دکتر کاظمی آشتیانی هیچ‌گاه به فکر جیب، نام و نانش نبود

استاد زنده یاد کاظمی آشتیانی گفت: دکتر کاظمی آشتیانی واقعا جزء رویش‌های بزرگ انقلاب بود و جانشین پروری بسیار خوبی انجام ‌داد موضوعی که امروز در کشور ما نادر است؛ او هیچ گاه به فکر جیب و نام و نان اش نبود بلکه به فکر رشد بود.

به گزارش سیناپرس از  روابط عمومی جهاددانشگاهی، «دانشکده علوم توان‌بخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران» جایی است که دکتر کاظمی آشتیانی کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته فیزیوتراپی در آن خواند و به گفته استادش سکوی پرتاب همه موفقیت های دکتر سعید از دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران شروع شد. به همین منظور و به بهانه ۱۴ دی و سالگرد رحلت زنده یاد کاظمی آشتیانی خبرگزاری ایسنا به گفت و گو با استاد وی دکتر اسماعیل ابراهیمی تکامجانی رئیس این دانشکده پرداختیم.

شروع آشنایی با دکتر کاظمی آشتیانی به چه سالی باز می‌گردد؟

زمانی با ایشان آشنا شدم که دانشجو فیزیوتراپی بود و من هم استاد همین دانشکده و ایشان شاگرد من بود، حوالی سال ۵۸، منتهی چون انقلاب فرهنگی شد شروع کلاس ها از سال ۶۲ و زمان جنگ بود؛ سعید قبل از شروع دانشگاه معلم بود و از سالی که وارد دانشکده شد همزمان وارد امور حساسی شد و ابتدا مسئول جهاددانشگاهی دانشکده و بعد رییس جهاددانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی ایران شد.

از کارهای بزرگ دکتر آشتیانی برایمان بگویید؟

یکی از کارهای بزرگی که ایشان انجام می‌داد جمع آوری و همکاری همه جانبه با دانشجویان مختلف در ایجاد فضای مفاهمه برای کار علمی، پژوهشی و جهادی بود؛ یکی دیگر از کارهای مهم وی در دوران جنگ تشویق و ترغیب دانشجویان برای حضور در جبهه‌های جنگ کمک و مساعدت و انجام کارهای پشت جبهه بود که این کار، آن موقع و در بین دانشگاه های کشور بسیار بروز و ظهور عالی داشت.

فیزیوتراپی با جنگ عجین بود و ما در جنگ خدمات بزرگی را ارائه می‌دادیم، می‌توان گفت فیزیوتراپی به اندازه  گروه ‌های پزشکی در درمان مجروحان جنگ نقش داشت و دکتر از کسانی بود که در درمان جانبازان شیمیایی شلمچه بسیار کمک کرد؛ آن زمان موقع امتحانات دانشجویان بود و ما مجبور شدیم امتحانات را عقب بیندازیم و در ۳ بیمارستان یعنی بیمارستان سوختگی شهید مطهری، بیمارستان شهید لبافی نژاد و بیمارستان بقیه الله میزبان جانبازان شیمیایی باشیم و ۳ بار در روز برای آن‌ها فیزیوتراپی تنفسی انجام دهیم.

از خاطرات خوب ایشان چه چیزی  بیشتر در ذهن شما ماندگار است؟

یکی از خاطرات زیبای من از ایشان این است که آن موقع ما اصلا کتاب های تخصصی در زمینه توانبخشی نداشتیم، خاطرم هست دکتر ابراهیم محمود زاده امریکا بود و به من گفت چه چیزی نیاز دارید از آنجا بیاورم که بتوانید از آن استفاده کنید؟ دکتر کاظمی گفت کتاب، کتابی به نام «درد پی» که ۷ جلد است برای گردن درد، کمردرد، زانو درد و مچ دست و مچ پا  که با  ۱۰۰۰ تومان این کتاب ها را به ایران آوردند و دکتر کاظمی آن‌ها را افست کرد دانه ای ۱۰ تومن که در کل کشور پخش شد؛ دکتر کاظمی کارهای عام المنفعه و مفید این‌چنینی انجام می‌داد.

او آدمی بود با سعت دانش، فکر و آقایی بسیار در حدی که وقتی جایزه «جشنواره رازی» را ‌گرفت به مجموعه اهدا ‌کرد و گفت این هدیه تنها برای من نیست و همه مجموعه در آن سهیم هستند؛ همیشه می‌گفت شما نمی‌توانید با کوچک کردن دیگران خود را بزرگ کنید، با بزرگ کردن دیگران است که خودتان هم بزرگ می‌شوید؛ دست همه را می‌گرفت تا کمک کند افراد رشد کنند.

از ویژگی‌های بارز شخصیتی ایشان بفرمایید؟

دکتر سعید فردی بزرگ با وسعت نظری بلند بود، او فقط یک جا کار می‌کرد و از همان جا حقوق می‌گرفت، از مشخصات بارز او این بود که هرگز امکان نداشت از دو جا حقوق بگیرد، می‌گفت کار من یک جاست، هیچ جا برای خودش دکانی جدید باز نکرد، تا روزی که مرحوم شود همین طور بود صاف، زلال و پاکیزه و هیچ کس بعد از آن نتوانست به مقام و جایگاه دکتر کاظمی در این موارد برسد.

دکتر کاظمی حلال کار می‌کرد و حق الناس ها را می‌پرداخت، هیچ گاه زیراب کسی را نمی‌زد و حق کسی را پایمال نمی‌کرد، در عین حال بسیار احترام اساتید و شاگردانش را حفظ می‌کرد و من یکی از کارهای کوچکی که می‌توانستم در حد وسعم در حقش انجام دهم تاسیس مرکز آموزشی بزرگی در دانشکده به اسم استاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی بود.

کاظمی زیبایی کارش و شخصیتش آن بود که وارد هر مجموعه ای می‌شد به درد آن مجموعه می‌خورد و آن را ترقی می‌داد و هیچ موقع به فکر جیب و نام و نان اش نبود، بلکه به فکر بلند کردن و رشد آن مجموعه بود و هر جا روی هر صندلی می‌نشست عینا عبارت معروف عرب «شَرَفَ المَکانَ بالمَکین» رامعنا می‌کرد و آن محل را بزرگ می‌کرد و حرمت می‌داد.

کاظمی واقعا جزء رویش های بزرگ انقلاب بود و جانشین پروری بسیار خوبی انجام ‌داد، احساس نمی‌کرد که اگر این کار را کند آن فرد ممکن است فردا جای او را بگیرد و این موضوع امروز خیلی در کشور ما نادر است.

از چند جانبه بودن شخصیت وی برای ما بفرمایید؟

دکتر کاظمی آشتیانی یک آدم جهادی و یک معلم بزرگ، قرآنی و با مطالعه دینی بود و بعد ها یک استاد شد در معنای واقعی کلمه؛ سعید قران و روایات را خیلی خوب می‌شناخت یکبار به او گفتم عبارتی است که می‌گوید « اُنْظُرْ الی مَا قَالَ و لا تَنْظُر إِلَی مَنْ قَالَ» به این معنا که به گفته بنگر نه به گوینده که گفت این عبارت درست نیست و همه جا استفاده نمی‌شود؛ به عبارت دیگر در مسائل علمی لازم نیست به گوینده کاری داشته باشید بلکه به گفته و گفتار توجه کنید و بر اساس آن قضاوت کنید اما در مسائل سیاسی و اجتماعی و اعتقادی باید به گوینده آن نیز توجه کنید.

او آدم ویژه ای بود همیشه می‌گفت ما باید برای ورزشکاران ایرانی که به خارج از کشور می‌روند سرود ملی را به انگلیسی ترجمه کنیم که دنیا بفهمد شعار ما چیست و بتوانیم آن را به همه جای دنیا صادر کنیم؛ متاسفانه در عنفوان جوانی او را از دست دادیم و در حالی که به بلوغ کامل یک انسان آنطور که شایسته است رسیده بود رحلت و هجرت کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا