تهاجم فرهنگی غیر از تبادل فرهنگی است
تهاجم فرهنگی غیر از تبادل فرهنگی است؛ غیر از گرفتن برجستگ یها و زبدهگزینی از فرهنگهای دیگر است پس، تبادل فرهنگى به انتخاب خود جامعه؛ اما تهاجم فرهنگى به انتخاب جوامع دیگراست .درواقع تبادل فرهنگى انجام مىدهیم تا کامل شویم؛ یعنى فرهنگ خودى را کامل کنیم. اما تهاجم فرهنگى انجام مىگیرد تا فرهنگ خودى را ریشهکن کند.
بشر از ابتدای خلقت دارای فرهنگ بوده و برای زندگی بر روی این کره خاکی از یک سلسله آداب و رفتارها پیروی میکرده است. ذهن انسان از همان آغاز اجتماعی شده است؛ یعنی گروه های اجتماعی آن را شکل و فرم داده است. ملتی که فرهنگ مخصوص به خود نداشته باشد، مرده محسوب میشود. علاوه بر این، یک فرهنگ بالنده برای تکامل خود، میبایست توانایی تبادل با سایر فرهنگها و جذب عناصر مثبت آن را دارا باشد.
دکتر رحمان نوروزیان، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران معتقد است:تبادل فرهنگی ملتها در طول تاریخ به شکلی طبیعی وجود داشته و عاملی برای رشد و تعالی مستمر فرهنگها بوده است. تبادل فرهنگی برای تازه ماندن معارف و حیات فرهنگی بشر، امری بسیار ضروری است و جامعه انسانی را در ارتقای ارزشها و پیمودن مسیر سعادت واقعی به پیش میبرد.جوامع، میراث فرهنگی را از نسل گذشته دریافت میکنند و به نسل بعدی انتقال میدهند.
نوروزیان ادامه داد:تبادل فرهنگی ملتها در طول تاریخ به شکلی طبیعی وجود داشته و عاملی برای رشد و تعالی مستمر فرهنگها بوده است. تبادل فرهنگی برای تازه ماندن معارف و حیات فرهنگی بشر، امری بسیار ضروری است. در همه فرهنگها میل به شناخت و شناخته شدن وجود دارد. پس فرهنگها از طریق تعامل با تهاجم سعی دارند عناصر خود و دیگران را درک کنند. در زمینه تعامل، دو فرهنگ آگاهانه میل دارند بخشی از عناصر مثبت فرهنگ دیگر را جذب کنند. معمولا دولتها و مردم این اقدامات را تشویق هم می کنند.
تبادل فرهنگى انجام مىدهیم تا کامل شویم؛ یعنى فرهنگ خودى را کامل کنیم. اما تهاجم فرهنگى انجام مىگیرد تا فرهنگ خودى را ریشهکن کند.
تهاجم فرهنگی غیر از تبادل فرهنگی است؛ غیر از گرفتن برجستگی ها و زبدهگزینی از فرهنگهای دیگر است؛ اسلام به ما دستور میدهد، عقل هم بهطور مستقل از ما میخواهد که هر چیز خوب، زیبا و باارزشی را که در هر کجا میبینیم، آن را فرا بگیریم و از آن استفاده کنیم. جملات معروف و متداولی همچون «اطلبوا العلم ولو بالصین» یا «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال»؛ نگاه نکن حرف خوب، سخن حکمتآمیز، دانش و معرفت را چه کسی دارد میگوید، اگر سخن خوب است، آن را فرابگیرو…. این گرفتن، گرفتن فرهنگی است و اخذ فرهنگی، تبادل فرهنگی و زبدهگزینی فرهنگی، یک چیز لازم است و این، غیر از تهاجم فرهنگی است.
در مورد فرهنگ غرب باید یادآور شویم که هر فرهنگی، مجموعهاى از زیباییها و زشتیهاست بر این اساس هیچ کس نمىتواند بگوید فرهنگ غرب کاملا زشت است یا کاملا زیباست.
نوروزیان بیان کرد:هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانهاى این گونه برخورد نمىکند که بگوید ما درِ خانهمان را صد درصد روى فرهنگ بیگانه ببندیم. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هر جاى دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعهاى از خوبیها و بدیهاست. یک ملت عاقل و یک مجموعه خردمند، خوبیها را مىگیرد، به فرهنگ خودش مىافزاید، فرهنگ خودش را غنى مىسازد و بدیها را رد مىکند.
دکتر منصور شادمان، جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشکده جامعه شناسی دانشگاه تهران می گوید:در مورد مفهوم خودباختگی فرهنگی باید گفت نوعی خودباختگی است که فرد نسبت به فرهنگ و جامعه خود، در اثر القائات منفی که به او میشود، دچار میگردد و همواره حالتی سرزنشگونه نسبت به جامعه خود و دیدی آرمانی نسبت به فرهنگ و تمدن جامعه الگو گرفته دارد. برای حفظ و تداوم انقلاب اسلامی باید این احساس را همواره در خود زنده نگاه داریم و از خودباختگی و احساس خودکمبینی در مقابل مکاتب بیگانه بپرهیزیم.
دکترشادمان خاطر نشان کرد: تهاجم یا خود باختگی فرهنگی، نوعی ارتباط فرهنگی است که در آن، حداقل، یکی از سه هدف تحمیل، تخریب و تسلیم فرهنگی تعقیب میشود؛ بر خلاف تبادل فرهنگی که در نهایت، باعث رشد و زایندگی فرهنگ خودی میشود.
وی افزود:مبحث فرهنگ و مباحث اطراف آن بسیار پیچیدهتر از آن است که پنداشته می شوند؛جابهجایی های میان فرهنگها امری کاملا طبیعی است. تحمیل عناصر فرهنگی یک جامعه به جامعهای دیگر پدیده جدیدی نیست؛شیوههای انتقال و تبادلات فرهنگی با پیشرفت علوم انسانی و تکنولوژی بسیار پیشرفتهتر شدهاند.برای آنکه از حمله فرهنگی جلوگیری شود باید عناصر فرهنگ خود را تقویت کرد و افزایش داد.همچنین مبادلات فرهنگی را باید افزایش داد تا آنچه را که مردم واقعا دوست دارند با علاقه و اختیار برگزینند.
تبادل فرهنگى لازم است. هیچ ملتى بىنیاز نیست از اینکه در همه زمینهها، از جمله در زمینه مسایل فرهنگى، از ملتهاى دیگر بیاموزد.
دکتر شادمان ادامه داد: ملتها در رفت و آمدهایشان، آداب زندگى را، خلقیات را، علم را، لباس پوشیدن را، آداب معاشرت را، زبان را، معارف را و دین را از یکدیگر فرا گرفتهاند. این، مهمترین تبادلهاى ملتها با هم بوده است؛ حتى مهمتر از تبادل اقتصادى و کالا.
ملت ما هم، در طول زمان، خیلى چیزها از ملتهاى دیگر آموخته است، و این، یک روند ضرورى براى تر و تازه ماندن معارف و حیات فرهنگى در سرتاسر عالم است. این، تبادل فرهنگى است و خوب است.
تهاجم فرهنگى این است که یک مجموعه – سیاسى یا اقتصادى – براى مقاصد سیاسى خود و براى اسیر کردن یک ملت، به بنیانهاى فرهنگى آن ملت هجوم مىبرد.
چنین مجموعهاى هم چیزهاى تازهاى را وارد آن کشور و آن ملت مىکند؛ اما به زور؛ اما به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهاى ملى. این، اسمش تهاجم است.
در تبادل فرهنگى، هدف، بارور کردن فرهنگ ملى و کامل کردن آن است. اما در تهاجم فرهنگى، هدف، ریشهکن کردن فرهنگ ملى و از بین بردن آن است.
در تبادل فرهنگى، آن ملتى که از ملتهاى دیگر چیزى مىگیرد، مىگردد چیزهاى مطبوع و دلنشین و خوب و مورد علاقه را مىگیرد. فرض کنید، ملت ایران به اروپا مىرود و مىبیند آنها مردمى اهل سختکوشى و خطر کردنند. اگر این را از آنها یاد بگیرد، خیلى خوب است. به شرق آسیا مىرود و مىبیند که آنها مردمى هستند داراى وجدان کار، علاقهمند به کار، مشتاق کار. اگر این را از آنها یاد بگیرد، خیلى خوب است. به فلان کشور مىرود و مىبیند مردم آن کشور، وقتشناس، داراى نظم و انضباط، داراى محبت، داراى حس ادب و حس احترامند. اگر یاد بگیرد، اینها چیزهاى خوبى است.
در تبادل فرهنگى، قضیه چنین است: ملت فراگیرنده، مىگردد نقاط درست و چیزهایى را که فرهنگ او را کامل مىکند، از دیگران تعلیم مىگیرد. درست مثل انسانى که ضعیف است و دنبال غذاى مناسبى مىگردد. دوا و غذاى مناسب را مصرف مىکند، تا سالم شود و نقصش از بین برود.
در تهاجم فرهنگى، چیزهایى که به ملت مورد تهاجم مىدهند، چیزهاى خوب نیست، بلکه چیزهاى بد است. پس، تبادل فرهنگى به انتخاب خود جامعه؛ اما تهاجم فرهنگى به انتخاب جوامع دیگرست .
در نهایت اینکه تبادل فرهنگى انجام مىدهیم تا کامل شویم؛ یعنى فرهنگ خودى را کامل کنیم. اما تهاجم فرهنگى انجام مىگیرد تا فرهنگ خودى را ریشهکن کند.
No tags for this post.