یک زیردریایی شگفت‌برانگیز که هرکسی می‌تواند آن را براند

وقتی شما این امکان را داشته باشید که یک زیردریایی شخصی الکترونیکی را برانید، که شبیه به ماشین مسابقات فرمول یک است، اما شبیه به یک کوادکوپتر برعکس کار می‌کند، و این کار را قرار است در دریاچه‌ی زیبای تاهو کالیفرنیا انجام دهید، مسلماً به چنین موقعیتی نه نخواهید گفت. حتی اگر وزن شما پنج کیلوگرم سنگین‌تر از حداکثر وزن مجاز راننده باشد. و حتی اگر نرم‌افزار تثبیت‌کننده‌ی زیردریایی هنوز کامل نشده باشد و گروه هنوز در حال انجام آزمایش‌های مقدماتی باشد. گروه گیزمگ با گراهام هاکس، پیشگام در مهندسی زیردریایی، همراه شد تا زیردریایی اژدهای دیپفلایت را براند، زیردریایی که هرکسی می‌تواند آن را براند.

وقتی‌که گراهام هاکس بچه بود، اگر از او می‌پرسیدید که می‌خواهد چه‌کاره شود، مسلماً جواب او مهندس زیردریایی نمی‌بود. البته لازم به ذکر است که کشیده شدن او به این کار از علاقه‌اش به هوانوردی شروع شد، علاقه به دوران پر شروشور گذشته که مخترعانی مانند برادران رایت طرحی را با کمترین بودجه سر هم می‌کردند و بعد با به خطر انداختن جان خود آن نمونه‌ی اولیه را به پرواز درمی‌آوردند.

اما هاکس خیلی دیر به غافله‌ی هوانوردی رسید. “وقتی‌که من در سال ۱۹۶۹ فارغ‌التحصیل شدم، خیلی وقت بود که صنعت هوانوردی پرواز خود به سمت موفقیت را شروع کرده بود. اگر من ۶۰ سال زودتر به دنیا آمده بودم، در پشت خانمان در حال ساختن هواپیمایی با سه بال بودم، و بعد با آن سریع‌تر از هر فرد دیگری پرواز می‌کردم. البته حالا کس دیگری آن کار را انجام داده است. به کنکورد نگاه کنید، گروهی چندملیتی دورهم جمع شدند تا بتوانند آن را بسازند.”

هاکس تقریباً به‌صورت اتفاقی کار بر روی اولین دستگاه زیرآبی خود را شروع کرد – کار بر روی طراحی یک اژدر برای نیروی دریایی سلطنتی انگلیس. بعد از با نگاهی به این حوزه به خودش گفت، “آن‌ها هنوز با تیرچه‌های چوبی زیردریایی می‌سازند… با تیرچه‌های چوبی! صنعت هوایی ۶۰ سال پیش در این سطح بود. من می‌توانم در این حوزه تغییری اساسی ایجاد کنم!”

این‌طور شد که دوره‌ی کاری بسیار شگفت‌برانگیز او در صف مقدم فناوری زیردریایی شروع شد، که هاکس در آن فراز و نشیب‌هایی زیادی را تجربه کرد. بارها و بارها او درون اختراعات خود سوار شده و آن‌ها را آزمایش کرد؛ یک گروه یک‌نفره‌ی برادران رایت که به‌جای حرکت به سمت آسمان، حرکت به عمق دریا را در پیش گرفت.

هاکس برای کارهای علمی، اکتشافات گاز و نفت، فیلم‌برداری در اعماق دریا، “پروازهای نمایشی زیردریایی” و برای کسب رکورد در درازگودال ماریانا زیردریایی می‌سازد. اما تمام آن‌ها ابزارهای بسیار تخصصی‌ای هستند که کسی به‌جز متخصصان قادر به هدایت آن نمی‌باشند. او تا حالا چیزی برای مردم عادی نساخته بود.

اما او بالاخره این کار را انجام داد. اژدهای دیپفلایت ظاهری شبیه به ماشین مسابقه‌ی فرمول یک دونفره‌ای دارد که به‌جای چرخ، موتورهای هیدروالکتریک عمودی روی آن نصب‌شده است. اگر آن را روی یک جایگاه بالگرد قرار می‌دادید و به مردم می‌گفتید که این یک ماشین پرنده است، کسی به حرف شما شک نمی‌کرد.

اژدهای دیپفلایت: هواپیمای بدون سرنشینی برای اعماق آب

 
 
 
اژدهای دیپفلایت: هواپیمای بدون سرنشینی برای اعماق آب

در طرح‌های اخیر هاکس، فناوری هوانوردی در حوزه‌ی زیر دریا به کار گرفته‌شده است – و وقتی شما می‌خواهید هواپیمایی بسازید که حتی پدربزرگتان هم بدون داشتن تمرین بتواند به‌راحتی آن را به پرواز درآورد، فقط می‌توان از یک‌چیز استفاده کرد: از فناوری هواپیمای بدون سرنشین مولتیکوپتر. بسیار ساده و پایدار است، به‌راحتی می‌تواند حرکت و پرواز کند، و راندن آن مثل آب خوردن است.

درواقع ایده‌ی اژدها در یک اجلاس هوانوردی الکتریکی به ذهن هاکس رسید. او متوجه شد که همه در حال تلاش برای ساخت کوادکوپتری هستند که بتواند یک فرد را حمل کند و به پرواز درآوردن آن به‌آسانی کار با یک هواپیمای بدون سرنشین باشد. او گفت: “اما شما نمی‌توانید.” و بعد توضیح داد: “هنوز این کار امکان‌پذیر نیست. توضیح آن بسیار ساده است. ریاضی. انرژی. باتری. پایداری. با یک هواپیمای بدون سرنشین شما باید ۱۰۰درصد وزن خود را حمل کنید، و اگر به آن وزن یک خلبان را هم اضافه کنیم، به نیروی بسیار زیادی نیاز خواهید داشت. پایداری آن آن‌قدر پایین است که ارزش ساختن نخواهد داشت. اما اگر همان را به زیرآب ببریم، در آن صورت نیروی شناوری آب به کمک ما می‌آید. مایعی که ۸۵۰ بار چگال تر از هوا است.”

اژدهای دیپفلایت همین است: یک هواپیمای بدون سرنشین زیرآبی دونفره. چون شناور بوده، به‌جای حمل ۱۰۰ درصد وزن یک کوادکوپتر معمولی، فقط به نیرویی برابر با پنج درصد وزن خود نیاز دارد تا شناور باقی بماند. و این یعنی اینکه با یک باتری به نسبت کوچک ۱۵ کیلووات در ساعتی می‌توان تمام روز را شناور بود. نکته‌ی کلیدی این پروژه ساخت زیردریایی بود که حتی یک کودک هم بتواند آن را براند.

در اتاقک عقب اژدهای دیپفلایت فقط دو کنترل‌کننده قرار دارد. یک اهرم در سمت چپ و یک دسته‌ی هدایت در سمت راست و دسته ای برای حرکت به سمت جلو و عقب و چرخش به راست و چپ. یک کوادکوپتر هوایی برای حرکت کردن کمی به سمت جلو خم می‌شود، اما چون اژدها برعکس عمل می کند و به‌جای بالا رفتن، برای رفتن به زیردریا خود را به سمت پایین می‌کشد، اگر شما وسیله را به سمت جلو خم‌کنید، این دستگاه برعکس به سمت عقب حرکت می‌کند. و برای جلو رفتن باید وسیله را به سمت عقب خم‌کنید و در این صورت نمی‌توانید روبروی خود را ببینید.

به همین دلیل برای حفظ کردن زیردریایی در سطح درست،  به یک پایدارکننده احتیاج است و یک سری موتور هیدروالکتریک در باله‌ی عقب که زیردریایی را به سمت جلو یا عقب هدایت کند. موتورهای عمودی صرفاً وظیفه‌ی کنترل عمق و سطح زیردریایی را داشته و موتورهای پشتی کار چرخیدن و حرکت به سمت جلو و عقب را انجام می‌دهند، و تا وقتی‌که پایدار کننده‌ها کار کنند همه‌چیز به‌خوبی پیش خواهد رفت.

اژدها تا حدود ۱۲۰ متر می‌تواند به زیرآب برود، اما برای کسی که تا حالا به زیرآب نرفته ۱۵ متر بیشتر شبیه به ۱٫۵ کیلومتر است.

برای به حرکت درآوردن اژدها هیچ کار مهمی را نباید انجام دهید. اهرم را باید فشار دهید تا به سمت پایین بروید. بااین‌وجود این کار اقدامی انقلابی محسوب می‌شود. زیردریایی‌های معمولی با تغییر میزان شناوری خود بالا یا پایین می‌روند – به‌عنوان‌مثال با واردکردن آب پایین می‌روند و با خارج کردن آب به‌وسیله‌ی آزاد کردن گاز فشرده بالا می‌روند. همین مقدار که باید بدانید چطور این کار انجام می‌شود خود به‌اندازه‌ی کافی کاری پیچیده است. اژدها خاصیت شناوری مثبت (سبک‌تر از آب بودن) خود را حفظ می‌کند و برای زیرآب ماندن از فشار مداوم اما با شدت کم موتور استفاده می‌کند.

به گزارش فردانما،اژدها قرار است که توسط افراد آموزش ندیده رانندگی بسیار آرام و امنی را فراهم کند. راندن آن باید آن‌قدر آسان باشد که بتوان آن را به یک گردشگر تفریحی معمولی اجاره داد.

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا