فرجام تلخ مرگی آگاهانه و عامدانه

دهم سپتامبر( بیستم شهریور) مصادف با روز جهانی پیشگیری از خودکشی، بهانه‌ای شد تا گفت و گویی با دکتر عاطفه قنبری جلفایی، روانپزشک و عضو هيات علمی دانشگاه علوم پزشكی ایران انجام دهیم.

آیا فردی که اقدام به خودکشی می کند، دچار اختلال روانی است؟

اختلال های روانپزشکی یکی از ریزفاکتورهای خطر اقدام به خودکشی محسوب می شود و می‌تواند فرد را مستعد به انجام این کار کند. البته این بدان معنا نیست هر کسی که اقدام به خودکشی می کند دارای اختلال روانی است. معمولا اقدام به خودکشی در انسان هایی که دچار اختلال افسردگی هستند بیشتر است؛ احتمال خودکشی در بین مبتلایان به افسردگی15 درصد است. شانس انجام این اقدام می تواند در بیماران اختلال های شدید شخصیتی، روان پریشی، اسکیزوفرنی بیشتر باشد. افراد ناکام نیز در برخورد با مشکل ها به صورت تکانشی اقدام به خودکشی می کنند. این اقدام به خودکشی در خیلی مواقع با روش های مرگبار منجر به مرگ فرد می شود.

معمولا میزان شیوع خودکشی چقدر است؟

معمولا متوسط آمار خودکشی در تمام دنیا بین 10تا 20 نفر در هر صد هزار نفر است اما این میزان در مناطق کشور ما متفاوت(. در بعضی از مناطق کم و در برخی از مناطق زیادتر) است؛ در غرب ایران به خاطر فرهنگ خاص مردمش  میزان خودسوزی در زنان و استفاده از اسلحه در بین مردان بیشتر دیده می شود. در کلانشهرها نیز بیشتر خودکشی ها به علت مسمومیت های دارویی و شیمیایی( بیشتر در بین زنان)، حلق آویز کردن( بیشتر در بین مردان) روی می دهد.

در حال حاضر چه عواملی باعث می شوند تا فرد به فکر خودکشی باشد؟

ابتلا فرد به بیماری جسمی سخت و ناعلاج که همراه با درد فراوان است، جنسیت، وابستگی فرد به مواد مخدر و الکل، وجود اختلال های روانی، نداشتن حمایت های خانوادگی، مشکل های مالی، بیکاری و … از جمله مهمترین ریزفاکتورهای این مساله محسوب می شود که فر د را برای انجام عمل خودکشی ترغیب می کند.

اصولا میزان خودکشی در بین مردان یا زنان بیشتر است؟

به طور متوسط در کل دنیا اقدام به خودکشی در زنان 4 برابر مردان اما میزان فوت ناشی از خودکشی در مردان 4 برابر زنان است  به عبارت دیگر میزان مرگبار بودن اقدام به خودکشی در بین مردان بیشتر از زنان است.  در ایران به دلیل اینکه در یک سری از مناطق غربی کشورمان اقدام به خودکشی خانم ها (خودسوزی) زیاد است، تفاوت زیادی با این آمار جهانی داریم.

خودکشی چه رابطه ای با سن و سال دارد؟

معمولا در تمام دنیا میزان خودکشی در بین سالمندان یک اجتماع بیشتر از جوانان است اما در کشور ما میزان مرگ و میر ناشی از خودکشی در سالمندان کم اما شیوع آن در گروه سنی 25تا 30 سال زیاد است.

ابتلا فرد به بیماری جسمی سخت و ناعلاج که همراه با درد فراوان است، جنسیت، وابستگی فرد به مواد مخدر و الکل، وجود اختلال های روانی، نداشتن حمایت های خانوادگی، مشکل های مالی، بیکاری و … از جمله مهمترین ریزفاکتورهای این مساله محسوب می شود که فر د را برای انجام عمل خودکشی ترغیب می کند.

آیا مذهب هم می تواند رابطه ای با خودکشی داشته باشد؟

در حال حاضر مذهب یکی از فاکتورهای پیگشیری کننده خودکشی به حساب می آید یعنی اعتقاد به خدا و جهان آخرت و … باعث می شود فرد کمتر به فکر خودکشی باشد.

جایگاه اجتماعی چقدر می تواند نقش داشته باشد؟

هرچه حمایت مالی و وضعیت اجتماعی و اقتصادی فرد بیشتر باشد ریسک اقدام به خودکشی کمتر است اما با قاطعیت نمی توانیم بگوییم خودکشی مخصوص یک رده اجتماعی خاص است.

معمولا آمار خودکشی بین مجردان یا متاهلان بیشتر است؟

معمولا در مجردها احتمال خودکشی بیشتر از متاهل ها است اما متاسفانه طبق آمارها، میزان خودکشی در بین خانم های خانه دار و متاهل 25تا 30 ساله شهر تهران و حومه آن بیشتر از مجردها گزارش شده است. هرچند این عامل فاکتور رقابتی نیست اما معمولا ما خیالمان نسبت به افراد متاهلی که افکار خودکشی در سر می پرورانند اما یک همسر حمایتگر دارند، راحت تر از مجردانی است که تنها زندگی می کنند.

چطور متوجه بشویم یک فرد قصد اقدام به خودکشی دارد؟

یک سری کاراکترها و خصوصیاتی وجود دارد که زنگ خطر به حساب می آیند. ما با بررسی این خصوصیات و کاراکترها می‌توانیم تا حدودی احتمال اقدام به خودکشی را کم کنیم. مثلا ریسک اقدام به خودکشی در افرادی که خیلی به روش های از بین بردن خود اندیشیده‌اند یا مدام می گویند که کاش خودم را از بین برده ام یا برنامه ریزی برای این کار داشته و وصیتنامه نوشته یا اموال خود را بخشیده اند، خیلی بالاست.

راه کار اصلی شما برای پیشگیری از این مساله چیست؟

در سال های اخیر گزارش های متعددی از آمار خودکشی داشتیم که اغلب نشریه ها و رسانه ها با آب و تاب به این مساله پرداخته اند. مثلا یک نوجوان بعد از امتحان خودکشی کرد. یک نفر خودش را از ارتفاع پرتاب کرد.  فیلم های این نوع خودکشی ها نیز به سرعت در بین مردم انتشار پیدا کرده است. بازتاب چنین اخباری خود باعث افزایش میزان خودکشی می شود و یک موجی برای انجام این کار هر چند وقت یکبار در کشور به وجود می آورد. به این نوع خودکشی ها، خودکشی کپی برداری می گویند. یک سری قوانین در مطبوعات است که می گویند نباید خودکشی با جزییاتش منتشر یا با آب و تاب گزارش شود. مثلا مساله خودکشی نباید در صفحه اول جراید چاپ یا اهداف خودکشی بازگو شود. توضیح این گونه مسایل باعث می شود کسانی که بر سر دو راهی قرار گرفته اند( به خصوص نوجوان ها ) با برخورد به مشکل ها، رفتار تکانشی از خود بروز دهند.  یکی از بهترین راهکارهای پیشگیری از این مساله کمتر پرداختن مطبوعات به مساله خودکشی اشت. امروزه بیشتر دولت ها به این مساله پایبند هستند و در کشورشان نهادینه شده که کمتر در جراید و رسانه هایشان به این مساله بپردازند زیرا آنها به عینه مشاهده کرده اند که آمار خودکشی با انتشار این اخبار فراگیر شده است. یک سری از پیشگیری ها نیز اجتماعی است. هرچه میزان رفاه مردم بیشتر باشد. وضعیت اشتغال و اقتصادی و حمایت های اجتماعی بالا برود، میزان آسیب و وقوع خوددکشی کمتر می شود. امروزه با مدرنیته شدن جامعه بشری هسته خانواده ها کوچکتر شده است. در گذشته علاوه بر پدر و مادر، خاله، دایی، عمو و … نیز نقش حمایتگری داشته اند. امروزه کشورهای مدرن با ایجاد سایت‌های مختلف و ارایه خدمات اجتماعی، مددکاری و روان شناختی این نوع مشکل را جبران کرده اند اما در کشور ما خیلی این نوع حمایت ها را نداریم. هرچند انجمن‌ها و سازمان های زیادی در این رابطه در کشور فعال باشند اما اغلب مردم از آن بی خبرند. از نظر روانپزشکی نیز غربالگری اختلال های روانی و بررسی فاکتورهای خطرساز از سوی مسوولان بخش سلامت روان، خانه بهداشت یک ناحیه و فوق تخصصان روانپزشکی یک مرکز درمانی می تواند در پیشگیری از ایجاد این امر کمک ساز باشد. مطالعه ها نشان داده است 60 درصد کسانی که قصد اقدام به خودکشی دارند قبل از انجام آن به یک پزشک عمومی مراجعه می‌کنند تا شاید آخرین شانس خودشان را امتحان کنند. اگر یک پزشک عمومی به خوبی آموزش دیده باشد و در مورد اقدام به خودکشی و روحیه های او سوال بپرسد، شاید  بتواند نجات بخش جان آن فرد باشد بنابراین یکی از بهترین راهکارهای پیشگیری از این مساله، آموزش پزشکان عمومی است. متاسفانه این ذهنیت که سوال پرسیدن در مورد خودکشی، احتمال خودکشی را افزایش می دهد باعث شده تا پرسش از خودکشی یک تابو قلمداد شود. در صورتی که چنین تصوری غلط است و با پرسیدن این مساله فرد نجات پیدا خواهد کرد. همچنین بعضی از افراد خانواده دچار اختلال شخصیتی هستند. آنها مدام ممکن است افراد خانواده را به خودکشی تهدید بکنند و افراد خانواده نیز تصور کنند که تمام این ادعا و اصول ها  نمایشی و برای دستیابی به خواسته هایش باشد. گاهی این تهدیدها نمایشی نیست و فرد ممکن است دست به انجام چنین کاری بزند بنابراین عاقلانه ترین کار این است که هر تهدید به خودکشی را جدی بگیریم و حتما پیرامون این مساله با روانپزشک مشورت کنیم.

 

گفت و گو: فرزانه صدقی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا