است: دانشگاه، صنعت، دولت و جامعه (چهار ضلع مدل «حلزون چهارگانه»). در پارک HIDS، تأکید ویژهای بر مشارکت شهروندان و جامعه محلی شده است که فراتر از رویکردهای سنتی است. این مشارکت میتواند به ارتقاء مشروعیت اجتماعی پروژه و طراحی راهحلهای بومی کمک کند، اما از سوی دیگر، مستلزم طراحی فرآیندهای پیچیده تصمیمگیری جمعی و ظرفیتسازی برای مشارکت معنادار است.
از سوی دیگر، «راهنمایESCAP» به این نکته اشاره دارد که بدون پلتفرمهای مشترک و فرآیندهای رسمی ارتباطی، تعامل میان دانشگاه، صنعت و دولت در عمل ناکارآمد میشود. از اینرو، طراحی مکانیسمهای گفتوگو و همکاری میانبخشی، به یکی از ارکان حکمرانی پارکهای علم و فناوری بدل شده است.
3-پویایی سیاستگذاری و مداخله دولت
دولتها نقش کلیدی در تأسیس، حمایت و جهتدهی پارکهای علم و فناوری ایفا میکنند. بسته به سیاستهای کلان کشورها، این نقش میتواند از فراهمسازی زیرساخت و تأمین منابع مالی تا تسهیلگری در سیاستگذاری و ارائه مشوقهای قانونی گسترده باشد. در بسیاری از کشورهای آسیا و اقیانوسیه، سیاستهای حمایتی نظیر معافیت مالیاتی، سرمایهگذاری اولیه دولتی، تأمین زمین مناسب و خدمات عمومی رایگان به پارکهای علم و فناوری اختصاص داده میشود.
در همین راستا،ESCAP به اهمیت وجود نهادهای پیشران همچون وزارت علوم، وزارت اقتصاد، نهادهای توسعهای و شوراهای نوآوری اشاره میکند که باید با رویکردی بینبخشی سیاستگذاری کنند. این نهادها، در کنار شهرداریها و دانشگاهها، سازوکار همراستا کردن برنامههای توسعهای با سیاستهای ملی را فراهم میسازند. اما هماهنگی میان این نهادها، به ویژه در بسترهای نهادی پیچیده یا چندلایه، همواره چالشبرانگیز باقی مانده است.
بیشتر بخوانید:
پارکهای دانشگاهی؛ حلقه اتصال نیروهای دانشی و بازار
ضرورت حضور مدیران باتجربه برای رشد پارکهای علم و فناوری استانی
پارکهای علم و فناوری مسئلهمحور؛ حلقه مفقوده حکمرانی نوآوری در ایران
4-تامین مالی و مدلهای اقتصادی پایدار
تأمین مالی اولیه بالا و طولانی بودن بازه بازگشت سرمایه، از موانع جدی بر سر راه پایداری پارکهای علم و فناوری است. بسیاری از پارکها پس از تأسیس، به دلیل اتکای بیش از حد به منابع دولتی یا نبود مدل درآمدی مشخص، با بحرانهای مالی مواجه میشوند. راهنمای ESCAP پیشنهاد میدهد که تنوعبخشی به منابع مالی از طریق مشارکت بخش خصوصی، جذب سرمایهگذاران خطرپذیر و تعریف مدلهای تجاری مستقل، یک راهکار راهبردی است.
در تجربه HIDS نیز، به دلیل بهرهگیری از مدل مشارکت عمومی- خصوصی (PPP)، تلاش شده است تا با جذب منابع مالی غیردولتی، پایداری مالی بلندمدت پروژه تضمین شود. با این حال، طراحی مدلهایی که ضمن جذب سرمایهگذاران، اهداف اجتماعی و زیستمحیطی را نیز مدنظر قرار دهند، همچنان یک چالش چندبعدی است.
5-پاسخ به نیازهای محلی در عین پایبندی به چشمانداز جهانی
یکی دیگر از چالشهای حکمرانی، تنظیم تعادل میان پاسخگویی به نیازهای محلی و همسویی با دستورکارهای جهانی مانند اهداف توسعه پایدار (SDGs) است. پارکهایی نظیر HIDS تلاش میکنند تا از طریق فناوریهای نو (مانند اینترنت اشیا، انرژی پاک، حملونقل هوشمند و اقتصاد چرخشی) به مسائلی چون مدیریت پسماند، کاهش آلایندهها و بهبود کیفیت زندگی پاسخ دهند.
در این میان، نقش STPs بهعنوان ابزارهای سیاستی دولتها برای تحقق توسعه پایدار، اهمیت دوچندانی پیدا میکند. اتخاذ چشماندازهای میانبخشی و بلندمدت در حکمرانی پارکهای علم و فناوری، مستلزم نهادینهسازی سیاستگذاری منعطف و قابلیت تطبیق با تحولات فناورانه و اجتماعی است.
جمع بندی: باز اندیشی در حکمرانی پارکهای علم و فناوری
پارکهای علم و فناوری اگرچه در ظاهر، نهادهایی برای حمایت از نوآوری هستند، اما در عمل به یک چالش حکمرانی پیچیده بدل شدهاند که در آن اقتصاد، سیاست، جامعه و محیط زیست بهطور درهمتنیده دخیلاند. آنچه در تجربه کشورهای آسیا و اقیانوسیه، و نمونههایی چون HIDS در برزیل مشاهده میشود، نشان از نیاز به مدلهای حکمرانی منعطف، چندبازیگری، پایدار و پاسخگو دارد.
برای دستیابی به چنین الگویی، دولتها باید از سیاستگذار صرف، به تسهیلگر حکمرانی نوآوری بدل شوند و بستری برای همافزایی میان بخشهای مختلف فراهم آورند. تنها در این صورت است که پارکهای علم و فناوری میتوانند نقشی مؤثر و پایدار در تحول جوامع ایفا کنند.





