چالش علم و فرزندآوری

از نگاه مردم دنیا، شکل گیری نطفه و به دنیا آمدن انسان، مشخص و ساده است. در نتیجه رابطه جنسی که میان مرد و زن شکل می گیرد. در طول تاریخ پیدایش انسان، در نتیجه انتقال گامتها یا همان یاخته های زایشی، نطفه ها شکل گرفته و یک دوره 9 ماهه مهم آغاز می شود. پس از این مدت، موجودی شکل گرفته و پای به این دنیا می گذارد. تا اینجای کار اتفاق غیرعادی روی نداده است. اما وقتی علم وارد عمل می شود، دگرگونی ها هم آغاز می شود. در واقع فرآیندها پیچیده تر از گذشته شده است. گزارشی که توسط آکادمی ملی علوم آمریکا منتشر شده تحقیقاتی را تأیید می کند که از تکنیک های نوین اصلاح ژنتیکی حمایت می کنند. از این طریق می توان امیدوار به تولد انسانهایی بود که که پیش از شکل گیری جنین احتمال ابتلا به بیماریهای سخت ژنتیکی از بین برود.

اما ایده شبیه سازی انسان غوغای جنجال برانگیزی در دنیا به راه انداخت. 20 سال پیش در همین روزها بود که «دالی» گوسفند شبیه سازی شده پای به این دنیا گذاشت. طی این مدت پیشرفتهای علمی زیادی حاصل شده که با استفاده از آنها می توان شبیه سازی انسان را محتمل تر از قبل انجام داد با این حال همواره به این نکته اشاره شده که این روند با معیارهای اخلاقی در تناقض است. در نگاه بسیاری از مردم، وحشتی شکل گرفته است.

طی چند دهه اخیر روشهای متنوعی برای شکل گیری نطفه ارایه شده است. روش AID که ریشه آن به قرن نوزدهم بازمی گردد و IVF که از دهه 70 میلادی توسعه یافت از جمله تکنیک های شناخته شده در بارورسازی محسوب می شوند. روش ICSI یا بارداری از طریق میکرواینجکشن نیز مورد توجه کارشناسان قرار دارد که طی آن يك اسپرم در محيط آزمايشگاه داخل يك تخمك تزريق می شود كه به دنبال آن لقاح و تقسيم سلولی صورت گرفته و جنین شکل می گیرد. بدین ترتیب ناباروری دیگر معنایی نخواهد داشت.

سال گذشته پروژه دیگری هم ارایه شد که تحت عنوان «پیوند میتوکندری» شناخته می شود. در برخی رسانه ها از این روش به عنوان تکنیک باروری سه والدینی یاد شده است. در این روشها دیگر خبری از روابط جنسی زناشویی به معنای رایج آن نیست. در اکثر آنها این شانس وجود دارد که جنین هایی که زنده می مانند را از آنهایی که خواهند مرد انتخاب کرد. در ابتدای امر این روشها متحیرکننده و حتی نفرت انگیز به نظر می رسند. اما تجربه نشان داده که در این حوزه، نفرت نمی تواند راهنمای خوبی برای سیاست باشد. روش AID حداقل از سوی یک دادگاه آمریکایی به عنوان روشی خلاف قانون برای بچه دارشدن در نظر گرفته شد. همچنین روش IVF نیز در نظر برخی کارشناسان با انتقادات زیادی همراه شد. اما هرچه علوم پیشرفت بیشتری کردند مشخص شد که محققان تا چه حد در عرصه مقابله با ناباروری و افزایش شانس بارورسازی زوجها به موفقیتهای چشمگیر نایل شده اند.

اکنون به روشهایی نظیر AID و IVF به عنوان دستاوردهای چشمگیر درمانی نگاه می شود که شادی را به زوجهای نابارور هدیه داده اند، افرادی که در غیر این صورت زندگی تنهایی را تجربه می کردند. قطعا همین نگرش درخصوص روش پیوند میتوکندری هم ایجاد خواهد شد. در نتیجه شانس به دنیا آمدن نوزادانی که مبتلا به بیماریهای خطرناک باشد از بین می رود.

اکنون به روشهایی نظیر AID و IVF به عنوان دستاوردهای چشمگیر درمانی نگاه می شود که شادی را به زوجهای نابارور هدیه داده اند، افرادی که در غیر این صورت زندگی تنهایی را تجربه می کردند. قطعا همین نگرش درخصوص روش پیوند میتوکندری هم ایجاد خواهد شد. در نتیجه شانس به دنیا آمدن نوزادانی که مبتلا به بیماریهای خطرناک باشد از بین می رود. اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا به استفاده از روشهای علمی در مقابله با ناباروری فکر نشود؟ والدین خوشحال و کودکان شاد قواعد لازم برای فکر کردن به استفاده از فناوریهای نوین پزشکی را ارایه می کنند. البته این فرآیندی است که بحث ایمنی در آن مورد توجه اصلی کارشناسان است.

اما نکته مهم دیگر مباحث اخلاقی است. پرسشهای زیادی درخصوص مقوله شبیه سازی نیز مطرح می شود. در واقع این نگرانی ها از زمانی که گوسفند شبیه سازی شده یعنی دالی به دنیا آمد مطرح بوده است. سؤالات بسیار زیاد هستند. آیا می توان به شبیه سازی کودکی فکر کرد که به هر دلیل از این دنیا رفته است؟ و آیا یک زن بیوه می تواند به شبیه سازی همسر فوت کرده اش فکر کند؟ آیا والدین ثروتمند این امکان را باید داشته که با دستکاریهای ژنتیکی، کودکانی با هوش بالاتر داشته باشند حال آنکه این امکان برای سایر افراد عادی وجود نداشته باشد؟

برای دسترسی به جدیدترین شماره Economist فایل پیوست را ملاحظه فرمائید.

 

مترجم: مهدی پیرگزی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا