موزهها بار شیشه دارند نباید آنها را وارد جنگ کرد

میراث فرهنگی تنها اشیایی در قفسه نیستند؛ آنها روایتهای زندهای از ایستادگی، هویت و پیوند مردم با گذشتهاند. در روزهایی که کشور درگیر جنگ است، موزهها نه فقط نگهبان اشیاء که نگهبان حافظه جمعیاند. رئیس موزه هنرهای معاصر تهران در گفتوگویی از چگونگی حفاظت و معنابخشی دوباره به آثار هنری در روزهای بحران میگوید.
به گزارش خبرگزاری سینا، روزهای گذشته که تجاوز رژیم صهیونسیتی به خاک کشورمان ما را وارد یک جنگ تحمیلی کرد، یکی از موارد حائز اهمیت توجه و حفاظت از میراث ملی موجود در موزه هنرهای معاصر تهران بود که در همین راستا گفتوگویی داشتیم با رضا دبیرینژاد ـ رئیس موزه هنرهای معاصر تهران ـ و از او درباره شرایط حفظ این آثار و نقشی که این میراث ملی در شرایط جنگی ایفا میکنند، پرسیدیم.

او در ابتدا درباره نحوه حفاظت از آثار ملی موزهها در شرایط جنگی گفت: بار موزهها را بار شیشه میخوانند و شیشه را نباید وارد این مجادلات کرد؛ چون بار شکنندهای است. حال باید هر نوع شرایط احتیاطی لازم را که میتواند مانع آسیب رسیدن به این آثار شود، انجام داد. برخی از آثار در برابر زلزله هم استحکام کافی ندارد، حال اگر در نزدیکی موزهها یا بناهای تاریخی اتفاقی مانند انفجار رخ دهد، لرزش، اثرات و خسارت آن میتواند به موزهها وارد شود.
دبیرینژاد ادامه داد: در همین راستا باید به قوانین و دستورالعملهای جهانی شورای بینالمللی حفاظت از آثار فرهنگی و تاریخی (ایکوموس)، شورای محوطهها و بناهای تاریخی و شورای جهانی موزهها (ایکوم) برای محافظت و مراقبت از این آثار عمل کرد. این دستورالعملها قبلا هم به زبانهای مختلف ترجمه شده و حتی قبل از جنگ هم در همان روزهای اول بین موزهداران به اشتراک گذاشته و توصیههایی شد. یکی از این توصیهها این بود آثاری که کوچک هستند به اماکن امن منتقل شوند که موزههای تهران و شهرهای بزرگ که خطر بیشتری آنها را تهدید میکرد، این کار را کردند.
او تصریح کرد: البته که همه موزههای کشور مخازن بزرگی ندارند که بتوانند تمام آثار خود را جمع کنند و در برخی از موزهها مانند کاخ موزهها که حجم آثار بزرگ است، جمع کردن آثار غیرممکن است. حال برخی از این موزهها آثار را به فضاهایی که امنیت بیشتری دارند منتقل میکنند، در حدی که آنها را از لرزشها دور نگه دارند و یا آنها را از روی دیوار پایین میآورند.
رئیس موزه هنرهای معاصر تهران همچنین درباره بخش دیگر دستورالعملهای محافظتی شامل فرآیند ثبت و ضبط آثار گفت: صرفا نباید آثار را حفظ کرد بلکه اطلاعات دبجیتالی آثار اعم از عکس، شناسنامه و … را هم باید در قالب کپیهای متعدد در جاهای مختلف در خود موزهها و یک مکان دورتر نگهداری کرد.
در زمان جنگ عراق و آمریکا موزه ملی عراق غارت شد و بعداً به استناد کاتالوگها و فهرست آثاری که موجود بود، بسیاری از این آثار شناسایی و برگردانده شد.
همچنین جایی مانند کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه برای مراکز فرهنگی مانند آثار میراث فرهنگی و میراث جهانی نمادها و نشانههایی را طراحی کرده است و توصیه میکند روی اماکن فرهنگی و تاریخی قرار بگیرد؛ زیرا درصورت پیش آمدن چنین اتفاقهایی باعث میشود کشورهایی که با هم در جنگ هستند از این مراکز دوری کنند.
او در ادامه صحبتهای خود به لزوم تنطیم شیوهنامه بحران پرداخت و گفت: لازم است تمامی موزهها از قبل، آییننامهها و شیوهنامههای مدیریت بحران داشته باشند که در آن حتی نقش هر یک از کارکنان موزه را در لحظات بحرانی تعریف و مشخص کند که ذخایر اطلاعاتی را چگونه باید نگهداری کرد. چند سال پیش تهیه دستورالعمل بحران به تمامی موزهها توصیه شده بود و خوشبختانه بسیاری از موزهها به آن عمل کردند.
دبیرینژاد همچنین عنوان کرد که یکی از نکاتی که امروزه باید به لحاظ کارکرد محتوایی در نظر گرفت، این است که میراث فرهنگی که آنها را آثار ملی و ایران تلقی میکنیم، در بزنگاههای مختلف میتوانند نقشهای مختلفی را برعهده بگیرند و یک نقش ندارند.
او ادامه داد: درحقیقت همانقدر که در بحران کمآبی و خشکسالی با استناد به این آثار متذکر میشویم که تجربه زیسته کشورمان برای مدیریت بحران آب چگونه بوده است، در شرایط ملی هم با ارجاع به آثار تاریخی و فرهنگی خود متوجه میشویم در جنگهایی که هزاران سال بر این کشور گذشته است چه کردهایم و چگونه توانستهایم از این بحرانها عبور کنیم.
دبیرینژاد تصریح کرد: بسیاری از آثار ما برجای مانده از آن دورهها و زمانهها هستند و حتی میتوانند اشاراتی به این موضوع داشته باشند. این امر شامل آثار منقول و غیرمنقول میشود؛ آثار غیرمنقول شامل میراث معنوی مانند اسطورهها، روایتها و داستانهای ملی است. حال اگر از آرش کمانگیر، ایرج و سلم و تور و قهرمانی رستم دم میزنیم، تمام اینها اسطورههای بزرگی هستند که در بزنگاهها توانستهاند نقش نمادین قهرمانانه را برای مردم ایران ایفا کنند. به نظر میآید یکی از وظایف مراکز میراث فرهنگی و موزهها جدای از بحث امنیت، این است که در چنین شرایطی میتوانند با یادآوری اسطورهها و بازخوانی این آثار مفهوم میراث ملی و همبستگی ملی و دفاع از وطن را هم بین کشور و مردم زنده کنند، همچنین تمام کشور را گرد مفهوم کلی ایران و دفاع از آن جمع کنند تا بتوانیم از میراث فرهنگی برای خدمت به کشور استفاده کنیم.