تابآوری گردشگری ایران در پساجنگ

صنعت گردشگری ایران، که در دل منطقهای پرتنش جای گرفته، بار دیگر در پی تهدیدات و درگیریهای اخیر، در معرض آزمونی دشوار قرار گرفته است. این گزارش به بررسی مفهوم «تابآوری گردشگری» و الزامات حیاتی آن برای ایران پس از جنگ، با نگاهی به تجارب جهانی، میپردازد و راهکارهایی برای بازیابی و تقویت این صنعت کلیدی ارائه میکند. در این گزارش سوسن اسمی، دکتری گردشگری از دانشگاه علم و فرهنگ به این موضوع پرداخته است.
به گزارش اختصاصی خبرگزاری سینا، توسعه پایدار گردشگری، از مباحث محوری دنیای امروز است. با این حال، دستیابی به این مهم، در مواجهه با چالشهای گوناگون، بهویژه در مناطق ژئوپلیتیکی پرتنش، با پیچیدگیهای عدیدهای روبهرو است. یکی از مخربترین این چالشها، جنگ است که میتواند زیرساختها، امنیت، و حتی تصویر یک مقصد گردشگری را به کلی دگرگون کند. در این میان، مفهوم تابآوری (Resilience) بهعنوان یک سازوکار حیاتی برای بقا و بازیابی صنعت گردشگری در دوران بحران، اهمیت ویژهای مییابد. هدف این نوشتار، بررسی علمی پدیده تابآوری در گردشگری ایران، بهویژه در زمینه جنگ و مناقشات، با تکیه بر تجربه جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی بر ایران و مقایسه آن با موارد مشابه در سایر نقاط جهان است.
تابآوری گردشگری چیست و چرا برای ایران حیاتی است؟
از منظر علمی، تابآوری به ظرفیت یک سیستم برای جذب اختلالات و سازماندهی مجدد در حین تغییر برای حفظ کارکرد اصلی، هویت و بازخوردها اشاره دارد. در صنعت گردشگری، این مفهوم شامل توانایی مقاصد، کسبوکارها، و جوامع محلی برای مقاومت در برابر شوکها، سازگاری با شرایط جدید، و بازیابی پس از بحران است. جنگ، با ایجاد ناامنی، تخریب زیرساختها، و تغییر در ادراک عمومی نسبت به یک مقصد، آزمون بزرگی برای تابآوری یک سیستم گردشگری است.
تاریخ معاصر، نمونههای متعددی از تأثیر جنگ بر گردشگری را به نمایش میگذارد. به عنوان مثال، جنگ داخلی سریلانکا که به مدت ۲۵ سال به طول انجامید، ضربه مهلکی به صنعت گردشگری این کشور وارد کرد. با این حال، پس از اتمام درگیریها، سریلانکا با تمرکز بر بازاریابی هدفمند، توسعه گردشگری ساحلی و فرهنگی، و ترمیم زیرساختها، توانست به تدریج جایگاه خود را در بازار جهانی گردشگری بازیابد. این امر نشاندهنده اهمیت برنامهریزی استراتژیک و سرمایهگذاری بلندمدت در دوران پس از بحران است. مورد دیگر، جنگهای بالکان در دهه ۱۹۹۰ است که تأثیرات مخربی بر صنعت گردشگری کشورهای یوگسلاوی سابق داشت. با این حال، کشورهایی نظیر کرواسی و مونتهنگرو، با تکیه بر سواحل زیبای خود و جذب سرمایهگذاری خارجی، توانستند طی چند دهه، گردشگری خود را احیا کنند. در این موارد، تنوعبخشی به محصولات گردشگری و ایجاد جذابیتهای جدید، نقش بسزایی در تابآوری ایفا کرد.
در مورد ایران، تجربه جنگ تحمیلی هشت ساله در دهه ۶۰ شمسی، نمونهای بارز از رویارویی یک کشور با بحرانی تمامعیار بود. در آن دوران، گردشگری بینالمللی ایران عملاً متوقف شد. با این حال، حتی در شرایط جنگی، اشکالی از گردشگری داخلی (مانند سفر به اماکن مذهبی یا طبیعت) همچنان ادامه داشت که نشاندهنده نیاز ذاتی جامعه به سفر و آرامش است. پس از پایان جنگ، با وجود چالشهای فراوان در بازسازی و بهبود روابط بینالمللی، ایران به تدریج توانست گامهایی در جهت احیای صنعت گردشگری بردارد. این روند، هرچند کند، اما پیوسته بوده و نشاندهنده پتانسیلهای نهفته در گردشگری ایران است.
آینده گردشگری ایران؛ لزوم برنامهریزی علمی و همگرایی ملی
در شرایط کنونی، با توجه به تهدیدات و تنشهای فزاینده از سوی رژیم صهیونیستی و جنگهای اخیر آن با ایران، ضرورت پرداختن به تابآوری در گردشگری ایران دوچندان میشود. این رژیم با اقداماتی نظیر حملات سایبری، تهدیدات نظامی، و تلاش برای ایجاد ناامنی در منطقه، همواره در صدد اخلال در آرامش و توسعه ایران بوده است. این اقدامات، به طور مستقیم بر ادراک گردشگران بینالمللی نسبت به امنیت ایران تأثیر میگذارد و میتواند منجر به کاهش ورود گردشگر شود، چرا که تخریب زیرساختها و ناامنی منطقهای، از مهمترین موانع توسعه پایدار گردشگری محسوب میشوند.
برای افزایش تابآوری گردشگری ایران در برابر چنین تهدیداتی، اتخاذ رویکردهای چندوجهی ضروری است. در گام نخست، تقویت گردشگری داخلی از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به پتانسیل عظیم بازار داخلی و پایداری بیشتر آن در برابر شوکهای خارجی، توسعه و ترویج سفر در میان شهروندان ایرانی، میتواند به عنوان یک لایه حفاظتی در برابر نوسانات گردشگری بینالمللی عمل کند. همچنین، تنوعبخشی به بازارهای هدف نباید تنها در حد یک شعار باقی بماند. تمرکز صرف بر بازارهای غربی، میتواند ایران را در برابر نوسانات ژئوپلیتیکی آسیبپذیر کند. گسترش روابط با کشورهای همسایه، کشورهای اسلامی، و شرق آسیا، میتواند به کاهش ریسک و ایجاد تعادل در جریان ورود گردشگر کمک کند.
همزمان با این اقدامات، بهبود زیرساختها و کیفیت خدمات در سراسر کشور، به ویژه در مناطق کمتر شناخته شده، امری حیاتی است. توسعه زیرساختهای حملونقل، اقامتی مدرن، و خدمات گردشگری استاندارد، نه تنها تجربه سفر را برای گردشگران بهبود میبخشد، بلکه با توزیع جریان گردشگر به مناطق مختلف، وابستگی به نقاط خاص را کاهش داده و در نتیجه، به تابآوری کلی سیستم کمک میکند.
در مواجهه با بحرانها، بازاریابی و تصویرسازی مثبت و واقعبینانه از ایران، نقشی تعیینکننده دارد. در شرایطی که رسانههای خارجی ممکن است تصویری نامطلوب از کشور ارائه دهند، بازاریابی فعال و ارائه تصویری واقعی و امن از ایران، با تأکید بر جاذبههای فرهنگی، تاریخی و طبیعی غنی، اهمیت حیاتی پیدا میکند. استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی، دیپلماسی عمومی، و سفرنامهنویسان معتبر بینالمللی میتواند در این زمینه مؤثر باشد. همچنین، مدیریت بحران و برنامهریزی اضطراری باید به صورت یکپارچه و نظاممند انجام شود. تدوین پروتکلهای مشخص برای ارائه اطلاعات شفاف و بهروز به گردشگران، کمکرسانی فوری در زمان حوادث پیشبینی نشده، و ایجاد هماهنگی مؤثر بین نهادهای ذیربط، میتواند به کاهش تبعات منفی بحران و بازیابی سریعتر اعتماد کمک کند.
علاوه بر این، توسعه گردشگری تابآور که شامل اشکالی مانند اقامتگاههای بومگردی، گردشگری روستایی و عشایری است، میتواند به دلیل پراکندگی و عدم تمرکز جغرافیایی، کمتر در معرض تهدیدات خارجی قرار گیرد و در عین حال، به توسعه اقتصادی و توانمندسازی جوامع محلی کمک شایانی کند. این رویکردها، نه تنها به پایداری صنعت گردشگری در زمان بحران یاری میرسانند، بلکه به ایجاد یک اکوسیستم گردشگری متنوع و منعطف منجر میشوند که قادر به جذب شوکهای مختلف است.
تمهیدات پساجنگ: حمایت از تاسیسات و پرسنل گردشگری
مهمتر از همه، دوره پساجنگ و مراحل بازسازی و احیای صنعت گردشگری، نیازمند تمهیدات و سیاستهای حمایتی هدفمند از سوی دولت است. دفاتر و تاسیسات مسافرتی، از جمله آژانسهای گردشگری، هتلها، اقامتگاهها و شرکتهای حملونقل، اغلب در طول جنگ و پس از آن با چالشهای مالی و عملیاتی جدی مواجه میشوند. از دست دادن بازار، کاهش شدید درآمد، و هزینههای نگهداری، بقای بسیاری از این واحدها را تهدید میکند.
با نگاهی به تجربیات مشابه در کشورهایی که پس از جنگ به بازسازی صنعت گردشگری خود پرداختهاند، دولت میتواند اقدامات موثری را در دستور کار قرار دهد:
- حمایت از اشتغال: حفظ نیروی کار متخصص در صنعت گردشگری بسیار حیاتی است. دولت میتواند با ارائه یارانههای حقوقی، برنامههای بیمه بیکاری موقت و تسهیل در بازآموزی و ارتقای مهارت پرسنل، از ریزش نیروی انسانی جلوگیری کند. پرسنل دفاتر مسافرتی و کارکنان هتلها که اغلب متخصص در حوزه خود هستند، سرمایههای انسانی ارزشمندی به شمار میروند که از دست دادن آنها، بازیابی صنعت را دشوارتر میسازد.
- تسهیلات برای بازسازی و نوسازی: بسیاری از تاسیسات ممکن است در اثر جنگ آسیب دیده باشند یا نیاز به نوسازی برای جذب گردشگران جدید داشته باشند. دولت میتواند با ارائه تسهیلات و وامهای عمرانی با شرایط ویژه، به بازسازی و تجهیز این مراکز کمک کند.
- برنامههای بازاریابی مشترک: همکاری دولت با بخش خصوصی در اجرای کمپینهای بازاریابی گسترده در سطح بینالمللی برای تغییر تصویر منفی ایجاد شده و جذب مجدد گردشگر، ضروری است. این برنامهها میتوانند شامل تورهای آشناسازی برای فعالان گردشگری و رسانههای خارجی، حضور در نمایشگاههای بینالمللی و ارائه بستههای سفر جذاب باشند
- بستههای حمایتی مالی: ارائه وامهای کمبهره یا بدون بهره، اعطای کمکهای بلاعوض، و کاهش یا معافیتهای مالیاتی موقت برای دفاتر و تاسیسات گردشگری، میتواند به آنها در عبور از دوران رکود کمک کند. کشورهای اروپایی پس از جنگ جهانی دوم و یا سریلانکا پس از جنگ داخلی، از این دست حمایتها برای احیای اقتصاد خود استفاده کردند.
- بازنگری در قوانین و مقررات: دولت باید آمادگی لازم را برای بازنگری در قوانین و مقررات مربوط به ویزا، سرمایهگذاری خارجی، و تسهیل ورود گردشگران داشته باشد تا پس از پایان تنشها، بتواند به سرعت روند جذب گردشگر را تسریع بخشد.
در نهایت، تابآوری در گردشگری، فراتر از یک مفهوم نظری، یک ضرورت عملی برای کشوری نظیر ایران است که در منطقهای پرچالش قرار دارد. با نگاهی علمی و بهرهگیری از تجربیات جهانی، میتوان راهبردهای مؤثری برای کاهش آسیبپذیری و تضمین تداوم رشد صنعت گردشگری ایران، حتی در شرایط بحران، اتخاذ کرد. این مهم، نیازمند یک رویکرد جامع و همکاری بینبخشی میان دولت، بخش خصوصی، و جامعه محلی است.