یکی از داغ‌ترین خبرهای روز ایران بحث انتقال آب بین‌حوضه‌ای

هدف از این نوشتار به هیچ‌وجه قضاوت یا مخالفت و یا حتی جانبداری نیست؛ تنها قصد داریم تا اصل موضوع را از منظری دیگر ریشه‌یابی کنیم.

انتقال آب بین‌حوضه‌ای چیست؟

انتقال آب بین‌حوضه‌ای که در زبان انگلیسی از آن تحت عنوان (Inter-basin transfer or Trans-basin diversion or Hyphenated) یاد می‌شود، در اصل اشاره دارد به طرح‌های انسان‌ساز انتقال آب از یک حوضه آبخیز در دسترس به حوضه دیگری که آب در آنجا یا کمتر در دسترس است یا منطقه‌ای است که به باور برخی نیازمند توسعه می‌باشد. هدف از این نوع طرح‌ها را در یک جمله می‌توان اینطور خلاصه کرد: «حل مقطعی مشکل کم‌آبی یا بی‌برقی در حوضه مقصد»

دست‌اندرکاران پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای به ندرت مثل موردی همچون کانال پیروزی (Prosperity Canal or Nahar Al-aaz)  عراق که در سال ۱۹۹۳م. آب را به صورت غیرمستقیم از دجله به فرات برد و مجموع وسعت ۳ تالاب بزرگ و حیاتی بین‌النهرین را به یک‌دهم مقدار طبیعی کاهش داد، اهداف سیاسی را دنبال می‌کنند.

چنین طرح‌هایی از منظر تاریخی بی‌سابقه نیستند اما نمونه‌های جدیدتری از آنها وجود دارد که به نوعی شاید قابل‌تعمق‌تر هستند و به همین منظور بیشتر هم مورد توجه قرار می‌گیرند و به آنها استناد می‌شود:

نخستین نمونه‌های مدرن انتقال آب بین‌حوضه‌ای در قرن ۱۹م. و در کشورهای استرالیا، هند و ایالات متحده آمریکا انجام شد. شایان ذکر است که اگر چنین دست توسعه‌هایی در آنزمان انجام نمی‌شد امروز شهرهای بزرگی مانند دنور و یا لوس‌آنجلس به شکلی که امروز هستند، وجود نداشتند.

اما در قرن ۲۰م. پروژه‌های مشابه دیگری در سایر جاها از جمله توسط رژیم اشغالگر قدس و کشورهای کانادا و چین دنبال شد. پروژه‌هایی مانند انقلاب سبز هند (Green Revolution in India) و توسعه پروژه‌های انرژی آبی در کانادا نیز بدون چنین انتقال‌های آب انسان‌سازی عملاً قابل اجرا نبودند.

مشکل کجاست؟

از آنجایی که انتقال آب بین حوضه‌های‌ طبیعی می‌تواند هم حوضه مبداء و هم حوضه مقصد را تحت‌تاثیر قرار دهد و به نوعی حتی آب این مناطق را هم تقلیل دهد لذا این پروژه‌ها در برخی جاها و بالاخص بعد از طی یک دوره زمانی اغلب مناقشه‌برانگیز می‌شوند. اصل بحث هم بیشتر حول چند محور متمرکز است: مقیاس، هزینه، تاثیرات حاصل از توسعه، تاثیرات اجتماعی و مهم‌تر از همه تاثیرات زیست‌محیطی.

بعضی دیگر از دغدغه‌ها به تاثیراتی برمی‌گردد که چنین پروژ‌ه‌های کلانی می‌توانند بر تغییرات اقلیمی یا حتی امکان دسترسی به منابع قابل‌استحصال آب در آینده داشته باشند. نباید فراموش کرد که یک پروژه انتقال آب نیازمند منابع کلان مالی، طراحی زیرساخت‌های خصوصی و عمومی در مقیاس کلان است و به همه این‌ها اضافه کنید تغییر و تخریب بلندمدت، غیرقابل‌جبران محیط‌زیست و عدم قطعیت ۱۰۰ درصد در فاز اجرایی را که به نوبه خود قابل‌تعمق هستند. یکی دیگر از مشکلات این مساله بحث قانونی استحصال آب و استفاده از حقابه مجاز است. نظر به اینکه چرخش آب در حوضه‌های آبی بعنوان منابع طبیعی تابع مرزبندی‌های کشوری نیست لذا اغلب برداشت از یک حوضه و انتقال به حوضه دیگر مشکلات خاص خود را به دنبال خواهد داشت مخصوصاً اگر برداشت از حوضه مبداء به نوعی کشور دیگری را هم متاثر سازد.

چرا انتقال آب بین‌حوضه‌ای؟

منابع آب شیرین در جهان به نوعی توزیع اتفاقی دارند و در این میان سهم کشورهای خشک و نیمه‌خشک اغلب در حدی نیست که بتوانند نیاز جمعیت رو به افزایش خود را تامین کنند. در نتیجه یک دلیل عمده مدیران و تصمیم‌گیران در کلید زدن چنین پروژه‌هایی، رفع مشکل کم‌آبی است. کشور چین یکی از مهمترین مثال‌ها در اجرای چنین پروژه‌هایی است. همانطور که می‌دانید، نواحی جنوبی چین معتدل و شمال آن بشدت خشک است به همین دلیل این کشور بیش از ۲۰ پروژه انتقال فیزیکی آب آنهم به طول بالغ بر ۷.۲۰۰ کیلومتر را صرفاً در راستای حل معضل کم‌آبی اجرایی کرده و این تنها آمار مربوط به پروژه‌های فیزیکی است در حالی که چین در راستای حل مشکل کم‌آبی نواحی شمالی یکسری پروژه‌های مجازی را هم در دستورکار قرار داده که اینموارد در حال حاضر موضوع این بحث نیستند.

water-transfer2

بزرگترین پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای در دنیا

همانطور که پیش‌تر نیز اشاره شد، بحث انتقال آب بین حوضه‌ای بیشتر در مناطق خشک و نیمه‌خشک موضوعیت دارد بر این اساس دو پروژه کلان در دنیا انجام شده که عبارت است از ۱- پروژه رودخانه انسان‌ساخت بزرگ (Great Man-Made River Project: GMMRP) در کشور لیبی که هدف از آن پمپاژ آب زیرزمینی از آبخوان موسوم به سریر و کوفرا (Sarir and Kufra) واقع در جنوب‌شرقی این کشور به ناحیه جنوب‌غربی عنوان شد  و ۲- پروژه انتقال آب جنوب به شمال چین که قرار است به محض اتمام پروژه در سال ۲۰۵۰م. قریب ۴۵ میلیارد مترمکعب آب را هرساله از رودخانه‌های موسوم به یلو (Yellow)، یانگ‌تسه(Yangtze) و چند رودخانه دیگر به شمال این کشور انتقال دهد.

پروژه انتقال آب بین حوضه ای لیبی

پروژه انتقال آب بین حوضه ای لیبی

محیط‌زیستی‌ها ترازوی خود را چگونه در پروژه‌های کلان مقیاس تنظیم می‌کنند؟

بدیهی است که هر پروژه کلان مقیاس، منافع و مضرات خاص خود را دارد و مهندسان دست‌اندرکار چنین طرح‌هایی می‌بایست هر دو بعد مساله را با دقت و بدون هرگونه پیشداوری خاص مورد ارزیابی قرار دهند. علم محیط‌زیست نیز در این راستا راهکارهای خاص خود را دارد، کسانی که حفظ محیط‌زیست را مانع توسعه تلقی می‌کنند، بدون‌تردید برداشتی نادرست از این علم دارند. علم محیط‌زیست سالهاست که توانایی خود را در پروژه‌هایی مانند ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و طرح‌های آمایش سرزمین آنهم در تجارب بین‌المللی ثابت کرده است. تحقیق، تجربه و آزمون و خطا نشان می‌دهد که اگر بشر به قواعد خاص طبیعت احترام نگذارد، به طور قطع متضرر خواهد شد. هیچ دانش‌آموخته محیط‌زیستی نمی‌تواند و نباید منافع کلان اقتصادی و اجتماعی را نادیده بگیرد اما این امر به هیچ‌وجه ضرر و زیان‌های بلندمدت را توجیه نمی‌کند. ارزیابی اثرات زیست‌محیطی و طرح‌های آمایش سرزمین دقیقاً به این منظور تعریف شده‌اند که بتوانند با زبان مهندسی تاثیرات مراحل مختلف یک پروژه را در محیط از فاز اجرایی گرفته تا فاز بهره‌برداری به دقت برای مهندسان سازه و عمران تشریح کنند. بدیهی است که اگر مهندسان سازه، عمران و سدسازی، آب و فاضلاب و محیط‌زیست بتوانند با هدف منافع کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی حضور یکدیگر را در چنین پروژه‌های کلان مقیاسی تاب آورند آنگاه احتمال بروز ضرر و زیان‌ یا مخاطرات آتی نیز بشدت کاهش پیدا خواهد کرد.

منبع:دیجی کالا

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا