محققان در یک مطالعه پژوهشی بررسی کردند؛
پشت پرده ناکامی های آموزش و پرورش در ایران

در اوایل قرن چهاردهم شمسی، با تدوین برنامه های نوین، نخستین گام در راستای دسـتیابی به توســعه در ایران برداشته شد و با توجه به نقش آموزش و پرورش در این حوزه، اهمیت خاصی به آن داده شد، به طوری که در برنامه عمرانی اول در ســال 1327، توســعه آموزش های فنی و حرفه ای، در برنامه عمرانی دوم در سال 1336، تعلیمات فنی حرفه ای و در برنامه عمرانی سوم در سال 1341، برنامه آموزشی مورد توجه ویژه قرار گرفت و فعالیت های آموزشــی در پرتو انضباط و قواعد یک برنامه درازمدت اجرا شدند. بعد از پیروزی انقلاب نیز، در قانون اساسی و برنامه های پنجساله اول، دوم، ســوم، چهارم، پنجم توسعه و اسناد راهبردی، به آموزش و پرورش و نقش آن در توسعه توجه شد.

به گزارش سیناپرس، در این راستا در یک مطالعه تحقیقاتی جدید که در حوزه بررسی آموزش و پرورش ایران انجام شده است، منطق پنهان حاکم بر میدان آموزش و پرورش رسمی در ایران مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است.

طبق گفته محققان، علاوه بر موارد فوق، در زمینه نظام آموزشی کشور و مشکلات آن، مطالعات گسترده ای آغاز شد و در باب اهداف و ساختار آموزش و پرورش و حل مشکلات آن در راستای دستیابی به توسعه، طرح های اصلاحی متعددی انجام گرفت. اما امروزه به رغم تلاش های گسترده، تغییرات و اصلاحات انجام شده، آموزش و پرورش در ایران با چالش های عمده ای روبرو است و همین امر موجب گردیده تا نتواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد و از کارایی و اثربخشی مطلوب در جامعه برخوردار شود. در راستای تحلیل ناکارآمدی نظام های اجتماعی به ویژه آموزش و پرورش، رویکردها و نظریات متعددی وجود دارند که بایستی به طور ویژه مورد توجه قرار گیرند.

در این رابطه یکی از پژوهشگران دانشگاه فردوسی مشهد دست به انجام مطالعه ای تحقیقاتی زده است که در آن منطق پنهان حاکم بر میدان آموزش و پرورش رسمی در ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

برای انجام این مطالعه، داده های مورد نظر از طریق مصاحبه با 31 نفر از معلمان شهر مشهد جمع آوری شده و سپس با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.

نتایج این تحقیق بیانگر آن هستند که در سال‌‌های اخیر سیاست‌‌های آموزشی نامناسب از جمله سیاست آموزشی غیرمنصفانه، اولویت‌بندی نادرست سیاست‌‌های آموزشی و سیاست آموزشی کمیّت‌گرا موجب شکل‌گیری قوانین پنهان و نانوشته‌ای مانند منطق یکسان‌انگاری/ نادیده‌انگاری شایستگی‌‌ها، اولویت نقش مبصری بر معلمی و منطق افزایش آمار قبولی غیرواقعی در میدان آموزش شده‌اند که دارای قدرت قهری و الزام هستند.به گزارش سیناپرس، در واقع قوانین مذکور به‌طور کلی بیانگر منطق پنهان ـ نانوشته‌ای هستند که از ویژگی غیرآموزشی و ضد آموزش برخوردارند.

به گفته فردین محمدی، محقق جامعه‌‌شناسی اقتصادی و توسعه دانشگاه فردوسی مشهد و مجری این تحقیق، شکل گیری منطق پنهان با ماهیت ضد آموزشی در میدان آموزش موجب شکل گیری پیامدهایی از قبیل تضعیف علاقه، تعهد، انگیزه، تدریس، مطالعه و به طور کلی عادتواره نهادی معلمان در میدان آموزش شده است.

این محقق می گوید: با وجود قوانین نانوشته ای مانند افزایش آمار قبولی غیرواقعی و اولویت نقش مبصری بر معلمی که ماهیت ضد آموزشی دارند، اهداف میدان آموزش که بر ارتقای سرمایه فرهنگی تجسم یافته تأکید دارند، تحقق نمی یابند، زیرا این قوانین متناقض با این اهداف اند و با تأثیرگذاری بر کنش عاملان اجتماعی، رقابت و فعالیت معلمان و دانش آموزان را در مسیری غیر از رقابت برای کسب یا افزایش سرمایه فرهنگی تجسم یافته هدایت می کنند.

بر این اساس در پژوهش فوق اشاره شده است؛ با توجه به اهمیت پیامدهای پدیده مذکور برای جامعه به ویژه میدان آموزش، ضروری است که به آن توجه شود و در راستای اصلاح آن، برنامه ریزی ها و راهبردهای فرهنگی گسترده ای صورت گیرد. به طوری که میدان دولت با اتخاذ راهبردهای فرهنگی و سیاست های آموزشی مناسب از جمله اصلاح قوانین میدان آموزش، ایجاد تمایز و فراهم کردن امکانات آموزشی زمینه رقابت در راستای دستیابی به سرمایه فرهنگی تجسم یافته تقویت گردد.

به گزارش سیناپرس، از این یافته ها، یک مقاله علمی پژوهشی تهیه شده است که «فصل نامه راهبرد فرهنگ» وابسته به دبیرخانه شورای ‌عالی انقلاب فرهنگی آن را منتشر کرده است.

گزارش: محمدرضا دلفیه

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا