زنان، پیشگامان اقتصاد خلاق در حوزه غذا با طعم توانمندی

 

 

آزاده لشکری زاده، کارشناس و فعال اقتصاد و بازار طی یادداشتی روز جهانی غذا را فرصتی دانست تا درنگی بر توان پنهان زنان ایران داشته باشیم که چگونه از دل آشپزخانه‌ها تا عرصه کارخانه‌ها و بازارهای جهانی، روایتگر زیباترین فصل اقتصاد خلاق ایرانی‌اند. در  این یادداشت آمده است:

 

به گزارش خبرگزاری سینا، هر سال در بیست‌ و‌چهارم مهرماه، جهان به یاد می‌آورد که غذا صرفاً کالایی برای مصرف نیست، بلکه فرهنگی برای زندگی است. در این روز، نگاه‌ها از سفره‌ها به اندیشه‌ها منتقل می‌شود؛ جایی که طعم، معنا و اقتصاد درهم می‌آمیزند. در این میان، زنان ایران زمین نه فقط حافظان مزه‌ها بلکه معماران خلاقیتی هستند که از دل آداب خوراکی، سبک زندگی و نوآوری اقتصادی زاده می‌شود. روز جهانی غذا، فرصتی است تا درنگ کنیم بر این توان پنهان که چگونه دستان زنانه، از دل آشپزخانه‌ها تا عرصه کارخانه‌ها و بازارهای جهانی، روایتگر زیباترین فصل اقتصاد خلاق ایرانی‌اند.

 

غذا در تاریخ تمدن ایرانی، همیشه با نقش زنان پیوند داشته است؛ آنان نه‌تنها هنرمندان طعم بلکه مدیران ناخودآگاه زنجیره‌ی تولید و مصرف در خانواده بوده‌اند. از تنورهای روستایی تا کافه‌های شهری، حضور زن ایرانی همیشه یادآور ظرافت، تدبیر و نوآوری بوده است. این نقش، امروز در قالب “اقتصاد خلاق غذایی” معنا می‌یابد؛ جایی که هنر، فرهنگ و کسب‌و‌کار در کنار هم، ارزش افزوده‌ای می‌آفرینند که از مزه‌ها تا برندها امتداد دارد. هر خوراک سنتی، در نگاه زن کارآفرین، یک پروژه‌ی اقتصادی خلاق محسوب می‌شود.

 

اقتصاد خلاق، فلسفه‌ای از تولید مبتنی بر اندیشه، فرهنگ و زیبایی است. در حوزه‌ی غذا، این اقتصاد بیش از هر بخش دیگری به زنان وابسته است؛ زیرا آنان حامل میراث ذائقه، مهارت و عاطفه‌اند. ترکیب احساس با علم تغذیه، تجربه با فناوری، و سنت با بسته‌بندی، همان نقطه‌ای است که “زن ایرانی” در آن به کارآفرین تبدیل می‌شود. نمونه‌های بسیاری از این تحول را در مشاغل خانگی، شرکت‌های دانش‌بنیان خوراکی، و برندهای محلی می‌توان دید؛ جایی که هر محصول، داستانی از هویت زنانه و خلاقیت ایرانی را روایت می‌کند.

 

روز جهانی غذا، فرصتی است تا از نگاه خلاقانه زنان در بازآفرینی خوراک سخن بگوییم. آنان با تلفیق دانش بومی و فناوری مدرن، از تولید مرباهای خانگی تا طراحی منوهای گردشگری خوراک، چرخ اقتصادی را به نرمی و زیبایی به حرکت درمی‌آورند. این حضور، نوعی مقاومت فرهنگی نیز هست؛ مقاومت علیه یکسان‌سازی ذائقه‌ی جهانی و حفظ رنگ‌های محلی در مزه‌ها. زن ایرانی در این مسیر، نقش پیام‌آور توسعه پایدار را ایفا می‌کند؛ زنی که از فرهنگ تغذیه‌ای قوم خود، سرمایه‌ای اجتماعی برای آینده جامعه می‌سازد.

 

امروز، صنایع خلاق غذایی در ایران می‌توانند به یکی از محورهای اصلی اشتغال زنان تبدیل شوند. با سرمایه‌گذاری هدفمند و آموزش‌های تخصصی، زنان شهرها و روستاها می‌توانند برندهای بومی بسازند که در سطح ملی و بین‌المللی رقابت کنند. این حرکت نه‌تنها اشتغال‌زا و درآمدزا، بلکه اعتمادساز است؛ زیرا زنان با تولیدی که ریشه در فرهنگ محلی دارد، به بازآفرینی هویت خویش می‌پردازند. این همان “طعم توانمندی” است؛ مزه‌ای که از ترکیب علم، عشق و استقلال ساخته می‌شود.

 

در دوران گذار به اقتصاد دانش‌بنیان، زنان خلاق ایرانی با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین می‌توانند پیوندی میان سنت و آینده ایجاد کنند. کاربرد هوش مصنوعی در طراحی منوها، استفاده از داده‌های زیست‌محیطی در تغذیه پایدار، و طراحی بسته‌بندی‌های سازگار با طبیعت، همگی نمونه‌هایی از صنایع خلاق غذایی هستند که حضور زنان در آن، ضامن کیفیت و معناست. چنین حضوری مستلزم حمایت دولتی، سرمایه‌گذاری خرد و کلان، و سیاست‌گذاری فرهنگی هوشمندانه است . سیاستی که طعم ایرانی را با رویکرد جهانی پیوند زند.

 

از منظر فرهنگی، خوراک زنانه‌ترین هنر تمدن است. هر لقمه، حاصل لطف و اندیشه‌ی هزاران نسل زن ایرانی است که از دل تاریخ، دانش تغذیه را با اخلاق و عاطفه آمیخته‌اند. در جهان امروز که غذا تبدیل به صنعت، محتوا و رسانه شده است، این نگاه زنانه می‌تواند اخلاق مصرف، سلامت اجتماعی و زیبایی زندگی را بازتعریف کند. زنان، در روند جهانی شدن صنعت غذا، نگهبانان اصالت و معماران معنا هستند؛ آنان به هر محصول، روحی از فرهنگ و حرارتی از انسانیت می‌افزایند.

 

توانمندسازی زنان در حوزه غذا، تنها یک پروژه اقتصادی نیست؛ بلکه حرکتی تمدنی است. در کشوری با اقلیم و تنوع فرهنگی گسترده همچون ایران، هر منطقه ظرفیت بی‌پایانی برای خلق ارزش در صنایع غذایی دارد. از پسته کرمان تا زعفران خراسان، و از نان دهزیار کرمان تا رب انار برازجان، می‌توان ردپای زنان را دید که هنر را به اقتصاد تبدیل کرده‌اند. این ظرفیت‌ها، اگر در قالب زیست‌بوم‌های کارآفرینی و برنامه‌های آموزش خلاقانه سامان یابند، می‌توانند الگویی ملی برای توسعه پایدار باشند.

 

اقتصاد خلاق با محوریت زنان، اقتصاد مهر و معناست. در این نظام، رقابت جای خود را به هم‌افزایی می‌دهد؛ تولید بر پایه شخصیت شکل می‌گیرد و بازار بر ارزش‌های فرهنگی بنا می‌شود. زن کارآفرین ایرانی، نسخه‌ی تازه‌ای از “تولید ملی” را ارائه می‌کند. تولیدی که نه از تقلید، بلکه از خلاقیت و اصالت می‌زید. سرمایه‌گذاری برای تولید در حوزه صنایع غذایی زنانه، درواقع سرمایه‌گذاری برای حفظ فرهنگ و ایجاد اشتغال پایدار است؛ تلفیقی از اقتصاد و ایمان اجتماعی.

 

در پایان، باید گفت که “زنان، پیشگامان اقتصاد خلاق در حوزه غذا با طعم توانمندی” نه فقط یک شعار بلکه یک چشم‌انداز ملی است. جامعه‌ای که به زنان در عرصه غذا میدان دهد، در حقیقت پایه‌های توسعه فرهنگی و اقتصادی خود را تثبیت می‌کند. روز جهانی غذا، یادآور است که غذا زبان مشترک انسان‌هاست، و زن ایرانی بهترین مترجم این زبان جهان‌شمول است. مترجمی که با ذوق، دانش و عشق، طعم توانمندی را به سفره‌ی آینده ایران می‌افزاید.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا