دایناسور و صددام در بالای جدول فروش| عطاران و جمشیدی همچنان میفروشند

کمدیهای «دایناسور» و «صددام» تا امرزو پرفروش فیلمهای سال ۱۴۰۴ شدهاند.
به گزارش خبرگزاری سینا، در میان فیلمهایی که از نوروز امسال روی پرده رفتند، دو کمدی دایناسور و صددام همانطور که طبق سنت این سالهای اخیر انتظارش میرفت، پرفروش ترین فیلمهای امسال تا امروز شده اند.
دایناسور ساخته مسعود اطیابی با بازی پژمان جمشیدی و امیر جعفری از هشتم اسفند ماه به عنوان فیلم نوروزی ۱۴۰۴ در ۷۳۸ سالن اکران شد و تا امروز ۱۴۶ میلیارد و ۵۳۲ میلیون فروش داشته است. اطیابی که قبل تر کمدیهای پرفروش و مخاطب دینامیت، انفرادی، بخارست، هتل و سه گانه تگزاس را ساخته است که در همه آنها به جز انفردای، پژمان جمشیدی حضور دارد، در دایناسور هم با زوج پژمان جمشیدی و امیر جعفری و با همان فرمول کمدیهای گذشته، توانسته یک میلیون و ۷۹۴ هزار مخاطب داشته باشد. فیلم در باره فردی معتاد به نام رضا دایناسور است که برای فرار از اخراج مجبور به ارائه گواهی عدم اعتیاد است. او با روشهای گوناگون تلاش میکند تا آثار مواد را از بدن خود پاک کند، اما در روز آزمایش اتفاقاتی میافتد که زندگی همه را به هم میریزد.
دومین فیلم پرفروش امسال، از هفدهم اردیبهشت روی پرده رفته است، اما توانسته در همین مدت کم ۷۴ میلیارد تومان فروش داشته باشد. صددام باز هم یک کمدی است که با بازی رضا عطاران و عباس جمشیدی فر در ۶۳۰ سالن اکران شده و نزدیک ۹۰۰ هزار بلیت فروخته است. فیلم در باره مردی است که به دلیل شباهت با صدام حسین یکی از بدلهای صدام است و قرار میشود در تهران عملیاتی را اجرا کند. در همان زمان نمایش فیلم در جشنواره نقدهای بسیار منفی در باره فیلم نوشته شد که ترجیع بند همه آنها استفاده از شوخیهای سخیف و حتی بی مزه جنسی در آن بود. از جمله یکی از منتقدان نوشت: «البته که ترکیب بازیگران اصلی در کنار اسم فیلم و چهره نقش اولش (با گریم صدام) با یک کمپین تبلیغاتی مؤثر، فروش بالای آن را تضمین میکند. اما حتی اگر از وقتی که تلف تماشایش شد صرفنظر کنیم، باز سؤال اصلی دربارهی «صددام» از هیأت انتخاب فجر این است که چرا چنین فیلمیباید در جشنواره باشد؟ و قبل از آن، اصلاً چرا باید ساخته شود؟ واقعاً نگاه معطوف به گیشه اینقدر تبدیل به تمامیت سینمای کمدی ما شده که دیگر مطلقاً هیچ چیز در مسیر رسیدن به آن مقصد اهمیتی ندارد؟
یعنی کمدی صرفاً به واسطهی اینکه کمدی است، میتوان در هر سطح و میزانی، عقل و شعور مخاطبش را ناچیز بینگارد؟ که هر اتفاقی در هر لحظهای از آن به هر شکلی ممکن باشد و مطابق با فهم و درک خردسالان گروه سنی (الف) -و ای بسا پیش از آن- قصهاش را تعریف کند؟ آیا اصولاً هیچ تفاوتی بین «منطق در یک اثر کمدی» با دنیایی پرت و پلا و مُهمل و بیسروته وجود ندارد؟»
به هرحال زمانه کمدیهای اینچنینی است و فعلا هم تماشاگر از آنها استقبال میکند و همچنان در صدر جدول فروش قرار دارند.