ناگفته‌های ایمانی خوشخو از تعطیلی شورای هنر و اختلاف صداوسیما و وزارت ارشاد

تشکیل شورای هنر یکی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1377 است که از آن زمان تا سال 1388 به صورت مستمر 59 جلسه را برگزار کردند. اما به دلیل مشکلاتی که از سال 88 اتفاق افتاد این جلسات تعطیل شد. محمدحسین ایمانی خوشخو که چند هفته‌ای است توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان دبیر شورای هنر انتخاب شده از این تعطیلی و وقفه چند ساله می‌گوید.

در کارنامه اجرایی ایمانی خوشخو می‌توان به معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی، مدیرکل مرکز آمار و برنامه‌ریزی پژوهش‌های فرهنگی و هنری، دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور، معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون آموزشی جهاد دانشگاهی کل کشور، رئیس دانشگاه علم و فرهنگ و … اشاره کرد.

همچنین از جمله فعالیت‌های علمی و پژوهشی وی، مجری طرح پژوهشی “بازبینی و اولویت‌بندی کشورهای هدف گردشگری جمهوری اسلامی ایران، مسئول و ناظر علمی پروژه‌‏های تحقیقاتی، عضو هیأت تحریریه نشریه علمی- پژوهشی “مطالعات گردشگری” پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی واحد مشهد و … است.

او این روزها فارغ از دبیری شورای هنر مسئولیت پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی را نیز برعهده دارد.

* بگذارید در ابتدای این گفت‌وگو از پارک ملی علوم و فناوری‌های نرم و صنایع فرهنگی صحبت کنیم که برای خیلی از مخاطبین آشنا نباشد. یک مقداری درباره این پارک صحبت کنید که چه کارکردهایی دارد؟

امروزه نقش پارک‌های علم و فناوری در کشور مشخص شده است. بیش از 40 پارک در کشور مشغول فعالیت‌ هستند و ایده اصلی این پارک‌ها را مقام معظم رهبری وقتی دباره اقتصاد دانش‌بنیان صحبت کردند مطرح فرمودند و افکار جوانان را به این سمت سوق دادند.

پارک‌ها در حوزه‌های مختلف تشکیل شدند، اما در این پارک‌ها یک نقیصه‌ای وجود داشت و آن توجه به اولویت‌های حوزه فرهنگ و هنر بود که کمتر توجه می‌شد. ما در سال 1397 این پیشنهاد را به وزارت علوم دادیم یک پارک اختصاصی راجع به فرهنگ و هنر و صنایع فرهنگی و فناوری‌های نرم تأسیس شود، مجوز داده شد.

پیش‌بینی می‌کردیم اگر این پارک تشکیل شود بسیاری از ایده‌پردازانی که ملجأ و پناهی برای خودشان نمی‌بینند به طرف پارک می‌آیند. حتماً می‌دانید ما همیشه می‌گوییم در کشور بخش فرهنگ کمک بگیر است. دولت، مجلس پول بدهید ما کار فرهنگی کنیم!

فکر کنم در تنها کشوری که این وضعیت وجود دارد کشور ما است. در همه جای دنیا بخش فرهنگ بخش مولد در کشور است مثل بخش‌های دیگر. یعنی در واقع در درآمد ملی کشور نقش دارد. ما همین بحث را گرفتیم به سمتی برویم ایده‌های فرهنگی تبدیل به محصولات فرهنگی شود.

با توجه به غنای کشور ما در امر منابع فرهنگی و دینی چرا ما باید تولیدات‌مان به گونه‌ای باشد نتوانیم آنها را به کشورهای دیگر صادر کنیم؟ با توجه به بازارهای خوبی که در خارج داریم. همین موضوعات باعث شد این پارک به عنوان اولین پارک تخصصی در کشور، تأسیس شود.

می‌دانید که بیش از 140 شرکت دانش‌بنیان و خلاق در حوزه‌های مختلف فناوری‌های نرم که عمدتاً برپایه علوم انسانی است فعالیت دارند. نکته‌ای که همیشه می‌گوییم علوم انسانی یعنی فارغ‌التحصیل بیکار و در این پارک علوم فناوری به دنبال شکستن این تلقی هستیم.

بخش صنایع فرهنگی هم از جمله پویانمایی و بازی‌ها که بسیار الان بازار خوبی دارد. همچنین بحث طراحی لباس، زینت‌آلات و جواهرات، اتفاقاتی که به اقتصاد نزدیک می‌شود. هنرهای تجسمی و هنرهای دستی مجموعه فعالیت‌هایی هستند که این شرکت‌ها در پارک به آن مشغول‌اند و به تازگی محصولات‌شان را به نمایش گذاشتیم؛ بسیار تأثیرات خوبی در شناخت دست‌اندرکاران، مسئولان و مردم از حوزه صنایع خلاق و فرهنگی گذاشت.

* وارد بحث شورای هنر بشویم؛ شاید برای مخاطبین ما جالب باشد که شورایی در سطح رئیس‌جمهور و مدیران ارشد نظام، درباره فرهنگ و هنر بحث‌های جدّی می‌شود. اما چند سالی این شورا فعالیت نداشت و نسبت به حضور و جایگاهش غفلت شد. تا اینکه در دولت سیزدهم احیاء شد. چند روزی است که حضرتعالی به عنوان دبیر این شورا انتخاب شدید. می‌دانید که یکی از کارهای اصلی این شورا، ایجاد هماهنگی میان نهادهای فرهنگی و همچنین ایجاد زمینه انتقال درست فرهنگ غنی و اصیل ایرانی به نسل جدید است. یک مقداری درباره جایگاه دبیری شورای هنر بفرمایید و تأثیرگذاری و کارکرد این شورا که سال‌ها مغفول مانده بود و در این دولت، احیاء شد.

یکی از دستاوردهای مهم عصر انقلاب اسلامی، تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. همان‌طور که می‌دانید بخش فرهنگ، علم و دانش به حوزه‌های مختلفی مربوط می‌شود به آموزش عمومی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، وزارت علوم، در فرهنگ و هنر وزارت ارشاد و میراث فرهنگی؛ همه این‌ها متولیان حوزه علم و دانش و فرهنگ‌اند. طبیعی است هر کسی در حیطه کاری خودش فعالیت کند طبق قانون و وظایفی که قانون برعهده او می‌گذارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی که تشکیل شد به عنوان مرجعی برای هماهنگی و اتخاذ تصمیم‌های کلان در این حوزه، تا یک وحدت رویه‌ای در حوزه سیاست‌گذاری‌ها و تصمیمات در مورد حوزه فرهنگ و هنر داشته باشیم.

اقدامات خوبی انجام شد که یکی از آنها تشکیل شوراهای اقماری بود که وارد موضوعات جزئی‌تر و تخصصی‌تر شود؛ مثل شورای فرهنگ عمومی، شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و همچنین شورای هنر. این شورای هنر قبل از سال 88 فعالیت داشت، طبق اساسنامه‌ای که آن موقع وجود داشت. هر دوره یکی از مسئولان فرهنگی که عضو شورا بودند ریاست آن را عهده‌دار می‌شدند.

بعد از اینکه آن دوره فرهنگستان تمام شد، شورا تعطیل شد. در دوره‌ مدیریت‌های بعدی علی‌رغم تلاش‌هایی که انجام شد؛ خود بنده تلاش‌هایی کردم موفق نشدم و به ناچار یک کمیسیون هنر و معماری در زمان آقای مخبر در دبیرخانه تشکیل شد تا اندازه‌ای جای خالی شورا را پُر می‌کرد.

در دولت سیزدهم آقای اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شدند، دیدم شرایط مطلوب است و همچنین صحبت‌هایی با مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتم و گفتم جای این شورا خالی است. ببینید اهمیت شورا اینجاست که ما همواره از نابسامانی‌های حوزه هنر، از تعدد مراکز تصمیم‌گیری و از عدم کادرسازی می‌گوییم یا اینکه ما در دوران کودکی و نوجوانی هنر را رها می‌کنیم اما در دوران جوانی می‌خواهیم دنبال دستاوردهای هنر باشیم.

اینکه هنرمندان در جریان پیشرفت،‌ اقتصاد و فرهنگ کشور تکلیف خودشان را نمی‌دانند، کجای کار هستند؛ این همه مسئله همه این‌ها در اساسنامه شورای هنر آمده؛  آقای اسماعیلی وزیر ارشاد گفتند این مسئله خیلی توجیه  درستی است و ما اولین جلسه را تشکیل دادیم به انتخاب اعضای شورا خود وزیر، رئیس شورا شدند و کار شروع دوباره‌ای پیدا کرد.

خوشبختانه طی این دو سالی که از عمر این دولت می‌گذرد ما مرتب هر دو هفته یک بار جلسه داشتیم. مسائل بسیار مهمی را در این شورا به تصویب رساندیم. می‌دانید که بعد از تصویب در شورای هنر به شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌رود با بحث کمتر و سرعت بیشتر به تصویب نهایی برسد.

از همان موقع تشکیل شد، شاهد این نکته بودیم که در گذشته ما این شورا را داشتیم شاید الان برخی از نابسامانی‌ها وجود نداشت. مسائل مهمی در این شورا مطرح شده از جمله بحث سینما؛ در گذشته آیین‌نامه‌های مختلفی در سینما داشتیم در مرحله اجرا، امروز می‌بینیم مشکل دارند. همه این‌ آیین‌نامه‌ها را ما یک بازنگری کردیم.

مثلاً در حوزه صدور مجوز فیلم و صدور فیلمنامه، می‌بینیم یک دوره فیلمنامه تصویب می‌شود به مرحله تولید می‌رسد اما پروژه با مشکل مواجه می‌شود. تهیه‌کننده آمده سرمایه‌گذاری کرده ممکن است نیاز به اصلاحات کلی داشته باشد باید چه کار کرد. باید خسارت را داد یا دوباره باید ساخت. از این نوع مسائلی که هم بخش‌های نظارتی درگیر آن می‌شوند و هم خود اهل سینما را مورد بازنگری قرار دادیم.

* یکی از مصداق‌های همین خلأهای موجود را می‌توان در اختلاف بین ارشاد و صداوسیما برای نظارت بر نمایش‌خانگی دانست آیا در این زمینه‌ هم ورود کردید؟

بله؛ از این نوع مسائل در شورا مورد توجه قرار گرفت. یا بحث سند موسیقی که بعد از 40 سال هنوز ما یک خط قانون مصوب یک مرجع قانون‌گذاری راجع به موسیقی نداریم. این همه توسعه و مسائل این هنر، هنرهای موسیقی زیرزمینی و … حمایت از موسیقی سنتی و اصیل و توسعه بی‌رویه پاپ همه این‌ها مسائل است. از قول خود هنرمندان موسیقی اصیل می‌گویم؛ سند موسیقی بعد از چندین جلسه چالش‌برانگیز، تصویب شد و به صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی رفته تا آنجا بررسی نهایی شود.

یا همان بحث صداوسیما که شما مطرح کردید؛ بالأخره دوره‌ای متولی سینمای‌خانگی، وزارت ارشاد بود. به دلایلی این مسئولیت به صداوسیما سپرده شد. یکی دو بار در شورای هنر با حضور نمایندگان صداوسیما بحث کردیم مشکلاتش الان کمتر شده و روی روالی افتاده است.

یک تقسیم مسئولیتی بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما در این زمینه اتفاق افتاده؛ این مسائل به این مهمی الان در شورای هنر مورد توجه قرار می‌گیرد و همچنان پیش می‌رویم و بحث می‌کنیم.

یا بحث آموزشگاه آزاد هنری؛ شما می‌دانید یک مجموعه‌ای از آموزش هنر بر دوش این‌هاست. چطور نظارت می‌شوند؛ چه آموزش‌هایی داده می‌شود. یک بازنگری بر آیین‌نامه صدور مجوز آموزشگاه آزاد هنری نیز انجام شده است.

* در میانِ صحبت‌هایتان به نکات مهمی اشاره کردید. بگذارید درباره آموزشگاه‌های هنری صحبت کنیم. بسیاری از علاقه‌مندان بازیگری و دیگر شاخه‌های هنری وجود دارد که نسبت به این آموزشگاه‌ها بعضاً ضربه خورده‌اند. در واقع یک چراغ سبز واهی به آن علاقه‌مند و هنرجو نشان می‌دهند. در آموزشگاهی برای تربیت نیروی انسانی جایگاهی ندارد و حتی پول هنگفتی را به عنوان شهریه می‌پردازد اما اتفاقی به لحاظ پیشرفت و آموزش و پرورش در این حوزه برای او نمی‌افتد. سرخورده می‌شود و نسبت به فرهنگ و هنر یک تنفری برای او شکل می‌گیرد. یک مقداری بیشتر درباره این آموزشگاه‌های هنری بفرمایید که برای جلوگیری از این کلاهبرداری‌ها و تخلفات آموزش درست در این زمینه پیش برود چه کاری را در شورای هنر در دستور کار دارید؟

بیش از 1000 آموزشگاه آزاد هنری داریم که در رشته‌های هنری و سینمای ما در حال فعالیت‌ هستند. در این آموزشگاه‌ها با سه گروه مواجهیم؛ یک بخشی طالبان آموزش‌اند؛ جوانان مخصوصاً علاقه دارند و یک بخش هم خود مدرسین و هنرمندان هستند و یک بخشی هم مدیریت آموزشگاه‌ها هستند.

در کنار این سه ضلع، یک بخش ناظر داریم که وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی است. ما در گذشته سابقه آموزشگاه‌ها را می‌بینیم ضمن اینکه مزایایی دارند، تابلو و ورود و خروج در آنها مشخص است اما به دلایلی آن نقش اصلی‌شان (مسائل اقتصادی) را کمرنگ کردند.

بالأخره یک هنرمند شاخص شاید آموزشگاه حق‌الزحمه‌اش را پرداخت کند به همین خاطر یک هنرمند درجه پایین‌تری را می‌آورد امکان دارد هنر بداند اما شاید از اخلاق هنری برخوردار نباشد. این دو موضوع جداگانه‌اند؛ بدین گونه می‌شود که ما از این طرف، یک جمع کثیری از علاقه‌مندانی که ذهن پاک، دل پاک دارند می‌آیند در جایی که مدیریت نقش خود را درست ایفا نمی‌کند و به علت مشکلات در نظارت، خروجی مطلوبی نیست. ورودی ورودی سالم، خروجی آنچه که باید و شاید، نیست.

چرا ما می‌گوییم بازیگرانی که شاخص‌های نظام اسلامی را داشته باشند کم داریم؛ هستند و نمی‌گویم نداریم. چرا وقتی یک جمعی به دلایلی خارج می‌شوند دست‌مان تنگ می‌شود. برای اینکه آموزشگاه‌ها، نقش تعلیمی و آموزشی‌شان را درست ایفا نکردند. وگرنه می‌شود کشوری به این وسعت با این غنای فرهنگی، بگوییم در حوزه هنرمند، هنرمندان واقعاً طراز کم داشته باشد.

اینجا اشکال وجود دارد و باید این نقیصه‌ها و مشکلات برطرف شوند. روی همین اصل این آموزشگاه‌ها مورد توجه قرار گرفت. اصلاحاتی در آیین‌نامه به وجود آمد. یا در بخش هنرستان‌ها؛ هنرستان‌های هنری ما شاید خیلی وضع‌شان بهتر نباشد.

