سبک زندگی و استرس بر وزن تاثیر می گذارد
دکتر نوروزی دو هفته پیش 114 کیلو بودید.
نوروزی -در این مدت 3 کیلو کاهش وزن داشتم یعنی حدودا در یک هفته 1.5 کیلو وزن کم کردم که طبق برنامه ای است که داشتیم.
دو هفته پیش در خدمت شما بودیم و قرار بود در یک مسیر 5 الی 6 هفته شما 10 کیلو کاهش وزن داشته باشید.
نوروزی -تقریبا هفته ای 1.5 کیلو مد نظر بود که در حال حاضر منطبق با هدف پیش رفته است، البته در طول این دو هفته به طور ناخواسته غذای کمتری خورده ام.
چطور ٣كيلو كاهش وزن داشته ايد؟
نوروزی-در حقيقت با كالري شماری ،اگر بدن من بخواهد در همين وضعيتی كه قرار دارد بماند چقدر كالري نياز دارد و بعد اگر بخواهم هفته اي ١.٥ كيلو كاهش وزن داشته باشم بايد چه تعداد كالري كمتر مصرف كنم و بعد زندگي روزمره خود را انجام ميدهم و غذاي روزمره خود را ميخورم و كالري مصرفى خود را در حدى كه براى لاغري نياز است نگه ميدارم. به اين معني كه برنامه غذايى ويژه اي ندارم همان طور كه در روز اول گفتم با مدل هاى برنامه غذايي كه افراد از پزشكان تغذيه دريافت مي كنند تفاوت دارد چند نفر درخواست كردند كه برنامه غذايي خودم را در اختيارشان قرار دهم اما متخصصان تغذيه بايد برنامه غذايي براي اين افراد تجويز كنند.
بعضي افراد نقد كرده بودند كه جناب دكتر نوروزي راجع به علوم مختلف صحبت مي كنند. حالا راجع به لاغري هم صحبت ميكنید؟
نوروزی-من ميتوانم راجع به زندگي خود نظر دهم و اين تجربه ى شخصى من است. نكته حائز اهميت اين است كه بايد بدانيم كه من در مقام، شخصى كه كار ژورناليستي انجام مي دهد و مروج علم است، مجبور هستم حجم عظيمى از داده ها را در اطراف خود بررسى كنم و بتوانم از بين اين ها صحيح و غلط را از هم تشخيص دهم. اين بدان معني نيست كه من متخصص اين كار هستم بلکه به اين معناست كه حجمي از داده هايي كه تعدادي متخصص و پژوهشگر در ضمينه هايي كه مورد علاقه ى من هستند را ميشناسنم و مي توانم از بين اينها درست و غلط را تشخيص دهم.
مهماني كه شما در برنامه امروز دعوت كرده ايد متخصص تغذيه نيستند بلكه روانشناس هستند.
نوروزی-بله، زيرا به روان شناسي بسيار اعتقاد و علاقه دارم. این علم از مدل هاي استفهام انكاري است.
استفهام انکاری به چه معناست؟
نوروزی-با تمام علاقه و ارادتي كه به روانپزشكي و علم روانشناسي دارم اين را مي دانم كه شرايط روحي رواني و شرايط ذهني افراد ميتواند بر زندگي انها تاثير بگذارد قاعدتا در مرحله اول کاهش وزن اين بوده است كه شخص به متخصص تغذيه مراجعه مي كند و بعد آن متخصص برنامه غذايي بر اساس فيزيك و مدل شخص به فرد مي دهد و به طور معمول نتيجه مطلوب هم حاصل مي شود و بعد پس از ٣ الي ٤ ماه بعد از اتمام رژيم غذايي و رسيدن به شرايط ايده آل وزن افزايش پيدا مي كند آيا اين قضيه جنبه رواني دارد ؟
داريني – همانطور كه به درستي اشاره كرديد در روند لاغري و كاهش وزن به اين قضيه به صورت يك پكيج نگاه مي كنيم كه يك سري مواد غذايي از تغذيه شما حذف و يك سري فعاليت بدني اضافه مي شود اما چه اتفاقي رخ مي دهد كه افراد بعد از رسيدن به وزن ايده ال اين تمايل را دارند كه به همان ولع خوردن و تغذيه ى سابق برگردند؟
در مطالب علمي بيان شده است که در حوزه ى روانشناسي اختلالاتي وجود دارد كه اختلالات خوردن تلقي مي شود. فردي كه ولع به خوردن دارد مثلا در شرايط اضطراب ، استرس و.. شروع به خوردن مي كند.
كساني كه افسرده ميشوند هم دچار اختلالات خوردن مي شوند؟
دارینی-افرادي كه افسرده مي شوند دو واكنش مختلف دارند گاهي دچار پرخوري عصبي و گاهي دچار بي اشتهايي روانى مي شوند دقيقا مانند حالتي که در خواب ايجاد مي شود. يعني دچار پرخوابى و يا كم خوابي مي شوند در اين حالت بعضي افراد هستند كه بعد از افسردگي دچار چاقي شده و برخي از افراد دچار چاقي هستند و به اين دليل دچار افسردگي مي شوند. اينها مي توانند رابطه هاى متفاوت داشته باشند به طور مثال اقاي دكتر نوروزي مي خواهد كاهش وزن داشته باشد و قصد دارد در مدت 1 هفته حدودا ١.٥ كيلو وزن كم كند .اقاي دكتر ايا شما دچار اضطراب و يا استرس روزمره هستيد؟
نوروزی-اضطراب ندارم اما استرس روزمره ام بسيار زياد است.
دارینی-يكي از مواردي كه باعث ميشود شما تمايل به خوردن داشته باشيد استرس هايي است كه در زندگي تجربه مي كنيد و قابل انكار نيست. اولين چيزي كه براي خوردن انتخاب ميكنيد چيست؟
نوروزی-بستگي به خوراكي هاي در دسترس دارد مثل آجيل و خشكبار كه معمولا در دسترس من قرار دارد.
دارینی-براي روند لاغري وتثبيت آن اولين مسئله اى كه وجود دارد اين است كه آيا انگيزه اي براي لاغري داريد يا نه و اين انگيزه به چه ميزان است؟
نوروزی-انگيزه بسياري دارم كه مهمترين دليل آن یافتن لباس مد نظرم است و دليل بعدي اين است كه در گذشته حجم زيادي طبيعت گردي داشتم و در حال حاضر اينكار به دليل اضافه وزن دشوار است كه باعث خستگي و نفس نفس زدن من مي شود.
دارینی – آیا دليل اول فقط لباس مورد نظر است؟ خب شما مي توانيد از خياط و يا بوتيك هايي كه لباس هاى سايز بزرگ دارند استفاده كنيد چرا تمايل به رژيم داريد؟
نوروزی- اين سبك لباس ها مورد پسند من نيست. بيشتر خوش لباسي مد نظر است.
دارینی-بله همينطور است واقعا نوع پوشش افراد بر اعتماد به نفس انها تاثير مي گذارد. ايا شما به دنبال اعتماد به نفس هستيد؟
عده ى زيادي از بينندگاني كه به برنامه پيامك مي دهند اين سؤال را مطرح مي كنند كه چاق شدن هيچ علت خاصي ندارد و بعضا معتقدند كه ما با خوردن اب و يا هوا هم چاق مي شويم. اين مسئله جنبه رواني دارد و در ذهن ما شكل مي گيرد. ايا چنين مسئله اي وجود دارد كه افراد با نخوردن چاق شوند؟
دارینی-بدن ما داراي يك ميكروارگانيسم به نام ميكروبيوم است كه در روده زندگی می کند و مواد غذايي را به دو دسته باكتري هاي مفيد و مضر تقسيم بندي مي كند در واقع قسمتي از اين موضوع رواني است كه اگر شخص دچار افسردگي است و يا علاقه زيادي به فست فود دارد و يا به طور مكرر از غذاهاي آماده استفاده مي كند ناخوداگاه به لحاظ فيزيولوژيك بدن خود را به سمتي هدايت کرده كه اين باكتري بر عليه بدن شخص عمل می کند. زماني كه بدن بر روي سيكل مقاومت قرار مي گیرد در واقع ذهن شخص مقاومت مي كند. اگر بخواهیم از لحاظ فيزيولوژي و رواني هر دو را باهم تركيب كنيم زماني كه می خواهيم بخوابيم هورمون خواب داريم و ملاتونين وقتي در بدن كم مي شود ديگر نمي توانيم بخوابيم و كم خواب مي شويم. در مورد لاغري و چاقي نيز به همين صورت است هنگامي كه بدن وارد مقاوت مي شود روح به هم مي ريزد و ناراحتي بوجود مي آورد. مهم ترین عامل اين ناراحتي ناشي از روند لاغري است كه كند است و اين سوال بوجود مي آيد كه چرا هيچي نمي خورند ولي چاق مي شوند. از دو زاويه به اين مبحث نگاه مي كنيم عده اي چاق هستند و اين ادعا را دارند كه با خوردن آب نيز چاق مي شوند وعده اي ديگر با وجود این که لاغرهستند و دچار اختلالی هستند که با تصوير بدن خود مشكل دارند ابتدا بايد موضوع مشخص شود که راجع به کدام دسته صحبت می کنیم.
عده اي كه با ظاهر خود مشكل دارند كه اختلالي به نام انوركسيا دارند.
دارینی-آقاي دكتر وزن ايده آل شما چقدر است؟
نوروزی-باكاهش ٣٠كيلو به وزن ايده آل ميرسم ولي در حال حاضر دوست دارم ٢٠كيلو وزن كم كنم.
دارینی-برای مثال -حتی کاهش 30 و یا 40 کیلو گرم هم شمارا راضی نمی کند و شما همچنان به کم خوری ادامه می دهید حتی عده ای هستند که صبح تا شب خودرا با یک قطعه بیسکوییت سر می کنند و همچنان با دیدن تصویر خود در آینه احساس می کنند که تناسب اندام ندارند و یا به صورت بیمارگون دائما به وزن کشی خود می پردازند و وزن خودرا لحظه به لحظه چک می کنند.
اما عده ای دیگر از لحاظ مقاومت بدنی و فیزیولوژی مغز و کارکرد مغزانگار به گونه ای فریز شده اند و اینها در حقیقت چیزی نمی خورند اما لاغر هم نمی شوند و این افراد باید سبک زندگی خودرا تغییر دهند.
اولین نکته ای که به این افراد گوشزد می شود این است که احتیاجی به لاغری نیست و بر عکس آنچه که تصور می کنند مدتی باید موضوع لاغری را رها کنند. زیرا وسواس فکری آنهارا به سمتی می برد که ناخود آگاه بدن در برابر آنچه که میخواهند به دست بیاورند مقاومت می کند و اما در مورد کسانی که می گویند چیز زیادی نمی خورند باید گفت اینها کنترل تکانه ندارند.
آقای دکتر شما تا چه حد میتوانید دربرابر خوردن غذای خوشمزه مثلا همبرگر مقاومت کنید؟
نوروزی-واقعا کار سختی است.
دارینی-گفتید در طی این دو هفته بصورت تصادفی چیزی نخوردید و اگر همین امشب به یک برگر خوب دعوت شوید رد میکنید؟
نوروزی-خیر.
دارینی-باید به این افراد گفت که برای کاهش وزن خود باید کنترل تکانه یاد بگیرند.
واقعا کار سختی است من با یک دوستی که بیش از اندازه اضافه وزن دارد و قند و زانو درد و مشکل در پمپاژ قلب و خون رسانی به بدن داشت صحبت می کردم، پیشنهاد دادم که وزن خودرا کاهش دهد و در پاسخ به من گفت برای کسی که میل به خوردن دارد این یک شعار تلقی می شود و ما می دانیم که در عمل نیز همینطور است همه ی ما در زندگی روزمره دچار رفتار تکانه ای یا مقاومت کم یا صبر حوصله می شویم و این اجتناب ناپذیر است. زیرا شما دنبال اتفاقاتی هستید که واسطه های شیمیایی نشاط آور در مغز تولید کند و یکی از چیز هایی که باعث شادی می شود غذا خوردن است و انسان مغز خود را به این عمل عادت داده است بنابراین طبیعتا مقاومت مقداری سخت است.
دارینی-شما از نگاه فردی با وزن نرمال صحبت می کنید باید این پرسش نیز مطرح شود، کسی که دچار اضافه وزن است و یکی از لذت هایش غذا خوردن است، زمانی که غذا میخورد بعد از آن اضطراب دارد یا خیر؟
اختلال دیگری تحت عنوان بولینیا است که فرد بعد از خوردن غذا استفراغ می کند. در هفته ممکن است بین 20 تا 40 بار مورد حمله های غذا خوردن شود. نمیجوند و میخورد و بعد غذا را عمدا بالا میاورد یا از مسهل ها بصورت افراطی استفاده می کند.
ما باید از این افراد بپرسیم که، مثلا آقای دکتر به عنوان یک کیس فردی است که غذا را دوست دارد و در حالت خوشحالی یا ناراحتی غذا میخورد، آیا بعد خوردن غذا دچار عذاب وجدان می شوید؟
نوروزی-در حال حاضر که شروع به وزن کم کردن کرده ام، زمانی که زیاد می خورم نگرانی دارم و دچار عذاب وجدان می شوم.
دارینی-دقیقا، کسی که عاشق غذاست، می خورد که اضطرابش کم شود، ولی بعد دچار عذاب وجدان می شود. این فرد داخل یک سیکل منفی افتاده و باید با روشهای روان شناختی ریشه یابی کنیم، ببینیم که ازاضطراب، استرس و یا افسردگی است. گاهی فردی که از دارو یا هورمون استفاده می کند دچار پر خوری می شود. یک اصل برای کسی که می خواهد لاغر شود کلید خود تنظیمی، روان شناختی است.
نوروزی-چه طور باید خود تنظیم شوم، آیا تمرین یا دارو و درمان دارد؟
دارینی- در گام شماره یک باید ببینیم شما انگیزه دارید اعم از اینکه می خواهید خوش تیپ تر یا خوش لباس تر و آراسته تر باشید. گام شماره دو، هدف باید درست چیده شود، هدف این است که در ماه چقدر می خواهید وزن کم کنید. گام شماره سه، چقدر آدم صبوری هستید و به صبر خود چه نمره ای می دهید. مهمترین مسئله این است که میخواهم سبک زندگی کردن را تغییر دهم. یعنی گام اول انگیزه. گام دوم هدف چینی و سوم اینکه چقدر صبور هستم. همه افراد علاقه مند هستند که سریع تر به نتیجه برسند.
کلا میخواهند یک چوب جادویی باشد و معجزه کند. به طور کلی یک فکری در افرادی که دارای اضافه وزن هستند وجود دارد. از آقای دکتر میپرسم: دوست داشتید امروز میگذشت فردا به اندامی که می خواستید می رسیدید؟
نوروزی -گاهی به عنوان فانتزی به آن نگاه می کنم ولی در کل بهش فکر نمی کنم.
دارینی- شما با واژه فانتزی از این اختلال فرار کردید.
من با مخاطب های زیادی صحبت می کنم که می گویند کاش یک قرصی و یا معجزه ای برای لاغری وجود داشت و اکثرا شکست های زیادی در رژیم دارند.
در تبلیغ های کمدی می بینیم که با یک کرم چربی های بدن می سوزد،ارائه دهنده این آگهی افراد را گول می زند و به همین دلیل است که مغز قضاوت درست نمی کند و با شکست مواجه می شود.
دارینی- افراد از شکست های مداوم دچار سر در گمی می شوند. چرا شکست می خورند چون هدفشان را درست انتخاب نکرده اند، عجله داشتند، پایدار نبودند و سبک زندگی شان را اصلاح نکرده اند. بحث ما ایجاد محدودیت خوردن نیست با وجود محدودیت فرد به انجام آن علاقه مند می شود. در حقیقت شخصی که می خواهد به هدف خود برسد باید سبک زندگی اش را مطابق هدف خود اصلاح کند. تکلیفی که ما به آقای دکتر برای اصلاح خودشان می دهیم در لحظه ای است که در ایشان خطا رخ می دهد.
خطا چیست؟
دارینی-منظور زمانی است که به سمت پرخوری می روند. قسمتی که برایشان تعریف شده که به چه میزان میوه، غذا، کالری مصرف کنند.
لحظه هایی است که استرس و اضطراب وتنش دارید و به سمت خوردن می روید. اگر در آن زمان بتوانید متن فکر و احساس خود را به ما بگویید رفتار خوردن شناسایی می شود. زمانی وجود دارد که در آن لحظه حواستان نیست و غذا خورده اید و دچار عذاب وجدان می شوید. باید چند لحظه تامل کنید و یک لیستی را تهیه کنید که اینها جز سبک های درمانی است که برای اکتیو کردن قسمت منطقی مغز استفاده می شود که باید متناسب با فکری که داشتید راهکارهایی برای جلوگیری از آنها ارائه شود.
نوروزی- یعنی زمانی که کالری مجاز را استفاده کرده ام و چیزی اضافه تر از آن خوردم این کار را انجام دهم؟
دارینی-بله بنویسید که چه احساسی داشتید و به چه چیزی فکر می کردید گاهی به برنامه کاری تان فکر می کنید و بعد متوجه این می شوید که زمانی که به برنامه کاری فکر می کنید بیشتر دچار استرس می شوید و بیشتر می خورید. در نتیجه سعی می کنیم زمانی که این کار را انجام می دهید آن غذاها در دسترس نباشند. اول باید فراوانی آن را بدست آورید اگر فراوانی آن زیاد بود آنها را انتخاب می کنیم و راه کار اجرایی آن را بدست می آوریم. اینها را باید با روش کنترل تکانه آموزش دهیم، روشهای استاپ تینک نیز وجود دارد که فکر فرد را متوقف می کنیم که چگونه از خوردن پرهیز کند و یا از جایگزین استفاده کند و سبک زندگی به سمت سبک زندگی کم استرس برود.
No tags for this post.