برداشت‌های مبالغه آمیز از علم نوروبیولوژی

امروزه با استفاده از روشهای تصویربرداری جدید و نیز رنگ آمیزی جدید در آزمایشگاه، مطمئن میشویم مثلا یادگیری یک نوع رفتار، تغییرات سلولی و بیوشیمی خاص را تولید می کند که به قول علمای اخلاق، آن رفتار در وجود انسان نهادینه می شود. همینطور در بیولوژی سلولی شناخت ثابت شده است که ساخت یک ایده فکری یا حتی فکر کردن به یک موضوع خاص، باعث تغییرات مولکولی و سلولی خاصی در مغز می شود. متخصصان علم اعصاب چنین نتیجه گیری کرده اند كه شناخت انسانی، اساسی کاملا بیولوژیک دارد و هر چه ارتباطات نورونی مغز انسان بین مراکز درک، تکلم و حرکت بیشتر باشد قدرت شناخت فکری انسان بالاتر است. جالب است بدانیم که هرچه ایده های انسانی انتزاعی تر باشند نیاز به ساختار ارتباطی قوی تر مغزی دارند و مغزی قادر به انتزاعی فکر کردن است که واجد این ارتباطات پیچیده نورونی باشد.

بررسی کنش‌های انسانی از طریق مشاهده تغییرات عصبی

دکتر داریوش نسبی تهرانی، محقق رفتار شناس در این خصوص گفت: با توجه به پیشرفت علوم وشناخت بیشتر فعالیت‌های سلولی سیستم عصبی در مغز ارتباط بسیاری از رفتارها و واکنش‌های عصبی با این سیستم کشف شد وپایه‌های علم نوروبیولوژی شکل گرفت.این علم به نوعی حاصل ارتباط سلول‌های عصبی ورفتار انسان ،واکنش‌های روحی ،روانی  وجسمی است ؛نوروبیولوژی توجیه زیست شناختی رفتارهای عصبی انسان‌ها است.با گذشت زمان قطعاهر اندازه تکنولوژی پیشرفت کند ،ارزیابی‌های تکنیکی، کارکرد مغزو نوروبیولوژی پیشرفت خواهد کرد.بنابراین می‌توان گفت ما قادر هستیم هرگونه رفتار انسانی،واکنش احساسی ،عاطفی وذهنی او را با شناخت تغییرات در سیستم اعصاب مرکزی انسان جستجو کنیم. از این روی تغییرات بازتاب ،خوانش یا بینش هرگونه تصویر،فکر،اندیشه از طریق کارکرد امواج مغزی قابل بررسی است.

علائمی که در یک قسمت از سیستم مغزی که با تغییرات متابولیسم  و تغییر در گردش خون ایجاد می‌شود می‌تواند نشانه‌هایی از بروز یک اتفاق باشد ولی این که این امر چه اتفاقی است ومیدان ومحدوده آن چیست کاملا قابل دید نیست زیرا این اتفاق به عنوان عملکرد از فضای سیستم بافتهای ساختمانی خارج شده است بنابراین این امر مبالغه آمیز است که ما با تغییر متابولیسم  قسمتی از مغز حدث بزنیم که همه افراد یک رفتار خاص از خود نشان می‌دهند ویک افکار مشابه در موضوعی خاص دارند

وی در ادامه افزود: علم نوروبیولوژی در بخش عمده‌ای از پژوهش علوم اعصاب گنجانده شده است.این علم با کارکرد مستقیم سیستم مغزی سروکار دارد ونیاز به تجهیزات خاصی دارد.اگرچه نوروبیولوژی مستقیما به عنوان رشته خاص در ایران تدریس نمی‌شود ولیکن یکی از شاخه‌های علوم اعصاب است که بیشتر سروکار آن با پژوهش‌های آزمایشگاهی است .

امکان خوانش ذهنی افراد

این متخصص اعصاب در پاسخ به این پرسش خبرنگار سینا پرس که آیا علم نوروبیولوژی قادر به خوانش وکنترل ذهنی افراد است یا خیر عنوان کرد: به عقیده من به این قضیه نمی‌توان با نگاه مبالغه آمیز نگریست؛زیرا کشف بخشی از سیستم اعصاب ما که بخش فانکشنال«عملکردی» نامیده می‌شود با جستجو در ساختار اعصاب  افراد هم کاملا امکان پذیر نمی‌باشد زیرا یک بخش عملکردی است.به طور نمونه فردی از نقطه‌ای به نقطه دیگر حرکت می‌کند ودر مسیر حرکت یک سری از رفتارها را از خود نشان می‌دهد و مجدد به جایی که استقرار یافته باز می‌گردد رفتارهایی که فرد در این مسیر از خود نشان داده در فضای مجازی رفته ودر جایی ثبت نشده است  وتنها رفتارهای فرد در نقطه شروع ومقصد قابل ارزیابی است زیرا فرد در این دو نقطه قابل مشاهده بوده است.این فرد قطعا نسبت به گذشته خود تغییراتی به لحاظ بیولوژیکی کرده است لیکن تمامی اعمالی که از او سر زده با خودش همراه نیست بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که عملکرد فراتر از سیستم ساختاری ما وجود دارد و در نوروبیولوژی هم آنپه در سیستم اعصاب قابل مشاهده است قابل بررسی است واین همه تغییرات نیست.

تغییرات متابولیسم لزوما رفتار خاصی را ایجاد نمی‌کنند

وی افزود: علائمی که در یک قسمت از سیستم مغزی که با تغییرات متابولیسم  و تغییر در گردش خون ایجاد می‌شود می‌تواند نشانه‌هایی از بروز یک اتفاق باشد ولی این که این امر چه اتفاقی است ومیدان ومحدوده آن چیست کاملا قابل دید نیست زیرا این اتفاق به عنوان عملکرد از فضای سیستم بافتهای ساختمانی خارج شده است بنابراین این امر مبالغه آمیز است که ما با تغییر متابولیسم  قسمتی از مغز حدث بزنیم که همه افراد یک رفتار خاص از خود نشان می‌دهند ویک افکار مشابه در موضوعی خاص دارند.جالب است بدانید که در افراد مختلف این مسأله متفاوت است واز الگویی خاص پیروی نمی‌کندکه بتوان گفت اگر این تغییر در مغز کسی به وجود آمد حتما این تغییر در مغز دیگری هم ایجاد خواهد شد. به نوعی هویت سیستم عصبی هر فرد با فرد دیگر متفاوت است .این تغییرات قابلیت استانداردسازی ندارد اگر چه می‌توان تا حدی آن را شبیه سازی کرد ولی حکم ثابتی در این مسأله نمی‌توان داد.سیستم اعصاب تحت تأثیر قسمت‌های مختلف بدن قرار دارد.از همین روی هیچ وقت قادر به یکی سازی خاطرات افراد با یکدیگر نیستیم وحتی نمی‌توان ژن ،روحیه آدمی ،تجربیات ،محیط واعتقادات آدمی را با یکدیگر یکی کرد وبرای اینکه متغیرهای زیادی در این باره دخیل هستند که در بحث تحقیقات عملکردی امور رفتاری علم نروبیولوژی تنها قادر به توجیه قسمتی از این مسأله است ونه تنها کلیت موضوع.

 

گفتگو:اعظم صفایی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا