جشنواره بازیهای رایانهای فجر؛ طفل سر راهی وزارت ارشاد؟!
![](https://sinapress.ir/wp-content/uploads/2025/02/63350590.jpg)
دهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر به عنوان عضو تازهوارد جشنوارههای فجر درحالی پس از سه روز به کار خود پایان داد که زیر سایه موضوعات مختلفی از جمله برگزاری همزمان با جشنواره فیلم فجر مورد بیمهری قرار گرفت. جشنوارهای که مشخص نیست چرا باوجود انتقاد اهالی صنعتبازیسازی باید با پسوند «فجر» در زمانی برگزار شود که به خاطر ترافیک کاری جشنوارهها حتی وزیر ارشاد هم به جز ارسال یک پیام توجه بیشتری به آن نکند.
به گزارش خبرگزاری سینا، نخستین جشنواره و نمایشگاه بینالمللی بازیهای رایانهای تهران در اردیبهشتماه سال ۱۳۹۰ آغاز به کار کرد؛ جشنوارهای که تا پیش از همهگیری کرونا و به محاق رفتن فعالیتهای فرهنگی در کشور هرسال به شکل منظم برگزار میشد، اما به واسطه شیوع این ویروس با ۴ سال وقفه در برگزاری مواجه شد تا اینکه سرانجام سال ۱۴۰۲ مجددا فعالیت خود را با یک تفاوت نسبت به دورههای قبل آغاز کرد؛ تفاوتی که البته به نظر میرسد طی دو دوره گذشته به جای آنکه سبب رونق بیشتر این رویداد شده باشد اسباب انتقاد اهالی زیستبوم بازیهای رایانهای را فراهم کرده است.
سال گذشته احیای جشنواره بازیهای رایانهای در دستور کار بنیاد ملی بازیهای رایانهای قرار گرفت و بر این اساس مقرر شد تا این جشنواره نیز پس از ۸ سال به خانواده جشنوارههای فرهنگی – هنری فجر بپیوندد و در بازه زمانی نزدیک به دهه فجر برگزار شود. هرچندسال گذشته به واسطه ترافیک کاری جشنوارههای سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی و … بر اساس یک تصمیم درست جشنواره بازیهای رایانهای در دی ماه برگزار شد تا فرصت پرداخت مناسب به این جشنواره که به مدت ۴ سال به فراموشی سپرده شده بود ایجاد شود. بر همین اساس نهمین جشنواره بازیهای رایانهای که دیگر پسوند «فجر» هم به آن اضافه شده بود، بدون برگزاری یک گردهمایی عمومی برای بازیسازان و بازیدوستان به برخلاف آنچه که برای سایر جشنوارههای فجر شاهد آن هستیم، سرانجام روز ۲۳ دی ماه سال ۱۴۰۲ و پس از داوری آثار ارسال شده و برگزاری رویدادی برای جذب سرمایه برای بازیسازان دیجیتال با برپایی آئین اختتامیه در تالار وحدت به کار خود پایان داد.
جشنواره بازیهای رایانهای؛ فرزندخوانده جشنوارههای فجر
عضو جدید خانواده جشنوارههای فجر که با نگاه به ادوار گذشته آن و بهویژه دورههای نخست مشخص میشود که جشنوارهای سر و شکلدار بوده و بر اساس متر و معیارهای تخصصیِ بینالمللی برگزار میشده و اتفاقا همین نام «بینالمللی» را نیز یدک میکشیده امسال اما به گفته شرکتکنندگانِ آن فاصله قابل توجهی با آن چیزی داشت که در دورههای قبل برگزار میشد. تاجایی که حتی سید امیر آقایی – نماینده مرکز ملی فضای مجازی – در جریان بازدید از این جشنواره بیان کرد: «وقفه در برگزاری جشنواره بازیهای رایانهای یکی از چالشهای این حوزه است. بنیهی رویداد نسبت به آن چیزی که ۱۰ سال قبل اتفاق میافتاد، خیلی ضعیفتر شده و لازم است به فکر قویتر برگزار کردن جشنواره باشیم.» از طرفی بازیسازان به عنوان صاحبان اصلی جشنواره نیز معتقد بودند لزومی نداشته جشنواره بازیهای رایانهای توسط جشنوارههای فجر آن هم پس از ۸ سال برگزاری، به فرزندخواندگی پذیرفته شود تا در یک بازه زمانی فشرده آن هم زیر سایه جشنوارههای مهمی همچون سینما، تئاتر و موسیقی به شکلی برگزار شود که حتی برای متولیان اصلی خود نیز اهمیت چندانی نداشته باشد.
همزمانی برگزاری دو جشنواره و یک سوال بیپاسخ
بر اساس اعلام فراخوان اولیه قرار بود دهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر مانند سال گذشته در دی ماه برگزار شود، اما بدون اعلام دلیل مشخص، برگزاری این رویداد به روزهای ۱۶، ۱۷ و ۱۸ بهمن ماه و دقیقا همزمان با روزهای مهم و پر خبر جشنواره سینمایی فجر موکول شد. تصمیمی که از همان ابتدا و پیش از شروع این جشنواره انتقاداتی به آن وارد بود، اما در نهایت بدون اینکه مشخص شود چرا باید دو جشنوارهی فجر همزمان باهم برگزار شوند؟، اعلام شد که جشنواره بازیهای رایانهای فجر طی سه روز برگزار خواهد شد. جشنوارهای که حتی پیش از برگزاری مشخص بود که زیر سایه جشنواره فیلم فجر توجه خاصی به آن نخواهد شد.
جشنواره ملی بازیهای رایانهای کار خود را از روز ۱۶ بهمن ماه و با رویداد سرمایهگذاری سکوی پرش غزال در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و در روز نخست با برگزاری کارگاهها و نشستهای تخصصیِ بازیسازی به کار خود ادامه داد. ۱۷ بهمن ماه نیز بخش نمایشگاهی جشنواره در فضایی محدود نسبت به ادوار گذشته آغاز بهکار کرد. در پایان روز دوم اسامی برگزیدگان اعلام و غزالهای زرین جشنواره اهدا شد و در نهایت جشنواره بازیهای رایانهای فجر در سومین روز پس از برگزاری پنلها و کارگاههای از پیش تعیین شده به کار خود پایان داد.
اعتراض به بیتوجهی وزیر ارشاد
هرچند خوشحالی از دور هم جمع شدن پس از یک وقفه طولانیمدت و انتقال تجربهها، نقطه نظر مشترک همه شرکتکنندگانِ این رویداد بود، اما کمتوجهی نهاد اصلی متولی این جشنواره یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نهایت صدای انتقاد و اعتراض بازیسازان را بلند کرد، بهویژه آنکه مراسم اهدای جوایز و غزالهای زرین جشنواره بدون حضور وزیر ارشاد برگزار شد و محمدمهدی احمدی – مشاور عالی وزیر – نیز که برای قرائت پیام سیدعباس صالحی و به نوعی به نمایندگی از او روی سن رفت به محض خواندن پیام و اعطای تندیسهای بخش «جایزه بازی جدّی» و پیش از آغاز بخش اصلی مراسم را ترک کرد و مراسم با حضور مدیر روابط عمومی وزارت ارشاد ادامه پیدا کرد. موضوعی که باعث شد یکی از بازیسازان برگزیده پس از دریافت غزال زرین پشت تریبون برود و اعتراض خود به این بیتوجهی را به شکل رسمی اعلام کند. البته این تنها گلایه مطرح شده نبود و دلخوری از این کمتوجهی تا پایان روز بعد صحبت اصلی شرکتکنندگان بود؛ چنانچه در پنل تخصصی «صنعت بازی؛ چالشها، فرصتها و آینده» نیز محمدمهدی بهفرراد به عنوان یکی از بازیسازان قدیمی با اعلام این دلخوری بگوید: «چرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید به این نمایشگاه بیاید؟ باید برای خودشان مهم باشد که حضور داشته باشند، چون صنعت بازیسازی پر اهمیت است. قدیمیها میگفتند زبان، بادبزن دل است؛ ما هم این حرفها را میزنیم که دلمان خنک شود چون فکر نمیکنیم بعد از بیان این حرفها هم اتفاق خاصی بیفتد.»
حرمت جشنواره به متولی است!
از سوی دیگر با وجود اینکه بازدید مسئولان و تصمیمگیران از یک جشنواره و نمایشگاه یک کار متداول است که معمولا به نیت آشنایی بیشتر با یک حوزه و شنیدن دغدغه شاغلان آن صورت میگیرد، اما دهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر حتی در این مورد هم با سایر جشنوارهها متفاوت بود به شکلی که شاید به تعداد انگشتان دو دست هم مسئول مرتبط و تاثیرگذار که بتوانند با شنیدن صحبت بازیسازان به برطرف کردن چالشهای آنها کمک کنند از این جشنواره بازدید نکردند. البته منطقی هم به نظر نمیرسد وقتی حتی وزارت فرهنگ و ارشاد به عنوان مهمترین نهاد متولیِ بازیهای رایانهای اهمیت خاصی برای این جشنواره قائل نیست و حتی اسامی برگزیدگان جشنواره را هم پس از حدود ۱۲ ساعت در کانال اطلاعرسانی خود منتشر میکند، بخواهیم از سایر نهادها و افراد اثرگذار توقع همراهی و توجه داشته باشیم.
در این بین آنچه در صحبت بازیسازان قدیمی بیش از هرچیزی به آن اشاره میشد ناامیدی از توجه به این زیستبوم بود؛ چنانچه محمد زهتابی یکی دیگر از قدیمیهای این حوزه در یکی از پنلهای تخصصی جشنواره تاکید کرد: «نه توقعی از حاکمیت دارم و نه حتی این امیدواری را دارم که اتفاق خاصی رخ دهد، شاید ۱۰ سال قبل که با بنیاد جلسه داشتم خوشحال بودم، اما الان دیگر خبری از آن انگیزه نیست. تصور میکنم ظرفیتی برای ایجاد تغییر وجود ندارد با اینکه دوستان زحمت زیادی هم کشیدند.»
با وجود اینکه گروه سنی متفاوتی در صنعت بازیسازی فعال هستند، اما به وضوح بیشترین مشتاقان این حوزه را دهه هشتادیها تشکیل میدهند. جوانان و نوجوانانی که با شور و شوق فراوان و سوالات زیادی در ذهن خود در کارگاههای تخصصی و پنلها شرکت میکردند و با اتمام کارگاهها دور اساتید و بازیسازان قدیمی حلقه میزدند و تشنه شنیدن پاسخ و راهکارهایی برای پیشرفت از دهان آنها بودند. اساتیدی که به خودشان لقب «جاده صافکن» داده بودند و معتقد بودند ۱۵ سال قبل که کار در صنعت بازی را شروع کرده بودند حتی یک منبع درست هم وجود نداشته و با آزمون و خطاهای فراوان که به قیمت گذرِ جوانیشان تمام شده توانستند تجربه امروز خود را به دست بیاوند؛ تجربهای که حالا با ناامیدی از توجه بیشتر مسئولان به این حوزه آمیخته شده است، اما باز هم به اندازه توان خود تلاش میکنند تا دهه هشتادیها مسیر راحتتری برای رسیدن به اهداف خود در بازیسازی طی کنند.