به مناسبت زادروز بهاءالدین خرمشاهی :
چرا «حافظ‌نامه» از شرح‌های دیگر ممتاز شده است؟

کوروش کمالی سروستانی، پژوهشگر و رئیس موسسه آموزش عالی حافظ گفت: آنچه که تاکنون «حافظ‌نامه» را از دیگر شروح ممتاز کرده در وهله نخست آن است که خرمشاهی شعر حافظ را از دریچه‌ باورداشت‌های خویش تأویل نکرده است.

به گزارش خبرگزاری سینا، کوروش کمالی سروستانی از فرارسیدن زادروز بهاءالدین خرمشاهی به عنوان فرصتی مغتنم برای یادآوری خدمات وی به ادبیات ایران زمین یاد و عنوان کرد: نام و نشان بهاءالدین خرمشاهی به چندین هنر آراسته است. دانش و بخردی وی به علوم ادبی و دینی، فلسفی و ترجمه و طنز و نیز انس با قرآن و باورمندی‌اش به‌عرفان‌، مددکار او در آفرینش آثاری است که از دیرباز آغاز شده و آوازه‌ای درخشان یافته است. انگاره‌های فکری او در تلفیق با درایت وی‌، منجر به خلق آثار جاودانی شده که از عشق ناب و ماندگارش به فرهنگ، هنر و تمدن این سرزمین، در دل پرورانیده است.

این استاد زبان و ادبیات فارسی با بیان اینکه خرمشاهی طرز خاص خویش را در پژوهش و خلق آثار به نمایش گذاشته، افزود: اگرچه می‌توان در کارنامه خرمشاهی، از پژوهش‌های گوناگونی سراغ گرفت، اما دلباختگی استاد به حافظ، از لونی دیگر است؛ به گونه‌ای که شمار آثار نگاشته شده وی درباره حافظ و اشعارش، گواه این مدعاست؛ آثاری چون «ذهن و زبان حافظ»، «حافظ‌نامه»، «حافظ»، «حافظ حافظه ماست»، «برگزیده و شرح اشعار حافظ»، «فال‌های شگفت‌انگیز حافظ»، «گزیده اشعار حافظ» و «دانشنامه حافظ» که هر یک در جایگاه خود، در خور توجه‌اند؛ اما از این میان، «حافظ‌نامه» دو جلدی استاد خرمشاهی به دلایل گوناگونی، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

رئیس موسسه آموزش عالی حافظ گفت: «حافظ‌نامه» شرح جامع و همه‌جانبه ۲۵۰ غزل است که در آن، ذیل هر غزل به شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و تفسیر ابیات دشوار پرداخته و نخستین بار سال ۱۳۶۶ به چاپ رسیده و تا کنون نیز بیش از ۳۰ بار منتشر شده است. این اثر با وجود انتشار شروح ارزشمند دیگری که بر حافظ نگاشته شده؛ ارزشمندترین شرح بر دیوان حافظ است.

وی با بیان اینکه شرح‌نویسی بر شعر حافظ را به گفته حافظ‌پژوهان از دیدگاه کلامی یا تأویلی و از دیدگاه فلسفی یا تفسیری می‌توان بررسی کرد، افزود: نوشتن شرح بر شعر حافظ، زمانی کوتاه پس از درگذشت وی آغاز شده و نخستین شرح‌های ابیاتی از حافظ در قرن نهم، توسط آذری‌طوسی، فاروقی، خواجه عبیدالله احرار و ملاجلال‌الدین دوانی کازرونی نگاشته شده است. در قرن دهم نیز شرح مفصل محمد سودی بوسنوی به زبان ترکی و در قرن دوازدهم شرح بدرالدین بن حافظ بهاءالدین اکبرآبادی قابل تامل است. از آن پس و در دوره معاصر، به‌ویژه پس از تصحیح نسخه دیوان حافظ توسط استادان قزوینی و غنی، شروحی بر دیوان حافظ نگاشته شده که هریک از منظری و موضوعی در خور تامل و ستایش است.

کمالی سروستانی تاکید کرد: آنچه که تاکنون «حافظ‌نامه» را از دیگر شروح ممتاز کرده در وهله نخست آن است که خرمشاهی شعر حافظ را از دریچه باورداشت‌های خویش تأویل نکرده که اگر چنین می‌بود، سهم عظیمی از اشعار حافظ به جای رویکرد ادبی با رویکرد دینی، مذهبی و اعتقادی تاویل می‌پذیرفت و از سوی دیگر استاد خرمشاهی با زبان شعر و دلالت‌های روشن و پنهان آن آشناست؛ تأویل‌پذیری و چندلایگی شعر حافظ را می‌شناسد و از یک‌سونگری و مطلق‌اندیشی در شرح ابیات حافظ می‌پرهیزد؛ با ویژگی‌های دینی، تاریخی، فرهنگی و سیاسی روزگار حافظ انس دارد و بازتاب این مفاهیم را در اشعار حافظ به تصویر کشیده است. تأثیرپذیری حافظ را از شاعران دیگر و از قرآن و سنت و روایت و حدیث، به دقت بررسی کرده و به متن اشعار حافظ و دلالت‌های ادبی آن وفادار مانده است. در تبیین غزل‌ها از تکرار بی‌مورد، خود را دور کرده و تأکیدش بیشتر بر دشواری‌ها و ایهام‌ها و ابهام‌ها و مفاهیم کلیدی و مهم اشعار حافظ و بیان آنها با زبانی ساده و روشن بوده است؛ چنانکه در آغاز کتاب تمام این مفاهیم بنیادی و شاخصه‌های اندیشگانی حافظ را توضیح داده که در کل دیوان و غزل‌ها کاربردی و قابل تعمیم است.

وی بیان کرد: خرمشاهی در «حافظ‌نامه» کوشیده تا اشعار حافظ را با جست‌وجوی ارتباط لایه‌های پنهان و هنرمندانه دیگر ابیات و فضای کلی غزل، شرح و تفسیر کند و در همه این احوال به معیارها و ملاک‌های پژوهش علمی، دقت بسیار داشته و وفادار بوده است.

منبع
ایبنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا