فرق دانشگاه هنر و آموزشگاه هنری را نمیدانند
ترجمه نمایشنامه عمو سام من، کتاب مبانی بازیگری و بداهه پردازی در تئاتر، بخشی از این آثار محسوب میشوند. با علی حاج ملاعلی در شرایطی صحبت کردیم که مشغول کارگردانی نمایش ماز در اداره تئاتر بود و نویسندگی و طراحی کار را هم خودش به عهده داشت. وی مدرس دانشگاههای سوره و جامع است و درس های زیبایی شناسی و فلسفه هنر، شیوههای رهبری بازیگر، بیان بدنی، بداهه پردازی، آشنایی با متون نمایشی و… را تدریس میکند. وی آیین،پرفورمنس و درام را حوزه های زیباشناختی تئاتر میداند و معتقد است رشتهای مثل پژوهش هنر، این حوزهها را در برمیگیرد. با این مدرس دانشگاه، مترجم و نمایشنامه نویس، در زمینههای تخصصیاش گفتوگو کوتاهی انجام دادیم.
وضعیت دانشگاه ها و دانشجویان را در رشته تخصصی و آکادمیکتان چگونه میبینید؟
وضعیت چندان مطلوب نیست. دانشجوها به نظام آموزشی اعتماد ندارند. فرق میان دانشگاه و آموزشگاه هنری را نمیدانند. شناخت درستی از رشته تحصیلی خود از یک سو و از توانایی ها و کاستی های خود ندارند و از همه مهم تر انگیزه ندارند. سردرگمی، استیصال، بی اعتمادی، واقعیت گریزی و غرب پرستی مشخصه بارز دانشجویان هنر است.
منابع و سر فصلهایی که تدریس میکنید, به نظرتان نیاز به بازبینی ندارند؟
اگر چه در حال حاضر منابع گسترده ای در اختیار اساتید قرار دارد، اما منابع و سرفصلها مسلما نیاز به بازنویسی دارند. سرعت پیشرفت و تغییر و بازسازی بسیار زیاد است و اتکا به عناصر بعضا متزلزل گذشته حداقل در جا زدن است.
پژوهش و منابع پژوهشی در دانشگاه های ما در رشته تخصصی تان چه وضعیتی دارند؟
در حال حاضر دانشگاه ها دیگر تنها منبع پژوهشی نیست. اینترنت هزاران هزار کتاب و مقاله در اختیارتان میگذارد.
شما به عنوان مترجم هم چند کتاب ترجمه کرده اید.اساسا معتقدید ترجمه یک صنعت است یا هنر؟
بستگی به نوع کتاب ترجمه شده دارد. اگر کتاب خود اثر هنری ـ ادبی باشد ترجمه آن نیز مسلما اثری هنری ـ ادبی خواهد بود. اگر کتاب آموزشی باشد عموما فنون و تکنیک ها هستند که عمل میکنند. اما به نظر من از آنجا که ترجمه زبان ـ بنیاد است، اساسا خلق اثری جدید محسوب میشود
سنگ بنای تئاتر نمایشنامه است. اگر ضعفی در تئاتر وجود دارد ریشه آن را باید در نمایشنامه آن جست.
چقدر از مبانی و تئوريهاي هنر که از متون غربی ترجمه میشوند، قابلیت انطباق بر هنر ما را دارند و اصطلاحا میتوانند ایرانیزه شوند؟
برای اقتباس به طور کلی ابتدا باید اثر اصلی به درستی و کامل درک شود. در ایران قشر رویی و سطح چیزها اتخاذ شده و عمق آن درک نمی شود. نباید فراموش کرد که ما شرقی هستیم. راه جهانی شدن از مسیر هنرهای سنتی و فرهنگ غنی ایرانیمان میگذرد. همچنان که بزرگان هنر و ادب ایران بارها اثبات کردهاند. درباره ترجمه متون در ایران هم این را اضافه کنم که به نظر من کتاب های ترجمه شده در حوزه های تئاتر و سینما در ایران خیلی پیشرفته تر از تولیدات هنری در این دو حوزه هستند.
به اعتقاد شما جایگاه متن یا اصطلاحا نمایشنامه در کلیت نمایشی که اجرا میشود، کجاست؟
سنگ بنای تئاتر نمایشنامه است. اگر ضعفی در تئاتر وجود دارد ریشه آن را باید در نمایشنامه آن جست.
چه عواملی در ارتقای سطح کار نمایشنامهنویسان موثرند؟
آنچه می تواند بر ارتقای سطح کار نمایشنامه نویسان تاثیر داشته باشد توجه به آثار ادبی داخلی و خارجی است. شناخت فرهنگ و لایه های زیرین آن است. تورق تاریخ اقتباس در تئاتر و سینما ادعای مرا تایید میکند.
گفتگو: مهرداد نصرتی
No tags for this post.