زبان مادری: مفهوم و اهمیت آن/2
چالشهای ترجمه در انتقال فرهنگ

یکی از مسائل بنیادین در ترجمه این است که زبان فقط وسیله انتقال واژهها نیست؛ حامل مفاهیم فرهنگی، نمادها، باورها، عادات و پیشفرضهای جهانبینی است. هنگام ترجمه از یک زبان به زبان دیگر، مترجم با مواردی روبرو میشود که در زبان مقصد همبسته یا “معادل دقیق” ندارند، یا اگر داشته باشند، بار فرهنگی متفاوتی دارند. در پرونده «زبان مادری: مفهوم و اهمیت آن» چتجیپیتی به این موضوع میپردازد.
به گزارش خبرگزاری سینا، گاهی ترجمهگان متون ادبی یا محتوای فرهنگی مانند ادبیات، شعر، داستان کوتاه، حتی متون گردشگری، با از دست رفتن بار فرهنگی معنایی مواجهاند؛ قسمتهایی مثل عادات محلی، اشاره به آیینها، نمادها یا اشیاء محلی، غذاها، شوخیها، تعارفها و اصطلاحات که یا در زبان مقصد مفهوم ندارند، یا اگر داشته باشند، بار فرهنگی متفاوتی دارند. مثلاً مطالعهای روی ترجمه مطالب گردشگری در یک وبسایت نشان داده است که ترجمه ارجاعات فرهنگی میتواند منجر به “کاهش بار معنایی” شود که مخاطب مقصد را از درک کامل فرهنگ مبدأ دور میکند.
یکی دیگر از چالشها “ترجمهٔ غیرمستقیم” است؛ وقتی مترجمی متن مبدأ را از ترجمه زبان واسطه ترجمه میکند نه از اصل. این کار افزایش احتمال گم شدن ارجاعات فرهنگی را دارد و آثاری که دریافتکننده میبیند ممکن است تصویر دیگری از فرهنگ مبدأ بسازد که کمتر به اصالت نزدیک باشد. تحقیقی که پروژهٔ QuantiQual انجام داده، بررسی میکند چگونه ترجمههای ادبی از زبان مبدأ به مقصد (با واسطه) بار فرهنگی را کمتر منتقل میکنند.
استراتژیها و تکنیکهای حفظ فرهنگ در ترجمه
برای مواجهه با این چالشها مترجمان و نظریهپردازان ترجمه چند استراتژی به کار بردهاند:
توضیح ضمنی و پانویس: وقتی مفهومی در زبان مقصد ناشناخته یا بار فرهنگی خاص دارد، مترجم ممکن است با توضیح ضمنی در داخل متن یا با پانویس آن را برای مخاطب روشن کند. این روش به ویژه در متون آکادمیک، ادبیات یا متون تاریخی کاربرد دارد.
برگردان معنوی به جای لفظی: یعنی تلاش برای حفظ “نغمه” و حس فرهنگی متن مبدأ، نه فقط واژگان. مثلاً حفظ ضربالمثلها با ترجمهٔ معادل محلی یا تبدیل آنها به عباراتی در زبان مقصد که بار مشابه دارند.
بومیسازی (Localization): تطبیق ارجاعات فرهنگی به عادات و شناخت مخاطب مقصد در حد ممکن، بدون اینکه محتوای اصلی تغییر ماهوی یابد. این ممکن است به تغییر برخی واژگان، تعارفها یا ارجاعات تاریخی انجامد تا برای خواننده قابل فهمتر شود.
حفظ عناصری از فرهنگ مبدأ (“foreignizing”): به جای اینکه همه چیز به زبان مقصد ننماید، مترجم گاهی قصد دارد احساس “غیریت” را نگه دارد؛ مثلاً اسمها، اصطلاحات فرهنگی، اسامی مکانها به همان شکل بماند، همراه با توضیحات مناسب. این کار به خواننده امکان میدهد فرهنگ مبدأ را همچنان احساس کند.
مطالعه و آگاهی فرهنگی مترجم: مترجمی که با فرهنگ مبدأ بیگانه باشد، احتمال خطا یا سادهسازی اشتباه بیشتر است. وقتی مترجم شناخت عمیقی از باورها، تاریخ، آداب و زبان محلی مبدأ داشته باشد، میتواند تصمیمات بهتری بگیرد. در نشست “ترجمههای ویرایشپذیر” در نمایشگاه مجازی کتاب تهران، مترجمان بر این نکته تأکید کردند که مترجم باید با فرهنگ کشور مبدأ آشنا باشد تا ترجمهای “بومیشده” و قابل فهم برای خواننده مقصد تولید کند؛ نه ترجمهای که فقط بهصورت واژهبهواژه باشد.
موارد عملی و پیامدها در ایران و جهان
در ایران و در موارد ترجمهٔ آثار خارجی، گاهی مترجمان به دلیل فشار زمانی، ناشر یا مخاطب، بخش زیادی از ارجاعات فرهنگی را حذف یا تغییر میدهند تا متن روانتر شود، اما این کار گاهی به کاهش عمق فرهنگی و بروز خطاهای مفهومی منجر میشود.
همچنین ترجمهٔ آثار فارسی به زبانهای دیگر نیز با همین چالشها روبروست؛ وقتی مترجم خارجی با فرهنگ ایران آشنا نباشد، ممکن است مفاهیم آشکار یا حتی سادهٔ فرهنگ ایرانی را نتواند به خوبی منتقل کند، و تصویر فرهنگی ناقصی از ایران شکل بگیرد.
بیشتر بخوانید:
ریشه هویت فرهنگی و سرمایه اجتماعی
در سطح بینالمللی، ترجمهها اغلب تحت تأثیر قدرت زبانها و فرهنگها قرار دارند؛ زبانهایی که نفوذ سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی بیشتری دارند، معمولاً ترجمههایشان از زبانهای کوچکتر بیشتر منتشر میشود، و فرهنگهایی که قدرت نرم کمتری دارند ممکن است در ترجمه دچار دیده نشدن یا تحریف شوند. اقتصاد نشر، ذائقه مخاطبان، سیاستهای فرهنگی کشورها و استانداردهای ترجمه نیز بر انتخاب چه چیزی ترجمه شود و چگونه ترجمه شود مؤثر است.
همچنین ظهور ترجمه ماشینی (Machine Translation) چالش جدیدی است. این فناوریها غالباً تمرکزشان را بر بازده و سرعت گذاشتهاند و کمتر بر روی ریزهکاریهای فرهنگی، نمادهای محلی، کنایهها و لحن متنی که مهم هستند، توجه دارند. این ممکن است باعث خطاهای فاحش یا تغییر غیرمنتظره در معنا شود، مخصوصاً در متون ادبیات یا فرهنگی.
ضرورت تأمل عمیق در ترجمه برای انتقال فرهنگِ اصیل
ترجمه بیش از آنکه عملِ فنیِ تبدیل واژه به واژه باشد، یک کار فرهنگی، معناشناسانه و اخلاقی است. وقتی مترجم معانی فرهنگی را نداند یا آنها را نادیده بگیرد، ترجمه ممکن است تبدیل به اثری شود که نه زبان مبدأ را آنگونه که هست نشان دهد، و نه حس فرهنگی آن را برای مخاطب مقصد حفظ کند. برای اینکه ترجمه بتواند یک پل مؤثر بین فرهنگها باشد، لازم است:
*مترجمان همزمان زبان، تاریخ، باورها و شیوه زیست فرهنگ مبدأ را بپذیرند و بشناسند.
*سیاستها و استانداردهای نشر ترجمه در کشورها به نحوی تنظیم شوند که کیفیت فرهنگی ترجمه حفظ شود، نه تنها روانی زبان مقصد.
* از فناوری (ترجمه ماشینی، هوش مصنوعی) به طور هوشمند استفاده شود و این فناوریها مجهز به مؤلفههای حساس به فرهنگ و معنا باشند.
*مخاطب ترجمه نیز آموزش ببیند یا آگاه شود که گاهی ترجمهها متغیر و درک واقعیت فرهنگی کامل را نمیدهند.

معرفی یک کتاب مفید مرتبط
کتاب «فرهنگ جامع مطالعات ترجمه» اثر فرزانه فرحزاد (انتشارات علمی، چاپ سوم، سال ۱۳۹۹) کتابی معتبر در ایران است که بیش از ۳۰۰ اصطلاح کلیدی در مطالعات ترجمه را به همراه توضیحات در زمینههای ترجمهٔ ادبی، ترجمهٔ چندرسانهای، مطالعات فرهنگی و پسااستعماری، ترجمه شفاهی و کتبی، و مفاهیم مرتبط عرضه میکند. این کتاب میتواند برای مترجمان، پژوهشگران رشتهٔ ترجمه، و کسانی که به موضوع انتقال فرهنگ در ترجمه علاقهمنداند، منبعی بسیار مفید باشد.
*این گزارش برگرفته از توضیحات ارائهشده توسط ChatGPT است.
*تصویر این گزارش توسط هوش مصنوعی Copilot طراحی و اجرا شده است.