یادداشت اختصاصی دکتر زهرا زنگنه پژوهشگر حوزه زنان:
سووشون، تلاقی تاریخ از مقاومت زنانه در برابر ساختارهای مردسالار

دکتر زهرا زنگنه پژوهشگر حوزه زنان، در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری سینا، به بررسی سریال «سووشون» پرداخته است. او در این یادداشت، اقتباس نرگس آبیار از رمان سیمین دانشور را تحلیل کرده و با تمرکز بر عاملیت زنانه، شخصیت «زری» و بازخوانی از منظر مطالعات زنان، ابعاد مختلف این اثر را مورد توجه قرار داده است. در این یادداشت آمده است.
به گزارش خبرگزاری سینا، سریال سووشون، اقتباسی از رمان ماندگار سیمین دانشور، فرصتی تازه برای بازخوانی یکی از مهمترین متون ادبیات معاصر ایران در قالبی تصویری فراهم کرده است. از منظر مطالعات زنان، این اقتباس اهمیت مضاعفی مییابد؛ چرا که متن اصلی بهطور بنیادین با دغدغههای جنسیت، عاملیت زنانه و مقاومت در برابر ساختارهای مردسالارانه گره خورده است.
شخصیت «زری» در سووشون نه صرفاً بهعنوان همسر یا مادر، بلکه بهعنوان سوژهای اندیشنده و کنشگر معرفی میشود. او در میانهی فضایی سیاسی ـ اجتماعی که با اشغالگری، خشونت و مناسبات قدرت نظامی شکل گرفته، میکوشد معنایی تازه برای حضور و مقاومت زنانه بیافریند. در این میان، نهاد خانواده برای زری هم عرصهای برای تداوم سنتهای مراقبتی زنانه و هم بستری برای تمرین کنشگری است. تلاش او برای حفظ و حمایت از فرزندان و همسرش، نشان میدهد که خانواده نه فقط محل بازتولید نقشهای جنسیتی سنتی، بلکه میتواند نقطهی عزیمت عاملیت زنانه و مقاومت در برابر فشارهای بیرونی باشد.

یکی از محورهای مهم در روایت، روند دگردیسی زری از انفعال به عاملیت است. او در آغاز، بیش از آنکه وارد عرصهی کنش سیاسی شود، درگیر دغدغههای روزمرهی خانواده و ترس از دست دادن آرامش خانه است. اما مواجهه با خشونت ساختاری و مرگ عزیزان، زری را وادار میکند از موقعیت تماشاگر منفعل فراتر رفته و به سوژهای فعال بدل شود که صدای اعتراض و مقاومت را نمایندگی میکند. این مسیر تحول، برای مطالعات زنان اهمیت ویژه دارد؛ چرا که نشان میدهد عاملیت زنانه الزاماً در نقطهای بیرون از خانه شکل نمیگیرد، بلکه از دل تجربههای زیستهی خانوادگی و مراقبتی نیز میتواند سربرآورد.
از سوی دیگر، سریال در مقام یک رسانه جمعی، امکان دیدهشدن گستردهتر این صدا را فراهم میکند. با این حال، پرسش مهم برای مطالعات زنان آن است که آیا سریال توانسته لایههای انتقادی دانشور نسبت به محدودیتهای جنسیتی را بازآفرینی کند یا بهضرورتهای تولید تلویزیونی و گفتمان مسلط رسانهای تن داده است.
در نهایت، سووشون بهعنوان متنی چندلایه، امکان تحلیل در تقاطع جنسیت، قدرت، تاریخ و خانواده را فراهم میآورد. بررسی این اثر از منظر مطالعات زنان، نه تنها به بازشناسی عاملیت زری و بازتاب تجربههای زنانه در بستر تحولات اجتماعی ـ سیاسی میانجامد، بلکه به ما یادآور میشود که روایتهای ملی و تاریخی بدون صدای زنان، ناقص و ناتمام خواهند بود.