ما الان شاید 40، 50 هنرستان هنری در کشور داشته باشیم با خیل عظیم درخواست‌کننده اما یکی از آقایان در شورای هنر که از اساتید شناخته شده و متعهد دانشگاه است، می‌گفت‌ یک هنرستان به من معرفی کنید من فرزندم را به راحتی آنجا بگذارم آموزش ببیند. خیلی سؤال عجیبی است. هنرستان‌های بسیاری هستند هنرجو در آن آموزش می‌بیند چه خروجی‌هایی دارد.

ما چند دانشکده هنر و دانشجوی هنر در کشور داریم؟ آیا می‌توانیم از خروجی‌های آنها به راحتی در بخش‌هایی از کشور که نیاز است استفاده کنیم؟ پس در این میان، فرآیند آموزش و تربیت دچار اختلالاتی شد که دستگاه‌ها باید این اختلالات را شناسایی کنند؛ می‌توانند این اختلالات را کم و در دوره‌ای هم حذف کنند.

کشوری که الان در خیلی از بخش‌های علمی و فناوری محصولات عالی تولید کرده و این‌ها جزو دستاوردهای انقلاب اسلامی است؛ چرا در حوزه فرهنگ و هنر به آن توانمندی نرسیدیم؟ بحث این است ما درست ندیدیم.

من می‌گویم شورای هنر از سال 1388 تا ابتدای این دولت تعطیل بوده است؟ این ظرفیت نباشد هرکسی کار خودش را می‌کند. جزیره‌های متعددی شکل می‌گیرند؛ صداوسیما یک طرف، سازمان تبلیغات یک طرف، وزارت ارشاد یک طرف، مدرسه‌ها و آموزش و پرورش یک طرف و این نتیجه‌اش می‌شود.

من فکر می‌کنم با همتی که الان در خود دولت محترم و در شورای هنر وجود دارد؛ در چند سال آینده ما خیلی از این ناهماهنگی‌ها را می‌توانیم از بین ببریم و به سمتی برویم که همان‌گونه فرهنگ و هنر و دین در دنیا مزیّت ماست؛ در این مزیّت بتوانیم عرصه هنر را آباد کنیم و محصولاتی را در طراز نظام مقدس‌مان تولید کنیم.

* یک مقداری درباره وقفه‌ای که به وجود آمد و شورای هنر چند سالی تعطیل شده بود صحبت کنید. این نکته را می‌پرسم چون الان دولت سیزدهم به پایان رسید و دولت‌های بعدی آمدند چه تضمینی بر ادامه فعالیت شورای هنر و به عبارتی بهتر ابقای شورا وجود دارد. برای این ابقا و وجودی که لازم و ضروری است چه کار می‌کنید هر دولتی به تناسب سیاست‌هایش آن را تغییر بدهید و به عنوان یک شورای ماندگار و مؤثرِ با ثبات باقی بماند؟

تداوم و ابقای شورای هنر و همه شوراهای اقماریِ قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی یک اتفاق طبیعی است، عدم تشکیل آنها غیرطبیعی بود. بنده با کلی استدلال به چند وزیر گفتم فعالیت این شورا حائز اهمیت است و جایِ آن خالی است.

جالب است نوبتی که اعضاء برای ریاست داشتند نوبت وزارت ارشاد بود و وزرای ارشاد قبل هم خیلی انگیزه‌ای برای این کار نشان نمی‌دادند. شاید وقوف کامل به نتایج این شورا نداشتند. اما با تیزهوشی آقای اسماعیلی داشتند تا ما و چند نفر دیگر با ایشان صحبت کردیم، گفتند بله؛ جایش خالی است و تشکیل دادند.

شورای عالی انقلاب فرهنگی یک نهادی است مستقیماً به ولی‌فقیه متصل است. مقام معظم رهبری هدایت عالیه شورا را برعهده دارند. بالأخره در قانون جایگاه رهبری مشخص است. وقتی جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای هنر مشخص است. یعنی سلیقه‌ای نیست؛ هر وزیری بیاید این شورا را بخواهد یا نخواهد! در واقع قانون مشخص کرده بنابراین با این رویه‌ای که جلو می‌رود اتفاقاً در دولت‌های بعدی به ضرورت وجودی این شورا بیشتر هم توجه خواهند کرد.

* در کنار آن تصمیمی که گرفته شد و به وسیله شورای هنر اختلاف میان صداوسیما و ارشاد در زمینه نظارت بر نمایش‌خانگی حل و فصل شد. اطلاع دارم بررسی سند‌های موسیقی، تئاتر و مد و لباس و سینما را در دستور کار دارید. در مورد این سندها نکاتی بفرمایید در چه مرحله‌ای است و علاقه‌مندان به این شاخه‌های هنری منتظر چه سندها و اتفاقاتی در این زمینه باشند؟

فلسفه اصلی این سندها ساماندهی، هدایت و تدوین خط مشی آینده است. به واسطه این سه چهار هدف این سندها باید تنظیم شود. قانون هم مخصوصاً سندهای هنری را به عهده شورای هنر گذاشته است. مثلاً سند موسیقی، موسیقی را از کنارش گذشتیم، استفاده کردیم و هم نگران بودیم از بعضی حوزه‌ها؛ اما کار عملی متأسفانه نکردیم و دست‌مان به لحاظ قانونی تنگ بود.

درست است مرکز موسیقی وزارت ارشاد مجوز می‌دهد و تا اندازه‌ای سیاستگذاری می‌کند اما به شکل فراگیر که موسیقی فقط در ارشاد نیست همه دستگاه‌ها به نوعی به موسیقی وصل‌اند. این سند که واقعاً سند خیلی پرمحتوایی است و برخلاف اینکه شاید تصور بشود در این سند بگیر و ببند است بیش از 90 درصد ایجابی است.

در مبانی و اصول و ارزش‌ها، نظرات حضرت‌آقا به عنوان ولی‌فقیه و هم رهبری‌نظام که واقعاً نظرات کاملاً تخصصی در این زمینه دارند مبتنی بر فقه پویای دینی ما بر آن مبنا تنظیم شده است. در این سند ما دو هدف تبیین نظری و عملی جایگاه حقیقی موسیقی در حکمرانی فرهنگی کشور را دنبال می‌کنیم. یعنی یک مرتبه موسیقی از کف زمین به سمت بالا حرکت کند؛ در واقع حکمرانی کشور دیده شده است.

خط مشی‌‌گذاری و آمایش نهادی هدف دیگر است؛ یعنی همه دستگاه‌ها تکلیف‌شان را با بحث موسیقی بدانند. چه وظیفه‌ای در بحث حمایت و نظارت دارند.  یا مثلاً بحث سیاست‌های کلان، اقدامات عملی، در واقع فقط به کلیات بسنده نکرده است. اقدامات عملی، فعالیت‌های اجرایی که در بحث فعالیت اجرایی؛ 28 مورد دیده شده است.

این‌ها تصویب شد. کجا پیگیر اجرای این سند موسیقی باشد؛ شورای ملی موسیقی کشور که نهادهایی مستقیماً به موسیقی متصل‌اند همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما، وزارت علوم، آموزش و پرورش، حوزه هنری اعضای این شورا هستند.

این شورا مکلف شده گزارش‌های دوره‌ای تهیه کند و در شورای هنر مطرح بشود. شما درنظر داشته باشید همه دستگاه‌ها دور هم می‌نشینند. از آن حالت جزیره‌ای خارج می‌شود و موسیقی که واقعاً اگر در مسیر اصلی خودش قرار بگیرد الهام‌بخش است می‌تواند باعث آرامش بشود.

از آن طرف اگر مسیر، مسیر درستی نباشد نقش مخرّب و زیان‌آور هم دارد. ما بعضاً متأسفانه برخی از شاخه‌ها را در این زمینه می‌بینیم. بنابراین این سند الان به صحن شورا رفته است.

* از چهار سندی که به آن اشاره کردید؛ موسیقی، تئاتر و سینما و مد و لباس، کدام اولویت بیشتری دارد و چطور مورد بررسی قرار می‌گیرند؟

الان سند موسیقی است که به صحن شورا رفته است. سند بعدی ما سند سینماست که چندین سال ما در کمیسیون هنر و معماری روی آن کار کردیم. نتایج آن کارها را به سازمان سینمایی ارجاع دادیم یک نگاه مجددی داشته باشد؛ پس دومین سندمان سند سینماست. در زمینه طراحی مد و لباس کاری را در شورای فرهنگ عمومی انجام دادیم با نظر حجت‌الاسلام خسروپناه دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی به شورای هنر برمی‌گردد. چرا که مایه اصلی طراحی مدل و لباس، هنری است.

بحث بعدی تئاتر است؛ در جلسه‌ای که هنرمندان تئاتر با حجت‌الاسلام خسروپناه داشتند بنده هم حضور داشتم گفتند خیلی از این مسائل می‌تواند در سند تئاتر دیده شود. به صورت کلی هنرهای نمایش، الان در مرکز هنرهای نمایشی کارگروهی تشکیل شده آن صحبت‌های اولیه انجام شده و بعد کار دنبال شود.

* نکته بعدی به بحث بودجه‌ریزی برای نهادهای فرهنگی برمی‌گردد که گاهی اوقات به نوعی تبعیض یا همان بی‌عدالتی اتفاق بیفتد. این را کارشناسان حوزه فرهنگ و هنر می‌گویند و تئاتری‌ها و اهالی تجسمی و دوستان دیگر مطرح می‌کنند. متأسفانه این بودجه‌ریزی‌ها براساس اصول گاهی پیش نمی‌رود. این نگاهی که امروز در کمیسیون فرهنگی مجلس وجود دارد که باید بعضی از بودجه‌ها کُددار شوند فلان سریال تلویزیونی ساخته شود برای کشور حائز اهمیت است یا فلان برنامه و سریال در وزارت ارشاد؛ آیا شورای هنر در این زمینه ورودی دارد و اساس اینکه بودجه‌های فرهنگی به یک عدالتی دست پیدا کند باید چطور اتفاق بیفتد؟

یک اشکالی که نظام بودجه‌ریزی خصوصاً در حوزه فرهنگ و هنر با آن دست به گریبان است به نگاه سازمان‌محوری برمی‌گردد؛ به جای اینکه موضوع‌محور باشد. من موقعی که در وزارت ارشاد بودم خیلی این بحث را داشتم و این بحث را با مجلس پیش می‌بردیم به جای اینکه بگویید بودجه ارشاد و صداوسیما و بودجه حوزه هنری و آموزش و پرورش؛ بگویید ما برای سینما این بودجه را می‌گذاریم، دستگاه‌های مختلف برنامه بدهند و مطابق با آن، از بودجه استفاده کنند.

بودجه سازمانی بشود هر سازمانی مطابق با اولویت‌های خودش خرج می‌کند. بگوییم برای هنرهای نمایشی و تولیدات سریال‌های فاخر، فیلم‌های سینمایی فاخر، حوزه موسیقی این ردیف‌ها را داریم. شما برنامه بدهید به برنامه و بودجه یا جایی هنری‌تر مثل شورای هنر و شورای عالی انقلاب فرهنگی، دفاع کنید و از آن استفاده کنید.

این نکته همان کُددارشدن بودجه است که شما اشاره کردید و من گفتم موضوع‌محوری؛ این اتفاق بیفتد هنر رشد میکند نه اینکه سازمان رشد کند. هنر که رشد کرد توسعه هنری پیدا میکنیم توسعه هنری پیدا کردیم توسعه فرهنگی پیدا میکنیم همه این اتفاقات پشت سر هم رقم می‌خورد.

پس باید به این سمت حرکت کنیم. در شورای هنر بحث نظام بودچه‌ریزی نظام هنر یکی از موضوعاتی است گروهی روی آن کار می‌کنند و یا به شورای عالی خواهیم آورد و یا در مجلس درباره‌اش صحبت خواهیم کرد.

* یکی از آن نکاتی که به آن اشاره کردید و گذرا از آن عبور کردید موضوع تعدد نهادهای تصمیم‌گیرنده در حوزه فرهنگ و هنر بود. یکی از آسیب‌های مهم در امور فرهنگی ایران موضوع موازی‌کاری نهادها و البته تعدد نهادها است آیا شورای هنر می‌تواند در این زمینه گره‌گشا باشد و این نقایص را برطرف کند؟ برنامه‌ای برای حذف موازی کاری و جلوگیری از هدر رفت منابع دارید؟

ما نهادهایی داریم مستقیماً در امر هنر مسئولیت و دخالت دارند، یک نهادهایی هم غیرمستقیم. ما در وهله اول نهادهایی که مستقیماً در این امر ورود پیدا می‌کنند را شناسایی کنیم و به آنها مسئولیت بدهیم مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری و صداوسیما؛ یک نهادهایی هم نقش‌شان مهم است اما غیرمستقیم مثل آموزش و پرورش فعالیت دارند. شما امروز با جوانان جدیدی روبرو هستید که به آنها نسل Z گفته می‌شود که ذائقه‌شان چیز دیگری است. این ذائقه باید از کجا شکل می‌گرفت که نگرفت. از دوران مهدکودک باید شکل می‌گرفت. ما ازآنجا باید ذائقه این جوان امروز را شکل می‌دادیم که چه موسیقی‌هایی، چه فیلمی و…

شما در آموزش و پرورش ببینید وضعیت هنر به چه صورت است و هنر چه جایگاهی دارد؟ نمی‌دانم هنوز آن زنگ‌های هنر سابق هستند یا نیستند؟! یا نقش چرخ پنجم را بازی می‌کنند اگر کلاس دیگری اولویت داشت بیاییم زنگ هنر؛ همین الان اجرای موسقی اصیل و سنتی ما در آموزش و پرورش با سازهای سنتی منع داریم. شاید غیرقانونی هم باشد اما بعضاً دیده می‌شود یک نوع موسیقی‌های آنچنانی گذاشته می‌شود گویی منعی وجود ندارد. در مهدکودک‌ها خیلی این اتفاق می‌افتد.

بچه‌ها از آن موقع گوش و ذهن‌شان درگیر است یک مقداری بزرگتر می‌شوند به سطوح راهنمایی و دبیرستان می‌روند و یا دانشگاه دیگر نمی‌توان آنها را به سمت آن موسیقی‌های اصیل و سنتی برد. به راحتی می‌گویند با شنیدن موسیقی سنتی خواب‌مان می‌برد و آن نوع موسیقی‌های آنچنانی که در همان مهدکودک‌ها به گوش‌شان آشناست را دوست دارند.  برای اینکه آنجایی که باید پرورش نیافتند.

یک بحثی هم در دستور داریم وضعیت هنر در آموزش عالی؛ شما چندین هزار دانشجوی موسیقی و تئاتر و تجسمی دارید؛ واقعاً کشور این همه نیازمند است، کجا آن را بررسی کردیم. این قدر گرفتن دانشجوی هنری با چه سیاستی بوده؛ این‌ها را فارغ‌التحصیل می‌کنید در واقع به خیل عظیم هنرمندان بیکار اضافه کردید. این دستگاه‌ها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در امر هنر مداخله کردند باید خوب شناسایی شوند و یک بار در قانون مسئولیت‌های این دستگا‌ه‌ها توسط مجلس شورای اسلامی تجدیدنظر شود.

چون این قانون در مجلس است و آنها می‌توانند تجدیدنظر کنند؛ واقعاً درست است در ظاهر معیشت و اقتصاد مهم است اما اگر این اتفاقات درست در کنار هم قرار نگیرند و از فرهنگ و هنر غافل شوید این زحمت‌ها هم به هدر می‌رود. آن‌قدر جایگاه فرهنگ و هنر جایگاهی مهمی است که به نظر مقام معظم رهبری همچون روغنی است در یک سیستم صنعتی بین چرخه و دنده‌ها حرکت می‌کند یا تعبیرِ صیقل‌دهنده که شاید برای امام(ره) است؛ صیقل‌دهنده روح است هنر و به این‌ها کم توجه هستیم.

به مسئولین نزدیک می‌شویم خیلی توجیه‌ها وجود دارد مسائل اقتصادی مهم است برای هنر یک فکری می‌کنیم. یک فکری به حالِ هنر می‌کنیم برای جوان امروز جامعه با این ذائقه‌های سطحی که اتفاق افتاده چه کار کنیم. شکل و ساختار انسان امروز در دوران کودکی و بعد از آن شکل می‌گیرد نباید از آن غافل بشویم، غفلت است که چنین وضعی را پیش می‌آورد.

* درست به نسل z اشاره کردید ذائقه درست انجام نشده در سرانه مطالعه‌، نگاه همین نسل و جوان‌ها به فضای موسیقی، از چه فیلم‌هایی استقبال می‌شود و چه فیلم‌های خوبی دیده نمی‌شود. بسیاری از کارشناسان فاصله زیادی با اصول فرهنگی کشورمان گرفته‌اند شورای هنر چطور می‌تواند دوباره آنها را به مسیر اصلی بازگرداند؟

الان در شورای هنر دو سه موضوع داریم که در دستور کار بررسی است. یکی آمایش رشته‌های هنری دانشگاه است. همین بحثی را که به آن اشاره کردم. یک مصوبه‌ای داشتیم بسیار مصوبه خوبی بود. شاید در تاریخ هنر کشور بعد از انقلاب اسلامی بحث آموزش استاد شاگردی است. هنرمندان شاخص از دانشگاه درآمدند یا از نظام استاد شاگردی؟ اکثر آنها نظام استاد شاگردی. ما چند سالی است به دنبال احیای این نظام آموزشی هستیم. با یک مشکلی در این میان روبرو بودیم فردی که داخل سیستم می‌آید اجازه می‌گیرد از استادش آموزش عالی را قبول دارد یا خیر؟ اگر قبول نداشته باشد انگیزه‌های ورودی کمتر می‌شود.

بالأخره بعد از پیگیری‌های فراوان، آموزش عالی این نظام را قبول کرد. الان در دانشگاه استاد فرشچیان به صورت آموزشی اجرا می‌شود و بعداً در دانشگاه هنر توسعه پیدا کند. بنابراین هنرمند در کنار استاد فقط هنر یاد نمی‌گیرد اخلاق، تعهد و ایمان هم یاد می‌گیرد؛ همه با هم به هنرجو فرا داده می‌شود.

اما سیستم آموزش عالی مخصوصاً در حوزه هنر شاید خیلی با اینها همخوان نباشد. یا در بحث آموزش و پرورش یک بار به طور جدّی جایگاه هنر در آموزش و پرورش را بررسی کنیم. آیا نمی‌توان حتی به شکل رسمی و فوق برنامه به هنر بیشتر به آن توجه کنیم. در سند موسیقی اشاره کردیم دانش‌آموزی که به هنر علاقه‌مند است نباید با یک ساز ایرانی آشنا شود؟

ببینید چقدر فرق می‌کند از کودکی ذهن او با این فضا آماده می‌شود یا در حوزه تجسمی و در حوزه‌های دیگر؛ بنابراین آموزش عالی در بخش آمایش هنر و نظام آموزش هنر در آموزش و پرورش در وزارت ارشاد و بخش هنرستان و آموزشگاه‌های هنری همه فعالیت‌هایی است که اگر توفیق باشد در شورای هنر پیگیری می‌کنیم.

* کمی درباره نشان ایران فرهنگ توضیح بفرمایید آیا این نشان حکم نشان استاندارد برای کالاهای صنعتی را دارد و می‌تواند تضمین‌کننده حقوق مصرف‌کننده و همچنین تولیدکننده اثر باشد؟

ما دو مصوبه خیلی خوب در آخرین جلسه شورای هنر داشتیم یکی نشان ایران فرهنگ بود و یکی هم دهکده صنایع فرهنگی. دو مصوبه‌ای که اولین بار در کشور اتفاق افتاده است. فلسفه نشان ایران فرهنگ چیست؟ یک وسیله برقی می‌خواهید خرید کنید شما نشان استاندارد آن را می‌بینید میزان مصرف برق و کیفیت و بقیه عوامل آن؛ یک محصولی را به لحاظ فرهنگی و هنری نمره بدهید که آیا شاخص‌های استاندارد این محصول در چه حدی است به تعبیری ایزوی فرهنگی را دارد یا خیر؟ ما در کشورمان چنین شاخصه‌ای را لحاظ نشده بودیم.

می‌خواهید برای فرزندتان یک کار فرهنگی و هنری تهیه‌کنید؛ خیلی خانواده‌ها درگیرند یک بازی بگیرند خودشان باید سه مرتبه آن بازی را ببینند تا بتوانند به راحتی در اختیار فرزندشان قرار بدهند یا در حوزه انیمیشن هم به همین صورت است. یک نشان ایران فرهنگ می‌تواند استانداردها و شاخصه‌های فرهنگی و هنری آن محصول را به سمع و نظر مخاطب برساند. این نشان با توجه به توسعه فرهنگ و هنر در کشور یک امر بسیار لازم و ضروری بود.

دوم دهکده صنایع فرهنگی بود که الان تعدادی از کشورها داریم؛ این دهکده محلی است برای عرضه محصولات فرهنگی، فرآیند تولید و فرورش آثار‌، صادرات فرهنگی که همه این‌ها در یک محل هست که خودش یک جاذبه گردشگری می‌تواند باشد. این را پیشنهاد دادیم وزیر ارشاد استقبال کردند و قرار است به همراه پارک صنایع فرهنگی در اولین فرصت این دهکده اولین مجموعه‌ای با این عناصری که اشاره کردم در کشور تأسیس شود.

* براساس اسناد موجود شناسایی و نقد جریانات هنری در کشور به عهده شورای هنر است در این زمینه موضوع هنرهای اعتراضی را چطور ارزیابی و شناسایی کرده‌اید و آیا فرایندی برای مقابله با این جریان وجود دارد؟

ما از دو سه سال بعد از انقلاب مخصوصاً بیشتر از جنگ، مقوله‌ای به نام تهاجم فرهنگی داشتیم که خداوند بر تأییدات مقام معظم رهبری بیفزاید شاید جزو اولین افراد و کسانی که دائماً به این موضوع اشاره می‌کردند، بودند. آن موقع شاید بسیاری می‌گفتند مگر تهاجم فرهنگی وجود دارد یا اصلاً به فرهنگ تهاجم می‌شود؟

کشورها کار خودشان را می‌کنند. اما وقتی که دشمن در جنگ 8 ساله، پیروز نشد و ایران اسلامی ثابت کرد که قدرت و ریشه‌اش آن قدر زیاد است با یک باد جا به جا نمی‌شود به سمت حوزه فرهنگ آمدند برای اینکه بنیادهای اعتقادی مخصوصاً نسل جوان ما را متزلزل کنند.

تهاجم هم مشخص بود در حوزه‌های مختلف مخصوصاً تولیدات غربی را به اشکال مختلف وارد کردند و متأسفانه در دوره‌هایی مدیریت‌ها چشمان‌شان را بستند و گفتند یک تبادلی است و نکته‌ای ندارد. این طرف دست‌ها بسته شد و آن طرف دست‌ها باز شد. این اتفاق افتاد و شما وقتی تولید نکنید دیگران برای شما تولید می‌کنند.

شما وقتی برنامه نداشته باشید حتماً دیگران برای شما برنامه دارند. متأسفانه این اتفاق افتاد در دوره‌هایی که جدّی‌تر دستگاه‌ها پای کار آمدند مؤسسات خوبی که واقعاً تناسبی هم دارد در بخش‌هایی که انتظار نبود مثل موسسه اوج به تولیدات فاخر دست پیدا کردند و همچنین ارشاد و فارابی و بخش‌های دیگر یعنی خطر را احساس کردند.

همه بسیج شدند برای مقابله با این مقوله و تا اندازه‌ای جلوی خطر را گرفتند؛ هنوز خطر احساس می‌شود. من مسئله‌ای که از ابتدا تا الان گفتم یکی از اهداف این است که ما با عمل جلوی تهاجم فرهنگی را بگیریم نه با نگرانی. نگرانی می‌آید باید کار کرد در این قضیه و مجلس با بودجه‌هایی که باید بگذارد این پس در بحث تهاجم فرهنگی بوده است.

اما مدل جدید تهاجم فرهنگی شاید به تعبیر شما هنرهای اعتراضی باشد. هنر اعتراض دو گونه اتفاق می‌افتد؛ یکی با هنر با ظرفیت هنری می‌آیید نقد می‌کنید، یک نقد سازنده با کاریکاتور، با پویانمایی و یا با یک تئاتر طنزگونه روی صحنه که مسئولیت تئاتر یکی از این‌هاست. یا روی پرده سینما یک فیلمی پخش می‌شود که نقدهای سازنده‌ای دارد.

بستگی دارد ذهن و فکر طراح چه باشد. طراح آیا در مجموعه این کشور عزیز ایرانی اسلامی می‌آید وارد این حوزه اعتراض می‌شود یا طراح در بیرون است و تولید در داخل. بعضاً می‌بینیم کارهایی که واقعاً نه در شأن فرهنگ و هنر ماست و به لحاظ هنری کم‌ارزش است چون بولندگوی اعتراض است با امواجی روبروست اما طراح آن طرف است خارج از یک نظام فرهنگی دایر در کشور و چیز خوبی نیست و هیچ کشوری هم این نکته را برنمی‌تابد.

آزادترین کشور هم ببیند از بیرون به آن تیر می‌زنند مقابله می‌کند اما در داخل فکر داخلی و هنرمند داخلی که چارچوب‌ها را قبول دارد در این عرصه هیچ اشکالی ندارد و این اعتراض باعث سازندگی می‌شود و راهگشا خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا