کشاورزان اولیه چه کسانی بودند؟

دانشمندان این تحقیقات را با مطالعه روی رشته‌های دی‌اِن‌اِی (DNA) به جا مانده از گذشته‌های دور انجام داده‌اند. دی‌اِن‌اِی، مجموعه رشته‌های پروتئینی در هسته سلول‌‌های یک موجود زنده است که تقریبا همه اطلاعات وراثتی آن موجود زنده را به صورت کدهای ژنتیک در خود نگه داشته است.

این رشته‌ها اساس حیات را تشکیل می‌دهد و از میکروب‌ها گرفته تا درختان و انسان‌ها، رشته‌های دی‌اِن‌اِی را در سلول‌های خود جای داده‌اند. دی‌اِن‌اِی‌های به دست آمده از عصر باستان، راهی برای پرده برداشتن از داستان‌های بظاهر ساده، اما پیچیده گذشتگان ماست. مشهورترین نمونه آن به چگونگی پراکنش انسان‌ها روی این کره خاکی برمی‌گردد. در حقیقت این ساختار دی‌اِن‌اِی بود که توانست نحوه پراکنش انسان‌ها و چگونگی ارتباطی را که با یکدیگر برقرار کرده بودند، نشان دهد، اما اکنون نوبت به داستان کشاورزی رسیده و استفاده از همین روش با اندکی تفاوت توانسته روایت کشاورزی را روی کره زمین تشریح کند. داستانی که پیشینه تاریخی آن را باید در خاورمیانه جست‌وجو کرد.

جمعیت‌های مختلف کشاورزان باستانی در کنار هم

نتایج مطالعات سه تیم مختلف تحقیقاتی که با استفاده از جدیدترین روش‌ها توانسته‌اند دی‌اِن‌اِی به جا مانده در جسد نخستین کشاورزان دنیا را استخراج کنند، نشان می‌دهد کشاورزی کاری نبوده که تنها یک گروه خاص آن را انجام دهد. بلکه اقشار مختلفی از سراسر یک منطقه به این پیشه اشتغال داشته‌اند. کولین رنفرو از دانشگاه کمبریج انگلستان، باستان‌شناسی است که به طور مستقیم در این کار تحقیقاتی مشارکت نداشته . او می‌گوید: تنها یک جمعیت اولیه در غرب آسیا کشاورز نبوده؛ بلکه در واقع چند جمعیت مختلف، اما مرتبط با یکدیگر بوده‌ که این بخت را داشته‌اند در زمین‌های حاصلخیزی که نه‌تنها برای کشاورزی بلکه حتی برای دامپروری هم مناسب بوده، زندگی کنند. شواهد نشان می‌دهد این جمعیت‌های مختلف تا جایی که توانسته‌اند از زمین‌های آن منطقه استفاده و بهره‌برداری کرده‌اند.

نتایج این سه تحقیق، اواخر تیرماه در نشریه ساینس منتشر شد. نکته قابل ذکر این است که این سه تحقیق نمی‌توانند به طور دقیق مشخص کنند آیا اساسا کشاورزی بسرعت میان اقشار مختلف مردم باستان شایع شده یا این که به طور مستقل بیش از یک یا حداقل چند بار دستخوش تغییر شده است.

گرت‌ هلن‌تات از کالج لندن که یکی از نویسندگان مقاله مجله ساینس است، در این باره می‌گوید: به هر حال، پی بردن به این مساله که کشاورزان اولیه با این که در مجاورت یکدیگر سکونت داشته‌اند اما کاملا با یکدیگر فرق می‌کرده‌اند، به نوبه خود شگفت‌انگیز است.

هلال حاصلخیز، خاستگاه کشاورزی بوده است

شواهد اولیه باستان‌شناسی حاکی از آن است که پیشینه کشت و زرع و دامپروری در منطقه هلال حاصلخیز به تقریبا ده تا 12 هزار سال قبل برمی‌گردد. هلال حاصلخیز (Fertile Crescent) نام بخش تاریخی از خاورمیانه است که در اصل بخش‌های شرقی مدیترانه، منطقه بین دجله، فرات و مصر باستان را شامل می‌شود و از غرب به مدیترانه، از شمال به بیابان‌های سوریه، از شرق و جنوب به عربستان و خلیج‌فارس منتهی می‌شود. از آنجا که نخستین شواهد تمدن اولیه در این منطقه کشف شده لذا از آن گاهی با عنوان گهواره تمدن نیز یاد می‌کنند. این نام را نخستین بار جیمز هنری بریستد، باستان‌شناسی از دانشگاه شیکاگو به کار برد. حفاری‌های باستان‌شناسی در اریحا (واقع در کرانه باختری رود اردن)، جارمو (منطقه‌ای باستانی در شرق شهر کرکوک عراق واقع در کوهپایه‌های زاگرس که تاریخچه سکونت انسان در آن به 9 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد) و منطقه چاتال‌هویوک ترکیه (از آثار مهم دوران نوسنگی واقع در آناتولی ترکیه که تاریخ تمدن آن به بیش از 6000 سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد) نشانه‌ها و شواهد بسیار جالبی از کاشت نخستین دانه‌های بذر کشاورزی و پوست حیوانات اهلی را در مناطق مختلف، اما در برهه‌های زمانی مشابه در خود دارد که همگی در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته و از آنها به عنوان سند غیرقابل انکار تاریخی استفاده شده است.

