استون هنج یک تقویم باستانی نیست

برخاسته از گستره مسطح دشت سالزبری در ویلتشایر انگلستان، تک‌ سازه های یکپارچه در مرکز شگفتی‌های باستانی که استون هنج نامیده می شوند، دورانی را بازتاب می ‌دهند که مدت‌هاست فراموش شده است.

به گزارش سیناپرس، حضور این سازه ها باعث گمانه زنی در مورد برخی اهداف بزرگ شده است. این سنگ‌های بزرگ به دور از ترکیب تصادفی تخته ‌سنگ‌ها، از سرزمینی دور استخراج شده‌ اند، شبانه روز روی زمین کشیده شده تا با دقتی که تقریباً شبیه ساعت است، چیده شده اند.

از آنجایی که طلوع آفتاب در انقلاب تابستانی آغاز می شود و خورشید از سنگ پاشنه که در شمال شرقی دایره قرار دارد بالا می رود و پرتوهای خود را مستقیماً به قلب استون هنج می تاباند، نمی توان انکار کرد که این بنای با نقطه عطف فصل ها طراحی شده است.

برای تعدادی از محققان، طراحی استون هنج چیزی بیشتر از احترام نمادین به طول روز است. سال گذشته، تیم دارویل (Tim Darvill) باستان‌شناس دانشگاه بورنموث، ادعای خود را مبنی بر اینکه این بنای تاریخی به‌عنوان نوعی تقویم همیشگی عمل می ‌کند، منتشر کرد.

اکنون، جولیو ماگلی (Giulio Magli) ریاضی‌دان دانشگاه پلی‌تکنیک میلان و خوان آنتونیو بلمونته (Juan Antonio Belmonte) ستاره‌شناس از مؤسسه اخترفیزیک اسپانیا، با ادعای دارویل مخالفت کرده و می ‌گویند که این ادعا مبتنی بر یک سری از تفاسیر اجباری، اعداد شناسی و قیاس‌های بدون پشتوانه است.

به گفته آن ها، آنچه ما به عنوان استون هنج در نظر می گیریم در واقع بخش کوچکی از کل باستان شناسی در این سایت است. مدت‌ها قبل از اینکه سنگ‌های معروف در جای خود قرار گیرند، استون هنج مکان دفن مهمی برای فرهنگ‌های دور و نزدیک بود.

از حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد، طی چندین نسل، مجموعه ای از ساخت و سازها به تدریج دشت هموار را دگرگون کردند. سنگ‌ها از مکانی در ۲۳۰ کیلومتری به سمت غرب آورده شدند تا چیزی را ایجاد کنند که امروزه به عنوان دایره بلو استون شناخته می ‌شود.

در اطراف و درون آنها، مجموعه ‌ای از به ‌اصطلاح مگالیت‌های سارسن احتمالاً از یک معدن ۲۵ کیلومتری به سمت شمال کشیده شده‌ و یک دایره بیرونی بزرگ و دو ساختار نعل اسبی را در مرکز تشکیل می ‌دهند.

با توجه به اینکه این سنگ‌های سارسن همه از یک منبع می ‌آیند، احتمالاً در یک زمان کنار هم قرار گرفته‌ و به درویل نشان می ‌دهد که قرار است به عنوان یک واحد کار کنند.

ماگلی و بلمونته با استدلال درویل مشکلاتی دارند و به ادعاهای او در بحث های عددی، باستان شناسی و فرهنگی می پردازند. اتهامات استفاده از شبه‌علم اعداد در باستان‌شناسی غیرمعمول نیست، با این ادعا که اگر به اندازه کافی دقت کنید، یافتن اعداد قابل توجه در ساخت‌وسازهای باستانی آسان است.

همانطور که نویسندگان بیان کردند: عدد ۱۲ که توسط دارویل برای ضرب کردن تعداد لنگه ها استفاده می شود، در هیچ کجای ساختار استون هنج منعکس نشده است. همچنین تعداد دیگری از اعداد در سراسر ساختار نمایش داده شده، نادیده گرفته شده اند.

به گفته ماگلی و بلمونته، جدای از ارقام خاص، بعید است که ساختار خود آنقدر دقیق باشد که بتواند تغییرات ظریف در حرکت روزانه خورشید را تشخیص دهد. تطبیق طلوع خورشید در یک روز خاص با یک سنگ خاص یک چیز است و تصور یک روش فرضی و وسایلی که بتوان با سنگ‌ها برای مشخص کردن یک روز از سال استفاده کرد، چیز دیگری.

به گزارش سیناپرس، به گفته ماگلی و بلمونته، در مورد منشأ مصری تقویم، این یک حدس و گمان مطرح است که به شواهد کاملاً قانع‌کننده‌ای نیاز دارد. خود مصری‌ها چیزی نساخته‌ اند که بتواند روزها را با این دقت مشخص کند و حتی نمی ‌اندیشند که چگونه یک سال کبیسه را برای حداقل ۲۰۰۰ سال دیگر محاسبه کنند.

در نهایت، به احتمال زیاد، مانند بسیاری از فرهنگ های نوسنگی، معماران استون هنج به تقویم قمری پایبند بوده اند. در حالی که هم ترازی های خورشیدی ممکن است در تاریخ های مهم قمری نقش داشته باشند، تعیین این هم ترازی ها به کارهای دستی بسیار دقیقی نیاز دارد.

شرح کامل این نقد جذاب در مجله تخصصی Antiquity منتشر شده است.

مترجم: فاطمه امینی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا