ضرورت استقرار نظام یکپارچه آموزشی در کشور از مهدکودک تا دانشگاه
به گزارش سینا از روابط عمومی دانشگاه علم و فرهنگ، این نشست با حضور دکترمحمدصادق بیجندی مدیرگروه و عضو هیئت علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه علم و فرهنگ و دبیر علمی نشست، دکتر محمدمحسن غفوریان معاون آموزش و کارآفرینی جهاددانشگاهی ، دکتر یعقوب انتظاری عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم تحقیقات و فناوری، دکتر مجید نجارزاده معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علم و فرهنگ و جمعی از اساتید، دانشجویان و علاقهمندان برگزار شد.
دکتر محمدمحسن غفوریان عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی و معاون آموزش و کارآفرینی، با مروری بر اهداف و آرمان های انقلاب شکومند اسلامی، به اهداف و ارزش های علمی، فرهنگی و اجتماعی مورد نظر انقلاب و مباحث حوزه آموزش عالی اشاره کرد.
وی ضرورت تأسیس دانشگاه حکمتبنیان و ویژگیهای مطلوب را از نگاه حاکمیت الهی مورد بحث و بررسی قرار داد.
غفوریان گفت: الگوهای موجود در نظام آموزش عالی به دلیل اینکه مبتنی بر مفاهیم و نظریه های انسان شناسی، جامعه شناسی و … غربی است، مبتنی بر شبکه مسائل و موضوعات کشورهای دیگر است، عدم توجه و شناخت کافی از انتظارات، خواسته ها و الگوهای نسل های جدید، طراحی نشدن الگوهای جاری برای رفع نیاز اقتصادی، سیاسی، اجتماعی ، جوابگوی انتظارات نظام نیست.بنابراین به طور جد نیازمند اصلاح نهاد علم در کشور هستیم و برای تحقق این مهم استقرار نظام یکپارچه آموزشی در کشور از مهدکودک تا دانشگاه ضروری است.
معاون آموزش و کارآفرینی جهاد دانشگاهی در ادامه ویژگی های دانشگاه مطلوب در تراز انقلاب اسلامی را استقلال و عدم وابستگی فکری به قدرتها، در خدمت ملت، توجه به تخصص های مورد نیاز کشور، حرکت در مسیر خودکفایی همه جانبه کشور، همراستا با نظام حوزوی (وحدت حوزه و دانشگاه)، محیطی برای ترویج فرهنگ اسلامی، توجه به تهذیب نفس (ایمان، خودباوری، و …)، منابع مناسب و اساتید متعهد است.
غفوریان اجزای نظام دانشگاهی را به سه بخش ورودی ها، فرآیندها، نتایج و دست آوردها دسته بندی و با بر شمردن ویژگی های هر کدام از این بخش ها در دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، انتظاراتی را به عنوان خروجی های مطلوب با ویژگی هایی مانند دانش آموختگان و نخبگان (مؤمن، انقلابی، کارآمد، کاردان، اهل تحلیل، خالق، با اراده، خیرخواه، متخصص حرفه ای، دانشمند، کارآفرین، شهروند جهانی / دانش تجربی و…)، تحقق مفهوم حکمت (علم و فناوری نافع، متناسب با نیاز کشور و مبتنی بر الگوهای بومی)، توانمندی تشخیص و حل مسائل انقلاب اسلامی (کارآمدی، مفید بودن و …)، اقتدار و مرجعیت فکری، علمی و فناوری (شکستن انحصار غربی، خودکفایی و …)، نظریه پردازی، مفهوم سازی و الگوسازی، توجه به نظام ملّی شناسایی مسائل و چالش ها و اولویت بندی آنها (نظری، مدیریتی، ساختاری و …) برشمرد.
نباید دانشگاه حکمت بنیان را به دانشگاه اسلامی تقلیل دهیم
دکتر یعقوب انتظاری عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم تحقیقات و فناوری، گفت: نباید دانشگاه حکمت بنیان را به دانشگاه اسلامی تقلیل دهیم.
وی به تاریخچه دانشگاه حکمت بنیان در ایران اشاره کرد و افزود: این بحث از یک دهه قبل در کشور با واژه هایی نظیر، دانشگاه حکمت بنیان، خرد بنیان و خردمند توسط صاحب نظران مطرح شده ، اما نکته مهم این است که ادبیات و پیشنه پژوهشی زیادی در این حوزه نداریم و به عبارتی خلاء دانشی و دانایی جدی داریم که امیدواریم با برگزاری این نشست ها و همایش ها بتوانیم به تولید و باز تعریف این مباحث بیش از پیش بپردازیم.
انتظاری دانشگاه را نیروی محرکه جامعه خرمند و خرد بنیان دانست و خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم دانشگاه های موجود را به دانشگاه های حکمت بنیان و خرد بنیان تبدیل کنیم باید جهانی فکر کنیم و جهانی بیاندیشیم.
وی دانشگاه حکمتبنیان را مترادف دانشگاه خرد بنیان و خردمند دانست و اظهار داشت: در دانشگاه خرد بنیان، خردمند و حکمت بنیان، خردمندان آن باید نگاه جهانی داشته باشند؛ زیرا اگر علم و دانش توأم با خرد و حکمت نباشد به جای توسعه باعث مشکلات و چالش های زیاد میشود.
انتظاری با اشاره به ویژگیهای دانشگاه حکمتبنیان، بیعدالتی پایدار را یکی از مسائل متاثر از بیخردی و ناپایداری جامعه جهانی عنوان کرد.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم تحقیقات و فناوری تاکید کرد: جهان معنی زندگی را گم کرده است و دانشگاه باید کمک کند معنی زندگی بازتعریف و بازیابی شود. به عبارت دیگر دانشگاه تمام قد در همه حوزه ها در خدمت جامعه قرار گیرد.
وی افزود: به عبارت دیگر دانشگاه حکمت بنیان یا خردمند باید در خدمت، توسعه ملی و دانش بنیان، توسعه محلی و دانش بنیان و تولید ارزش های عمومی باشد.
وی عنوان کرد: متاسفانه در حال حاضر جامعه در شناخت دقیق علل مسائل و چالش های خود با مشکلات جدی مواجه است و از دانشگاه حکمت بنیان انتظار می رود در این حوزه ورود پیدا کرده و با شناسایی علل درست مسائل و چالش ها برای حل آنها راه حل های درست ارائه کند.
دکتر انتظاری در پایان، ضمن تشریح دقیق تر شرایط کنونی دانشگاه ها، پیشنهاد حرکت از سمت دانشگاه های تولید کننده دانش به سمت دانشگاه های حکمت بنیان، خرد بنیان و یا خردمند را در زیست بومی که حداقل دارای ۵ شرط، دانشگاه ها به صورت نهادینه دارای حرکت درون زا داشته باشند، در جامعه اقتصاد آزاد و رقابتی حاکم باشد، در جامعه گشودگی و حکمرانی خوب جریان داشته باشد، جامعه در حوزه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی دانش بنیان باشد و جامعه اطلاعاتی پیشرفته رونق داشته باشد،دانست.
در نظام حکمرانی ایران شاهد مشارکت و فراتنظیم گری در نظام آموزش عالی باشیم
درادامه دکتر مجید نجارزاده معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علم و فرهنگ با بیان دو تعریف از منظر “سعدی” و “عین القضات همدانی” در خصوص “حکمت” به معنای تضارب آرا پرداخته و واژه حکمت در محیط را منتج از تضارب آرا برشمرده و آن را پدیده ای که با دستور و بخشنامه حاصل شود، متضاد دانست.
وی در ادامه مفهوم تنظیم گری کلاسیک و مدرن را مورد تجزیه و تحلیلی قرار داد و گفت: تنظیم گری را از منظر “هدف” به دو نوع اقتصادی و اجتماعی تفکیک می کنند، در تنظیم گری اقتصادی بحث صیانت از رقابت، قیمت گذاری رقابتی و مواردی از این دست مورد کنکاش قرار می گیرد. این در حالی است که تنظیم گری از منظر اجتماعی به موضوع ارزش های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی می پردازد.
معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علم و فرهنگ ، تنظیم گری کلاسیک عام را شامل کلیه ابزارهای که دولت برای دستیابی به اهداف مدنظر خود بکار می گیرد تعریف کرد و تنظیم گری کلاسیک خاص را استفاده از ابزار مقررات برای نیل به اهداف دانست.
وی در ادامه عنوان کرد: در تنظیم گری مدرن نقش محوری از دولت گرفته می شود و جامعه، بازار، نهادهای غیر دولتی نیز نقش اصلی را در امر تنظیم ایفا می کنند.
نجارزاده در ادامه به ماهیت شناسی آموزش عالی از دو منظر کالا یا خدمت پرداخت و گفت: آموزش عالی نوعی خدمت عمومی محسوب می شود و باید از دو منظر منفعت عمومی و مسئولیت دولت مورد بحث و بررسی قرار گیرد، زیرا دولت وقتی موضوعی به عنوان منفعت عمومی مطرح می شود به خود اجازه مداخله می دهد.
معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علم و فرهنگ در ادامه بر اساس همین استدلال، سیر تحولات نظری و عملی مسئولیت دولت در نظام آموزش عالی را به چهار الگو تقسیم کرد که از جمله آن، بی مسئولیتی دولت (دولت ژاندارم)، انحصار و تمرکز دولتی (برنامه ریزی متمرکز و دولت بزرگ کمونیستی)، خصوصی سازی و تنظیم گری و مشارکت و فراتنظیم گری در الگوی حکمرانی خوب نام برد.
وی گفت: امیدواریم ما در نظام حکمرانی ایران شاهد مشارکت و فراتنظیم گری در نظام آموزش عالی باشیم.
معاون آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه علم و فرهنگ با مروری به اصول ۲، ۳، ۳۰ و ۴۳ قانون اساسی و بندهای ۳، ۶ و ۱۳ اصل سوم به بحث تنظیم گری آموزش عالی غیر دولتی پرداخت و ۴ بخش مهم تضمین کیفیت اموزش عالی، جهت دهی نظام پژوهشی، تامین توسعه متوازان و آمایش سرزمینی و تضمین ارزش های اجتماعی، اخلاقی، و پاسداری از اصول خدمات عمومی را برای این حوزه مهم برشمرد.
نجارزاده سپس به آسیب شناسی وضع موجود نظام آموزش غیر دولتی پرداخته و مهم ترین آسیب ها و چالش های پیش رو را نقص استقلال شخصیت موسسات و دانشگاههای غیر دولتی، تحمیل نظام مدیریت دولتی، تاکید بر جنبه های بازاری و کالایی سازی آموزش عالی و غفلت از توسعه متوازن مبتنی بر آمایش سرزمینی دانست و برای رفع این چالش ها در نظام اموزش عالی غیر دولتی پیشنهاداتی مطرح کرد که می توان به ترویج ابعاد تنظیم گری اجتماعی، توسعه و تکثیر کیفی، آزادی در تدوین و اجرای سرفصل های آموزشی، شکستن انحصار دولت در نظام آموزش علون پزشکی و پیرا پزشکی حمایت از رشته های پایه و نظری و بنیادی و حرکت به سمت فرا تنظیم گری که به طور ویژه در دستور کار سیاست گذاران، تصمیم سازان و تصمیم گیران قرار گیرد؛اشاره کرد.