کلید در ژن ها ی ما‌ است

متخصصان ژنتیک تلاش کردند ردپای گروهی که نخستین‌بار کشاورزی را در منطقه هلال حاصلخیز آغاز کرد، پیدا کنند. دی‌اِن‌اِی به دست آمده از کشاورزان دوره باستان در غرب آناتولی نشان می‌دهد این کشاورزان در حقیقت اجداد بی‌واسطه نخستین کشاورزان اروپایی بوده‌اند و فقط یک گروه خاص بوده که کشاورزی را به اروپا برده است.

ریشه این گروه را باید در فرهنگ سفالگری خطی جست‌وجو کرد. فرهنگ سفالگری خطی یکی از دوره‌های مهم باستان‌شناسی است که با دوران نوسنگی اروپا ارتباط دارد و پیشینه آن به 4500 تا 5500 سال قبل از میلاد مسیح بازمی‌گردد. نکته جالب اینجاست بر اساس این تحقیقات، کشاورزان امروز منطقه ساردینیا (غرب ایتالیا و دریای مدیترانه) از نظر دی‌اِن‌اِی شباهت مثال‌زدنی با اجداد آناتولیایی خودشان دارند.

اما سوال اینجاست که اولین کشاورز چه کسی بوده؟ می‌توان گفت ردپای کشاورزان اولیه به نوعی در آب و هوای گرم منطقه خاورمیانه گم می‌شود. در حال حاضر دانشمندان درصدد استفاده از روش‌های جدیدی هستند که بتوانند با استفاده از آنها نمونه‌های تازه‌ای را از ناحیه استخوان گیجگاهی گوش استخوان‌های باستانی برجا مانده در این منطقه استخراج کنند.

این ناحیه از جمجمه از نظر دی‌اِن‌اِی به شکل عجیبی غنی است و می‌تواند کلید پاسخ به پرسش‌های دانشمندان را در خود داشته باشد.

به دنبال رد پای نخستین کشاورزان در ایران

یواخیم برگر از دانشگاه گوتنبرگ آلمان، سرپرست تیمی است که همراه مرجان مشکور و فریدون بیگلری از موزه ملی ایران توانسته‌اند توالی کامل ژنوم چهار چوپانی را که در کوهستان‌های زاگرس ایران زندگی می‌کرده‌اند، تعیین کنند. این ژنوم‌ها در اصل متعلق به مردانی با سابقه تاریخی 9 هزار ساله از منطقه غار وزمه و سه اسکلت تقریبا ده هزار ساله از سایت موسوم به تپه عبدالحسین است. هر چهار نمونه مذکور جزو قدیمی‌ترین بقایای کشاورزان عصر باستان در دنیا هستند. آزمایش‌ روی دندان‌های هر چهار کشاورز باستانی این نکته را تائید می‌کند که رژیم غذایی آنها سرشار از غلات بوده و این رژیم غذایی را می‌توان در اصل مهر تائیدی بر رژیم غذایی کشاورزی تلقی کرد.دی‌اِن‌اِی کشاورزان باستانی نشان می‌دهد آنها از آغاز با یکدیگر تفاوت اساسی داشته‌اند. مرز این تفاوت‌ها میان کشاورزان عصر باستان در ایران، اردن و غرب آناتولی و یونان بشدت محسوس است.

میراث ژنتیک کوهستان زاگرس

دکتر هلن‌تال و همکارانش با استفاده از روش جدیدی که الگوی وراثتی دی‌اِن‌اِی را نشان می‌دهد، به این نتیجه‌ رسیده‌اند که کشاورزان اولیه کوه‌های زاگرس میراث ژنتیک خودشان را در پاکستان، افغانستان و بویژه سایر مناطقی که ایرانیان زرتشتی در آنها بوده‌اند، به جای گذاشته‌اند، اما نکته جالب اینجاست که دی‌اِن‌اِی ایرانیان باستان به طرز شگفت‌انگیزی با کشاورزان غرب آناتولی متفاوت بوده است. در حقیقت دو گروه کشاورز با فاصله تقریبی 2000 کیلومتر به مدت 2000 سال جدا از یکدیگر در این منطقه زندگی می‌کرده‌اند.

پروفسور برگر می‌گوید این دو گروه میراث ژنتیک خود را از گروه‌های کاملا متفاوت شکارچی و گردآوری‌کننده‌ که بین 46 تا 77 هزار سال قبل از یکدیگر جدا شده‌اند، به ارث برده‌اند.

یک تحقیق مشابه دیگر هم روی انشقاق ژنتیک کشاورزان این منطقه از طرف دانشگاه هاروارد به سرپرستی دیوید رایش انجام شده است.

این تحقیق دی‌اِن‌اِی 44 کشاورزی را که در حدفاصل3400 تا 14 هزار سال قبل در خاورمیانه زندگی می‌کرده‌اند، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. این تیم تحقیقاتی در نهایت با تعیین توالی 2/1 میلیون نوکلئوتید (واحد سازنده زنجیره‌های طویل مولکولی در رشته‌های دی‌اِن‌اِی) به این نتیجه رسید که کشاورزان اولیه‌ای که در منطقه فلسطین اشغالی و اردن زندگی می‌کرده‌اند، از نظر ژنتیک کاملاً با کشاورزان کوه‌های زاگرس متفاوت بوده‌اند و جالب اینجاست که هر دوی این جمعیت‌ها نیز در عین حال با کشاورزان غرب آناتولی که بعدها میراث ژنتیک‌شان را به اروپا بردند، تمایزهای آشکار داشته‌اند.

مطالعه سوم نیز دقیقا همین تفاوت آشکار را تائید می‌کند. در این مطالعه ژنوم کامل یک زن تقریبا ده‌هزار‌ساله از منطقه گنج‌دره – یکی از سایت‌های کوهستان زاگرس که در اصل جزو قدیمی‌ترین شواهد بر جا مانده از کشاورزان عصر باستان است – مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

 

پروفسور رایش و برگر، هر دو از داده‌هایشان برای قرینه‌سازی و بازگشت به گذشته استفاده کرده‌اند تا بتوانند در نهایت اجداد کشاورزان کوه‌های زاگرس را تعیین کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که مردمان کشاورز زاگرس در اصل میراث ژنتیک خودشان را از یک گروه بنیادی اوراسیایی گرفته‌اند. این گروه نیز بین 50 تا 60 هزار سال قبل از اجداد خود که خارج از قاره آفریقای امروزی می‌زیسته‌اند، جدا شده است.

مسیرهای متفاوت و مهاجرت

‌ اجداد همه ‌ کشاورزان اولیه، هر کدام راه‌های جداگانه‌ای رفته‌اند. تیم تحقیقاتی دکتر رایش مساله را این طور تشریح می‌کند که در حالی که کشاورزان غرب آناتولی بعدها به اروپا مهاجرت کردند، کشاورزان باستانی خاورمیانه به شرق آفریقا رفتند. چنان که مردم این منطقه در حال حاضر بخش‌هایی از میراث ژنتیک آنها را با خود به همراه دارند. اینها در حالی است که کشاورزان کوه‌های زاگرس از شمال به نواحی استپی اوراسیا و از شرق به جنوب آسیا رفته‌اند.

حال سوال اینجاست آیا این کشاورزان اولیه از یکدیگر چیزی آموخته‌اند یا هر جمعیتی جداگانه مجبور به نوآوری و به کار بستن روش‌های جدید شده‌اند؟ اینجاست که آرای پژوهشگران با یکدیگر متفاوت است. باستان‌شناسان به این نکته اشاره می‌کنند که کشاورزان اولیه در مناطق مختلف از ابزارها و حتی بذرهای متفاوت استفاده کرده‌اند و این مساله فرضیه‌ای را تائید می‌کند که منشاهای متفاوتی باید متصور شد.

روجر متیوز، باستان‌شناسی از دانشگاه ریدینگ انگلستان می‌گوید: شواهد ژنتیک و باستان‌شناسی این فرضیه را به وجود آورده که حداقل دو مسیر متفاوت کشاورزی در پایانه‌های هلال حاصلخیز وجود داشته که هر دوی اینها با یکدیگر متفاوت بوده‌اند. این مساله در حالی است که باستان‌شناسان دیگری مانند آفر بار یوسف از دانشگاه هاروارد عقیده دارند بذرها و دانش کشاورزی می‌توانسته با یکدیگر به اشتراک گذاشته شده باشد. زیرا شکل‌های گوناگون ابزارهای آماده‌سازی غذا را اساساً در ابتدا کشاورزان منطقه خاورمیانه ساختند و به گفته این باستان‌شناس، کشاورزان منطقه زاگرس از همین ابزار الگو گرفتند.

به گزارش جام جم آنلاین،ا این حال پروفسور برگر معتقد است کشاورزی این مزیت را داشته که نه‌تنها ایده‌های مختلف، بلکه حتی مهاجرت را زمینه‌سازی کند. وی می‌گوید: در اصل کشاورزی بود که باعث پراکنش مردمان دوران باستان شد و وقتی به مرزهای اروپا رسید، مردم با کشاورزی در سراسر این قاره پخش شدند. این محقق در خاتمه می‌افزاید: ما امروز با انقلاب کشاورزی بسیار پیچیده‌ای مواجه هستیم که از طرف مردمانی کاملا متفاوت با کشاورزان اولیه بنا نهاده شده است.

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا