در نشست تخصصی «و در آغاز، دشوار بود» مطرح شد:
بازتاب تجربههای زیسته زنان در بعد از انقلاب در اثر هنری پررنگتر شد

نشست تخصصی «و در آغاز، دشوار بود» با بررسی بازتاب تجربه زیسته هنرمندان زن در آثار هنریشان و در حاشیه نمایشگاه «به گزارش زنان» شامگاه چهاردهم مرداد در محل موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شد.
رستاک شاهولی: نشست «و در آغاز، دشوار بود» به بررسی چگونگی ورود و حضور زنان در هنر نوگرای ایران اختصاص داشت.در این نشست که به دبیری ندا تولایی و با حضور حسین موریزینژاد، نقاش و پژوهشگر، و مهرنوش علیمددی، پژوهشگر، برگزار شد؛ ابعاد گوناگون حضور زنان در جریانهای نوگرای هنری در ایران و دلایل تداوم آن طی یک قرن اخیر مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
به گزارش اختصاصی خبرگزاری سینا، حسین موریزینژاد نقاش و پژوهشگر، در ابتدا سخن خود را با یادآوری چالشهایی که زنان ایرانی در زمان قاجار و پس از آن با آن روبهرو بودند آغاز کرد و گفت: «از حضور زنان در عرصههای هنری حیرتزده میشوم.»
او در ادامه از زنان گمنامی یاد کرد که در گذشته، هنر هایی چون فرشبافی و صنایعدستی، کارشان بود و حالا آثارشان بینامونشان ماندهاند.
این نقاش و پژوهشگر، در ادامه گفت که در زمان قاجار و پس از آن، هنر نوگرا محدود به شاهدختها و اشرافزادگان بود و در میان عموم مردم هیچگونه رواجی نداشت.
او اضافه کرد: زمانی که مدرسه صنایع مستضعفه کمالالملک تنها مختص به پسران بود، خانوادههای مرفهتر از کمالالملک میخواستند تا به خانهشان برود و بهصورت خصوصی به دخترانشان هنر را بیاموزد. از جمله شاگردان خصوصی کمالالملک میتوان به خواهران خواجه نوری، عفتالملوک و شوکتالملوک اشاره کرد.
موریزینژاد اضافه کرد: در زمان قاجار، زنان از بدو تولد تحت سرپرستی پدر بودند و سپس سرپرستی همسر؛ و جامعه مردسالار، حق حضور زنان در اجتماع را از آنها سلب میکرد. اما پس از جنبش مشروطه و شکلگیری انجمنهای زنانه برای آموزش دختران، کمی اوضاع تغییر کرد.
پس از قدرتگرفتن پهلوی و گسترش مطبوعات و سینماها، نوع نگاه جامعه، مخصوصاً مردها، به حضور مؤثر زنان در جامعه تغییر کرد. از طرفی، همزمانی این تحولات با تأسیس دانشگاه هنرهای زیبا تأثیر زیادی در ورود زنان به عرصه هنر و دیگر عرصهها داشت. در آن زمان، حضور زنان در هنرهای نوگرا وجود داشت، اما محدود بود.
موریزینژاد در دوره پهلوی دوم و با تشکیل سازمانهای فرهنگیای چون کانون پرورش فکری کودکان، تالار رودکی، تئاتر شهر و…، شاهد حضور بسیار پررنگتر زنها در جامعه و عرصههای هنری بودیم.
او در پایان صحبتهای خود گفت: «در آن جامعه مردسالار، بعضی زنها از وضعیت سختی که در آن گرفتار بودند، طغیان کردند تا وجود و تجربه زیسته خودشان را در هنرشان بازتاب دهند. برای مثال میتوان از فاطمه امدادیان و معصومه مظفری یاد کرد و گفت آثار این اشخاص الهامبخش انسانهای زخمخورده اما مقاوم و پایدار است.
در ادامه این نشست تخصصی، مهرنوش علیمددی با اشاره به حرفهای حسین موریزینژاد گفت: دختران هنرمند قاجار این امکان را به واسطه مقام و جایگاه پدران، برادران و همسران خود داشتند.
علی مددی در ادامه جزئیتر به هنرمندانی پرداخت که در صد سال اخیر نقش پررنگی در هنر نوگرای ایران داشتند و در ادامه به زنانی از دوره صفویه اشاره کرد که امروزه آثار هنری آنها در گنجینه کاخموزه گلستان نگهداری میشود و تصریح کرد: دو هنرمند با نامهای نادره بانو و رقیه بانو. همچنین در ادامه، به زنانی پرداخت که در اوایل دوره قاجار دسترسی به آموزشهای هنری داشتند، از جمله فخرجهان خانم، یکی از دختران فتحعلیشاه قاجار.
او تصریح کرد: در زمان قاجار، حضور زنان در عرصه خوشنویسی برای نوشتن قرآن و کتاب، کمی متداولتر از دیگر هنرها بود.
در ادامه، علیمددی به زنان هنرمندی پرداخت که روزبهروز تعدادشان افزون میشد؛ از جمله شاگردان کمالالملک: ایرانالدوله ملقب به فصلبهار خانم، فروغالملک ولیهصفا و شمسالضحی اصفهانی.
او در ادامه گفت: اولین بیینال ایران در سال ۱۳۳۷ و با شرکت هشت نفر از هنرمندان زن ایرانی، فرصتی بود برای شناخته شدن هنرمندان زن.
علیمددی افزود: هنرمندانی چون پروانه اعتمادی، طلیعه کامکار و لیلی متیندفتری از جمله زنانی بودند که سعی در جنسیتزدایی در آثار خود داشتند.
او گفت: هنر مدرن و نوگرا دستاوردی بود که هنرمند بتواند چیزی که از درونش منعکس میشود را به اثر خود منتقل کند.
در پایان، او به دوران پس از انقلاب اسلامی ایران پرداخت و گفت: «بعد از انقلاب، حضور زنان هنرمند در عرصه هنر بیشتر و گستردهتر میشود و همچنین بازتاب تجربههای زیسته زنان در اثر هنریشان پررنگتر و حتی دردناکتر جلوه میکند.»